۰ نفر
۲۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۱۰
هم چنان زیبا و استوار

از بعد کنگره گرامی داشت مرحوم ایت الله نایینی دیگر به انجا نرفته بودم.نوروز فرصتی شد تا به زیارت مادرم بروم. با اتوبوس عازم مسقط راس ام شدم. دریک بامداد دل انگیر بهاری از میدان شهدای اصفهان تا چهارباغ خودم را به پاهایم سپردم.پس از گذشتن از چهار راه تختی و میدان دروازه دولت به مدرسه چهارباغ(سلطانی،مادرشاه، امام صادق) می رسم.

 

بلیتی می خرم و داخل  می شوم.با وورد به سرسرای ورودی دو رشته خاطره مرا احاطه می کنند. نخست خاطرات برپایی کنگره بزرگداشت ایت الله نایینی مجتهد اصولی مدافع مشروطییت که در این مدرسه مصفا در دروران اصلاحات برگزارکردیم. آن زمان ایوان شرقی این مدرسه چهار ایوانی به عنوان سن استفاده شد و نشیمن مخاطبان بر عرشه ای از الوار های مستقر بر کرانه های جوی آب روان میان مدرسه برقرار شد.آن هنگام حوزه علمیه اصفهان چندان از این کنگره استقبال نکرد و البته ریاست جمهور  وقت (سید محمد خاتمی).

مجید زهتاب دبیر این کنگره با تدبیر دعوت ازطلاب قم خلاء احتمالی مخاطب را پر کرد. ماحصل آن کنگره بازچاپ سه کتاب از علامه نایینی و یک مجموعه مقاله در خصوص نظرات اصولی  و فقه سیاسی نایینی بود.

پس از مرور این خاطره از سرسرای ورودی به صحن مدرسه می روم. وه که چه زیبا می نماید.درختان چنار چند صد ساله،درختچه های سر سبز رونده و جوی آبی روان میان صحن با زیبایی نیم گنبدی های طاق حجره ها همگی تابلویی خیره کننده از رنگ و نقش و حیات را جلوه گر می شوند.چه بهشتی است  این جا!  این مدرسه چهار ایوانی بیش از سیصد سال است که آغوشش برای طلاب جوان و مدرسان معارف دینی ( و در گذشته روز) گشوده است.روبروی ایوان شمالی می ایستم تا تمامی خاطرات تحصیل یکساله در این مدرسه باز زنده شوند.من در حجره غربی طبقه نخست ایوان شمالی جای داشتم. ایوان شرقی اما محل تحصیل دروس مقدمات و تحریر الوسیله ام بود.خدایش رحمت کند مرحوم نوری(پدر حجت الاسلام عبدلله نوری)  با همه ی سوادی که داشت  لباس روحانیت نمی پوشید و در آن مدرسه به ما نوطلبه ها تحریرالوسیله امام می آموخت. لب یکی از ایوان های حجره های حیاط می نشینم تا از این همه تازگی و طراوت و زیبایی در عین قدمت و استواری لذت ببرم. راستی اینجا چه دارد که با گذشت سال های متمادی هم چنان زنده و با طراوت است؟ این چه سری است که سایر بنا های هم طراز را رخوت و فرسودگی احاطه کرده و اینجا هم چنان قطعه ای از بهشت در زمین را نوید می دهد؟ نام هایی چون مدرسه سلطانی، مدرسه مادرشاه، مدرسه چهارباغ و اکنون مدرسه امام صادق(ع) همه حکایت ازاین دارد که این بنا تاکنون استوارو بیش از آن زیبا مانده است. می شد این مدرسه را به موزه تبدیل کرد اما این شادابی از او ستانده می شد و مانند ده ها موزه تاریخی دیگر غبار فراموشی و رخوت بر آن پاشید.بنظر می رسد راز این شادابی حضور انسان در آن است با همان کارکرد نخستین آفرینش بنا! اینجا مدرسه بوده و بانیان و سازندگانش مدرسه خواسته اند اکنون نیز با گذشت بیش از سیصد سال این جا هم چنان مدرسه است. و هر بامداد طلاب ساکن در مدرسه و مدرسان و طلبه هایی بیرون  از این مدرسه به اینجا می آیند و با حضور گرم خود کارکرد پیشین این  بنا را تداوم می بخشند. انرژی آدمی و جریان زندگی با آدمیان معنا می  یابد.

بنظر می رسد بهترین شیوه برای پاسداری از میراث مادی هم چون این بنا ها نه موزه ساز ی آنها که باززنده سازی آنها با بهره برداری  متناسب با  کارکرد زمان ساخت و تاسیس است.مهمانسرای شاه عباسی اصفهان در شرق همین مدرسه که بر کاروانسرای عباسی استوار شده ونیز  میدان نقش جهان خود گواهی مستدل و زنده بر صواب بودن این ایده است.شاید بهتر باشد متولیان میراث کشورمان از الگو های سخت دیوانی گامی فراتر بردارند و با واگذاری بهره برداری این بنا ها با کارکرد های متناسب با تاسیس نخستین به بخش های عمومی و خصوصی قدری از بار سنگین حفظ و نگهداری بنا ها  را وانهند و زندگی  و زیبایی را به این بنا های مستحکم به میراث رسیده بازگردانند.  

 

 

کد خبر 360843

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =