برای آن که دریابیم سدها تا چه حد در تامین آب کشاورزی موثر اند (قارغ از این که چه اثرهای منفی بر بخشهای دیگر دارند) در اینجا فقط اشاره میکنم به سهمی که حدود هفتاد سد ساخته شده بر رودهای حوضهی اورمیه در تامین آب منطقه دارند. مطابق آمار وزارت نیرو، از نزدیک به پنج میلیارد متر مکعب آب مصرفی در این حوضه، 5/41 درصد از منابع آب زیرزمینی، 1/28 درصد به صورت برداشت مستقیم از منابع آب سطحی، و 4/30 درصد از طریق سدها تامین میشود. میدانیم که بهرهوری آب در کشور ما بسیار پایین است و به راحتی میتوان سی درصد صرفهجویی در مصرف آب، بهویژه در بخش کشاورزی، داشت. به بیان دیگر، به جای سد سازیهای پرهزینه که سرمایهگذاریهای بادوام و بیننسلی هم نیستند، فقط میشد با ارتقای روشهای آبیاری در کشاورزی و صرفهجوییهای دیگر و یا حتی با بیشتر کردن برداشت مستقیم از رودها (!)، دستکم به همان میزان آب "تامین" کرد. بگذریم که در مجموع کشور، سهم سدها در تامین آب کشاورزی و غیره، بسیار کمتر از سی درصد است.
با وجود آن که دولت آقای روحانی، رویکرد انتقادی نسبت به سیاستهای گذشتهی مدیریت آب، مثلا در حوضه ی ارومیه داشته است، اما طرحهای عظیم سدسازی در چند حوضهی بزرگ دیگر کشور از دید انتقادی دولت و فعالان غیردولتی کم و بیش پنهان مانده است. از جمله، در استانهای کرمانشاه و کردستان طرحهایی با چند ده سد بزرگ در دست مطالعه و اجرا است که اگر با دقت ارزیابی شوند، از نظر آسیبرسانیهای محتمل به محیط زیست و آیندهی کشور، دست کمی از کارهای انجام شده در حوضهی اورمیه ندارند. این روزها، یکی از حوضههای پرمشغله برای سدسازان، حوضهی رودخانهی سیروان است که سد داریان بر روی آن مراحل پایانی را میگذراند و چندین سد دیگر از جمله سد بلبر هم در بالادست همین سد، در آنجا در دست مطالعه است.
در روز محیط زیست، از آقای روحانی رییس جمهور، از خانم ابتکار رییس سازمان حفاظت محیط زیست، از آقای چیتچیان وزیر نیرو، و از دیگر مسوولان درخواست دارم که فرصتی فراهم کنند تا در یکی دو نشست چالشی، دوستداران غیردولتی و مستقل محیط زیست با دست اندر کاران پروژههای سد سازی در حوضهی سیروان به گفتگو و مناظره بنشینند.
نظر شما