حجت الاسلام غروی گفت: چرا در این بین نباید داورانی مستقل بنشینند و عنوان کنند همه گروه های مسلمان در اصول با یکدیگر مشترک هستند و تفاوت عقیده در جزییات، دلیلی بر تکفیر طرف مقابل نیست؛ سلفی ها هم عقاید عجیب و غریبی دارند که شیعیان هم می توانند آنها را به شرک متهم کنند.

به گزارش خبرآنلاین، حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد غروی، عضو جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه علمیه قم در گفت و گو با شفقنا به موضوع تکفیری ها، وهابیون و خطر ناشی از آنها برای جهان اسلام پرداخته است. خلاصه سخنان وی را در ادامه می خوانید.

* جریانی حاد و خطرناک در جهان اسلام به نام وهابیت از چندین قرن پیش به وجود آمده و تاثیرات خاص خود را بر جوامع و جریان های سیاسی گذاشته است. حنفی ها از جمله افرادی بودند که به شدت تحت تاثیر این تفکر و نیز سلفی گری خشک که مقبول دیگر مذاهب نبود قرار گرفتند؛ محمد بن عبدالوهاب نخستین کسی بود که تفکر وهابی گری را ترویج کرد هرچند در زمان خودش منزوی شد و برخی علما با او برخورد و حتی تکفیر کردند.

* در این اواخر، عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهایی که به نحوی از وهابیت عربستان تزریق می شدند رشد کردند؛ پاکستان، هندوستان و مالزی و... از جمله این کشورها بودند و حتی در کشورهای اروپایی هم برخی مسلمانان تحت تاثیر وهابیت قرار گرفتند؛ این جریان افراطی دارای اصل و منشأ ویژه از عربستان سعودی است و عنوان می کند که موحد واقعی تنها وهابیون هستند و توحید ناب را اندیشه اصلی خود می دانند و هر کس هم عقیده ای داشته باشد که نظر ما را تامین نکند مشرک و کافر است و در نتیجه احکام کفر باید در صورت توان بر او جاری شود.

* ارتباط فکری با وهابی ها مشکل است زیرا آنها گمان می کنند اسلام خودشان ناب و خالص است و دیگران همگی عقیده ای آمیخته با شرک دارند و شیعیان هم در اوج شرک هستند؛ این تفکر که تنها ما می فهمیم و ما بر حق هستیم موضوعی است که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد زیرا هیچ کس در شرایط کنونی از طرف خداوند نیامده و مرامی هم که در نظر آورده با توجه به استنباطش از آیات و روایات است.

* وهابیون بر این عقیده هستند که تنها آنها بر حق بوده و به همین دلیل راه گفت وگو را با هیچ کس به ویژه علمای شیعه باز نمی کنند. اگر هم به گفت وگو بپردازند به حرف طرف مقابل گوش نمی دهند؛ امروزه حتی گروه های تندروی وهابی و تکفیری عقیده دارند باید خلافت ناب اسلامی را به شیوه خودمان احیا کنیم.

* سوال اینجاست که چرا در این بین نباید داورانی مستقل بنشینند و عنوان کنند همه گروه های مسلمان در اصول با یکدیگر مشترک هستند و تفاوت عقیده در جزییات، دلیلی بر تکفیر طرف مقابل نیست؛ سلفی ها عقاید عجیب و غریبی همچون مشاهده جسمانی خداوند در روز قیامت دارند که توجه به آنها، لازمه شرک و کفر است و به این ترتیب شیعیان هم می توانند وهابیون را به شرک متهم کنند.

* شیعیان عالی ترین مراتب توحید را با تشریح و تبیین اهل بیت(ع) از قرآن اخذ کرده اند. این توحید در همه ابعاد خالقیت، ربوبیت، الوهیت و... جاری است و مسأله شفاعت هم در همین راستا مطرح شده؛ اگر شفاعت در آخرت مطرح و مورد قبول است چه تفاوتی میان آن با این دنیا وجود دارد؟ اگر بنا بر شرک بودن شفاعت باشد نباید فرقی میان دنیا و آخرت در آن باشد.

* آیاتی در مورد توسل وجود دارد و دلیل نمی شود که انسان در عین تلاش و کوشش و امید داشتن به خداوند، به ابزار و وسایل پذیرش دعا در درگاه الهی بی توجه باشد.

