علیرضا سمندر:امسال افسار کاراته از دست مان رها شد/به پسرم بگویم کاراته کار نکند راضی می شوید؟

فتح ا...فتحی- مرتضی رضایی/علیرضا سمندر یک دلیل ویژه برای همه حاشیه هایی که فدراسیون تکواندو در سال های اخیر داشته است می آورد و می گوید:«طبیعی است،فدراسیونی که شلوغ است،همیشه حاشیه دارد.»

او چند روز پیش به کافه خبر آمد و خیلی صریح درباره تمام اتفاقات ریز و درشت کاراته حرف زد.از ناکامی در بازی های آسیایی گرفته تا انتقاداتی که به او و پسرش می شود.از حاشیه های ناتمام گنج زاده تا پناهند شدن مرتضی سلیمی در آلمان و خیلی چیزهای دیگر.اما با تمام صراحتی که سمندر به خرج داد انگار که یک جای کار در فدراسیون تحت اختیار او می لنگد.یک جایی که می توان آن را به سوءمدیریت ربط داد،هرچند که خودش می گوید:«اصلا این طور نیست.اقتدار در فدراسیون کاراته حرف اول را می زند! اما آدم گاهی اوقات مجبور است تصمیماتی بگیرد که باب میلش نیست.»

رییسی مقابل ما نشسته که فدراسیونش در ماه های اخیر حاشیه های فراوانی را داشته است.

فدراسیونی که شلوغ است همیشه حاشیه دارد.البته قرار نبود از همان ابتدا سوال های حاشیه ای پرسیده شود.

پس از مسابقات جهانی آلمان شروع می کنیم.ارزیابی شما از عملکرد بچه ها در این رقابت ها چیست؟

نگاه ما از همان روز اول به کسب سه مدال طلا بود اما یک سری مسائل دست به دست هم داد که نتوانستیم این سه طلا را برای ایران به رمغان بیاوریم.با این حال مدال طلایی که در کاتای تیمی به دست آوردیم جوابگوی خیلی از زحمات بود.کلا کسب مدال در رشته های تیمی ارزش زیادی دارد.این نشان می دهد که قدرت ایران در بین 116 کشور شرکت کننده چقدر زیاد است.با این طلا ثابت کردیم همه بازیکنان ما ستاره هستند.این مدال طلا را برای نخستین بار بود که گرفتیم و کاری کردیم تا مسئولان فدراسیون جهانی مجبور شوند و بیایند با ما عکس بگیرند.چه افتخاری بالاتر از اینکه نگاه دنیا را به خودمان جلب کردیم و توانستیم پرچم ایران را بالا ببریم.

کسب برنز تیمی ایران هم برای نخستین بار بود که اتفاق می افتاد.

من راضی هستم.بانوان ما با دستاورد های خوبی از این مسابقات به ایران برگشتند.برنز کاتای تیمی و نقره انفرادی خانم عباسعلی ما را خوشحال کرد.با این دو مدال توانستیم جوابگوی جمعیت یک میلیونی کاراته باشیم.

اما در کنار این موفقیت ها حواشی زیاد فدراسیون کاراته افتخار آفرینی ها را تلخ کرد.انتخاب سرمربی (رهنما)،پناهنگی سلیمی و ...

من حکم رهنما را قبل از بازی های آسیایی زده بودم.در روز دوم بازی های آسیایی یکی از خبرنگاران آمد و در این مورد با من حرف زد.من همان جا مجبور شدم که این قضیه را اعلام کنم و برای نخستین بار همه چیز رسمی شد.

فکر نمی کنید بدترین زمان ممکن برای اعلام این خبر بود؟بچه های شما در کوران مسابقات بودند.حتی پس از این حرف های شما تنشی به وجود آمد که اخبارش تا تهران هم رسید.

من یک جور دیگر می خواهم این حرف را بزنم.امسال کاراته کلا در حاشیه بود و همه چیز از کمپ ترکیه شروع شد.از همان لحظه استارت این اردو تا بعد از مسابقات جهانی.التبه الان کمی کمتر شده است.باید اعتراف کنم که سال خیلی سختی را پشت سر گذاشتیم.من می خواهم بگویم که اگر یک زمانی یک نفر از مربیان ابراز نارضایتی می کند من نمی توانم موفقیت های مربیانم را نادیده بگیرم.مثال دیگری برای شما می زنم.مدیر تیم های ملی ما این بار از دل خود فدراسیون بود.چه اتفاقی درون اردوها افتاد؟سناریو ها یا دسته بندی ها چطور شد؟بازیکنان به کدام سمت رفتند؟حرف من این است که چند تا بازیکن دست به دست هم دادند و خواستند حرف خودشان را به کرسی بنشانند.

