الهه خسروییگانه: رانندههایی که از میدان فاطمی به سمت بزرگراه کردستان میپیچیدند اصلا انتظار نداشتند در ساعت ۱۷:۲۰ دقیقه روز پنجشنبه ۱۶ امرداد با ترافیک در خیابان شهدای گمنام مواجه شوند. تعجب آنها وقتی بیشتر میشد که مقابل تالار بزرگ وزارت کشور میرسیدند و انبوه جمعیتی را میدیدند که در مقابل این تالار در رفت و آمد هستند. آنهایی که رویشان میشد، سرشان را از پنجره بیرون میآوردند تا دور از چشم پلیس راهنمایی رانندگی که در مقابل در ورودی تالار ایساده بود، از مردم بپرسند که اینجا چه خبر است؟ بعد هم که میشنیدند کنسرت همایون شجریان در حال برگزاری است، لبخند میزدند و رد میشدند.
داخل سالن اما جای سوزن انداختن نبود. همه منتظر بودند تا اولین سانس از کنسرت «چرا رفتی؟» به خوانندگی همایون شجریان با آهنگسازی و نوازندگی تهمورس پورناظری آغاز شود.
قرار بود کنسرت ساعت ۱۸ آغاز شود، اما مردم تازه راس ساعت ۶ بعدازظهر وارد سالن شدند تا ردیف و صندلی خود را پیدا کنند. صندلیهایی که روی هر کدامشان بروشور کنسرت و یک دفترچه تبلیغی سامسونگ قرار داده شده بود. بعد هم لحظهشماری برای آمدن نوازندگان و خواننده روی صحنه آغاز شد.
ده دقیقه که گذشت و خبری نشد، صدای کف و سوت مخاطبان شروع شد، کفهای مرتب از نوازندگان و خواننده میخواست که زودتر روی صحنه بیایند.
صحنه کنسرت اما آرایش خاصی داشت. سه جایگاه مختلف برای نشستن و ایستادن نوازندهها روی صحنه در نظر گرفته شده بود که با دو ردیف پله از هم جدا میشدند. طراحی صحنه نشان میداد که قرار است نوازندگان و خواننده این کنسرت از پشت صحنه بالا بیایند و از پلههای روبروی جمعیت پایین بیایند و در جای خود بنشینند. اول سر و کله همایون شجریان پیدا شد و پشت سرش تهمورس پورناظری. هر دو با هم آمدند، پاسخ تشویقها را دادند و سر جای خود نشستند. نوازندههای دیگر هم بعد از این دو نفر از پشت صحنه بالا آمدند و از پلهها سرازیر شدند و رفتند پشت سر همایون و تهمورس نشستند.
همایون بر خلاف انتظار اما قطعه اول از میان قطعات آلبوم «نه فرشتهام، نه شیطان» آغاز نکرد. او شعری از مولانا با مطلع «چه کنم من که بسی وسوسهمندم/ گه از آن سوی کشندم گه از این سوی کشندم»... آغاز کرد. شعری پر از سئوال که انگار جوابهایش در آهنگ بعدی نهفته بود. در « نه فرشتهام، نه شیطان» سروده حسین منزوی.
بعد از آن تهمورث پورناظری سه تار به دست گرفت تا آهنگ «کولی» را با آواز همایون بزند: «رفت آن سوار کولی/ با خود ترا نبرده/ شب مانده است و با شب/ تاریکی فشرده...»
«دل به دل» که با کمانچهنوازی سهراب پورناظری همراه شد، «شتک» و «در حصار شب» دیگر قطعاتی بود که همایون شجریان و گروهش آن را اجرا کردند.
اما بعد از اجرای آهنگ «در حصار شب» همایون شجریان دوباره برای علاقمندانش در تالار کشور یک شگفتی دیگر داشت. او این بار آهنگ معروف «مردان خدا» که پیش از این توسط شهرام ناظری و جلال محمدیان اجرا شده بود و آهنگی نوستالژیک برای همه به شمار میرفت را خواند.
«چونی بی من» و «درون آینه» نیز دو قطعه بعدی بودند تا سرانجام نوبت به آخرین آهنگ برسد. آهنگی که هم اسمش روی کنسرت بود و هم مشهورترین آهنگ آلبوم «نه فرشتهام، نه شیطان». همایون شجریان با نوای پیانو «چرا رفتی؟» را ِآغاز کرد. هر چند آن را چند پرده پایینتر خواند اما بهرحال با استقبال شدید مردم مواجه شد. آهنگی که ترانهسرایش ـ سیمین بهبهانی ـ دست بر قضا همان شب به کما رفت.
پس از اجرای این آهنگ تشویقها به شکل ممتدی ادامه داشت. آنقدر که وقتی شجریان و تهمورس پورناظری از صحنه بیرون رفتند هم قطع نشد تا او دوباره و این بار به همراه سهراب پورناظری دوباره به روی سن بازگردد.
از گوشه و کنار سالن مدام اسم «مرغ سحر» تکرار میشد. آدمها از همایون شجریان میخواستند که به یاد پدر که همیشه در پایان کنسرتهایش «مرغ سحر» را اجرا میکند، این آهنگ را اجرا کند اما همایون به جای این آهنگ، دوباره قطعه «دل به دل» را اجرا کرد تا سرانجام اجرای سانس اول این کنسرت به پایان برسد.
درهای خروجی تالار کشور که باز شد آدم از دیدن جمعیتی که آرام آرام از سالن خارج میشد تعجب میکرد. جمعیتی که وقتی به خیابان رسید، با حجم انبوه جمعیت دیگری روبرو شد. آدمهایی که برای سانس دوم کنسرت شجریان به تالار کشور آمده بودند. تاخیر در سانس اول باعث شده بود که خروج مردم با ورود شرکتکنندگان سانس دوم کنسرت همزمان شود.
به این ترتیب، همایون شجریان و کنسرتش باعث شد دوباره خیابانهای اطراف میدان فاطمی و اتوبان کردستان قفل شود. آن هم از حضور آدمهایی که یک شب را با صدای او گذرانده بودند. آدمهایی که به سختی از لابلای ماشینها و مردم راه خود را پیدا میکردند و به پرسش رانندگانی پاسخ میدادند که با تعجب میپرسیدند اینجا چه خبر است؟
243244
نظر شما