متن زیر گفتگوی همکار ما با این سارق است؛
- سلام
- شما؟
- گوشی چند می فروشی؟
- شما؟
- همونی که گوشی ازش زدی.
- چیکاره ای؟
- تو چیکار داری؟ چند میگیری گوشی برگردونی؟
- کجایی؟
- همونجایی که گوشی زدی. بیارش، پولت بگیر.
- این شماره کیه؟
- رفیقم که کنارش وایساده بودم.
- رمزش چنده؟
- رمز می خوای چیکار؟
- می خوام شماره ت در بیارم. رسیدم بهت زنگ بزنم.
- من خودم بهت زنگ می زنم.
- چیکاره ای؟
- تو چکار داری من چیکاره م؟ بیکار. گوشی بیار، پولت بگیر.
- رمزت چنده؟
- رمز نمی دم. گوشی بیار، پولت بگیر.
- به ناموسم، به جون خواهر کوچیکه م، رمزت بده، میارم گوشیت.
- رمز نمی دم، بیا اینجا، گوشی بده، پول بگیر.
- من ال سی دی لازم دارم. شکسته ال سی دی گوشی خودم. پول ال سی دی بده، بیارم.
- چقدر می خوای؟
- رمزت بده، بیارم.
- رمز نمی دم.
- می ترسم بیام. شاید پلیسی.
- نه بابا، گوشی بیار، ۳۰۰ بهت می دم.
- نه، رمزت بده.
- نمی دم.
- همین الان میشکونمش. میندازمنش تو جوب.
- بنداز، رمز نمی دم.
- به ناموسم میارم. بگو رمزت چیه.
- نمی گم. هیچ کاری هم نمی تونی با گوشی بکنی.
- الان همه اطلاعاتت در میارم.
- نمی تونی، اطلاعاتش پاک شده. همین الان می خوای بگم کجایی؟
- کجا؟
- میدون گلها.
- رمزت بده.
- نمی دم، بیا گوشی بده، ۳۰۰ تومن بگیر.
- نه.
- به هرحال فکرات بکن، ۱۰ دقیقه دیگه زنگ می زنم. تصمیمت بگیر.
...
۱۰ دقیقه بعد؛ مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد!
۴۷۴۷
نظر شما