وهابیت برای مذاهب اسلامی و اصل دین خطرناک است

* وهابیت برای مذاهب اسلامی و اصل دین خطرناک است زیرا آنها دارای تفکری خشک و سبک زندگی خاصی هستند که اسلام را در قالب بربریت ارائه می دهد؛ اگر می خواهیم اسلام را حفظ کنیم باید از وهابیت و جریانات وابسته به آن فاصله گرفت.

* علمای جهان اسلام باید کمک کنند تا حکومت ها بهایی به وهابیت ندهند؛ امروز به واسطه فعالیت وهابیون و تکفیری ها به ویژه گروه داعش و القاعده، اسلامی خشن به جهانیان نشان داده می شود و در عین حال رژیم صهیونیستی به راحتی و در امنیت به غزه حمله می کند و در مقابل می گوید ما به اندازه خود مسلمانان، مسلمانان را نکشته ایم.

مسلمانان خود به جریان افراطی وهابیت و تکفیری بال و پر داده اند

* اصولا در هر امتی، جریانات افراطی وجود داشته که نمونه های آن را می توان در یهودیت و مسیحیت به ویژه وقتی با تفکرات ناسیونالیستی آمیخته می شود مشاهده کرد؛ اینگونه جریانات در همه ادیان و امت ها بوده و هست و سعی می شود به آنها بال و پر داده نشود ولی مسلمانان به اشتباه، جریان افراطی وهابیت و تکفیری را به دست خودشان بال و پر داده اند و همین امر سبب رشد چنین گروه هایی شده است؛ در صدر اسلام جریانات افراطی و انحرافی وجود داشته که زمانی به شکل حکومتی مانند بنی امیه جلوه گر شده که سال ها به لعن امیرالمومنین (ع) پرداختند و گاهی هم در قالب خوارج ظهور کردند؛ رویه حضرت علی(ع) با خوارج اینگونه بود که اجازه دادند آنها حتی در مساجد حضور یابند و بدون اقتدا به حضرت، نماز بخوانند.

* خوارج همان کسانی بودند که حکمیت را به امیرالمومنین(ع) تحمیل کردند ولی بعدا گفتند توبه کرده ایم و اگر علی(ع) و یارانش هم توبه نکنند کافرند ولی با این حال تا وقتی که دست به شمشیر نبرده بودند مورد تعرض واقع نشدند؛ حضرت علی(ع) خلیفه مسلمین بوده و حتی در عقیده پیروان مذاهب اسلامی غیر از تشیع، خلیفه چهارم است و اگر بحث از سنت خلفا مطرح می شود، سیره ایشان هم مد نظر قرار می گیرد.

* امروز علمای اسلام دریافته اند جریان های افراطی به طور کلی آسیبی جدی برای اسلام به شمار می روند و نیازمند محکوم کردن آنها هستیم.

* می توان از سران وهابیت دعوت کرد که در سلسله گفت وگوهایی شرکت کنند و اگر هم متقاعد نشدند و این امر امکان پذیر نبود، تبرّی از وهابیت و تکفیر در دستور کار قرار گیرد و علمای اسلام به جهانیان اعلام کنند که مسلمانان هم تکفیری ها را به عنوان گروه هایی تروریستی می شناسند.

* علاوه بر موارد ذکر شده بر علمای اسلام است که عقبه اصلی این جریانات را که اینگونه برای تکفیری ها فرصت فراهم می کنند و مسلمانان را به جان یکدیگر می اندازند شناسایی کنند و از آنچه در برخی کشورهای اسلامی مثل افغانستان، عراق و سوریه می گذرد پند بگیرند و بدانند پشت این گسترش و توسعه و فراهم آوری امکانات برای آنها، استکبار جهانی و صهیونیسم بین المللی است.

* نباید اجازه داد دشمن بین علما رخنه کند و وحدت اسلامی آنها را خدشه دار سازد همچنین بر علمای اسلامی است که اختلاف های اصولی خود را با یکدیگر در فضایی آکنده از صفا و صمیمیت مطرح کنند تا اولا معلوم شود کجا واقعا با هم اختلاف دارند و کجاها حاشیه سازی شده است و تلاش نمایند با بحث های کلامی و محکمات، به حق نزدیک شوند.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 366101

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 3 =