اما سوال ما را جواب ندادید.فکر نمی کنید برای اعلام خبر سرمربیگری رهنما بدترین زمان ممکن را انتخاب کردید؟

من اگر رهنما را انتخاب کردم،اگر با کادر فنی سست برخورد کرد به خاطر برخوردها و رفتارهای بازیکنانی مثل گنج زاده بود.من انتظار نداشتم سجاد در آن شرایط این طور برخورد کند.طوری که مربی  او هم نتواند به اصطلاح او را جمع کند.درست است که او در وزن به اضافه 84 کار می کند اما سن و سال زیادی که ندارد.او حرف هایی زد که اصلا خوب نبود.با آن خشمی که سجاد روی تشک داشت داور خیال می کرد سجاد دارد به او فحاشی می کند.متاسفم،سجاد در آن شرایط نه کسی را دید و نه حرف کسی را گوش کرد.باور کنید اگر دخالت من نبود سجاد را اوت می کردند و حتی مدال برنز هم نمی گرفت.یا اگر این اتفاق در اوایل مسابقات می افتاد کل تیم ایران را محروم می کردند.فکرش را کردید که اگر او داور را هل می داد چه اتفاقی می افتاد؟من به عنوان رییس فدراسیون بارها عذرخواهی کردم و آسیایی ها این عذر خواهی کردن من را همه جا جار زدند.

به هر حال سجاد جوان است و شاید تصمیم شما در تغییر کادر فنی روی او هم تاثیر منفی داشته است.

روز مسابقه اصلا رهنما او را "کوچ"نکرد.باور کنید اگر گنج زاده در بازی های آسیایی طلا می گرفت حرف های دیگری می زد.بعد از مسابقات آلمان خبرنگاری از او پرسید که آیا با تصمیم سمند به این مسابقات اعزام شدید یا نه که او حرف های دیگری زد.متاسفانه بعضی ها شانتاژ می کنند و ملی پوشان ما را از بیرون تغذیه می کنند!

و شما با آگاهی از این موضوع این بازیکن را راهی مسابقات آلمان کردید.

این تصمیم من نبود.اعضای کادر فنی از بنده خواستند و ریش گرو گذاشتند.اگر نه من مخالف سفر او بودم.

اما شما دیده بودید که این بازیکنان چطور کاروان ایران را با سر به زمین کوبیدند.آیا...

من قبلا هم گفتم اگر روز نخست مسابقات بود کل تیم را محروم می کردند.آسیایی ها به دنبال فرصت هستند و این بهانه را گنج زاده به آنها داد.او نه حرمت مربی اش را نگه داشت و نه جرمت چیزهای دیگر را.

حرفهایی که می زنید درست است اما قبول می کنید که این ناشی از سوءمدیریت است؟

نه اصلا.یک وقت هست که شما به کادر فنی و نفراتی که در آن کار می کنند اعتقاد کامل دارید.کادر فنی ام از من خواست و بنده مجبور بودم که با خواسته آنها کنار بیایم.

رهنما یا زیر دستان او؟

زیر دستان.

چرا آنها را برکنار نکردید؟

آنها کسانی بودند که با بازیکنان اختلاف هایی داشتند.حتی قرار بود که بازیکنان به اردو نیایند.در هر صورت بعضی از مربیان واسطه شدند و گفتند که این جوان ها دو سال است دارند زحمت می کشند.اگر نه من نه با گنج زاده حرف زدم و نه اعتقادی دارم که با امثال گنج زاده حرف بزنم.سجاد به اختلاف ها دامن زد.

مهدیزاده چطور؟این بحث هایی که بر سر کمبود غذا پیش آمد و ...

بعد از مسابقات بود.

نه،مهدیزاده قبل از فینال این حرف ها را مطرح کرد.

آخر مگر می شود به آنها غذا نداده باشند؟

این حرف ها را قهرمان کاراته جهان زده.

او داشت وزن کم می کرد.ما که هر منوی غذایی را می خواهند به آنها می دهیم.این انصاف نیست.از سال گذشته بچه ها را به اردوهای مختلف از قطر و کویت رفته تا تریکه فرستاده ایم.آنها شش تورنمنت را تجربه کرده اند.آنها را به هر تورنمنت معتبری که فرستادم و جایزه گرفتند طلب کار شدند.

یعنی با هزینه فدراسیون می روند به مسابقات جایزه بزرگ و جوایز به خودشان می رسد؟این در ازای حقوقشان است یا...

نه،حقوق را جداگانه می گیرند.ما می توانیم اردوها را در استان های ایران و جاهای نزدیک برگزار کنیم اما من ورزشکاران به اردوی ژاپن بردم.آنها در این مسابقات از 1500 یورو جایزه گرفته اند.چطور این ها را کسی نمی بیند؟

ما می خواهیم کمی شفاف حرف بزنیم.مشکل کارتته بین شما و دبیرفدراسیون  است.آنجا یا یاید شما باشید یا عاشوری.

من می گویم نه من باید باشم نه عاشوری.اشتباهی که من انجام دادم این بود که نباید ایشان را به عنوان مدیر تیم های ملی منصوب می کردم.باید یک نفر را می آوردم که حاشیه ها را کم کند.آقای عاشوری وقت زیادی نداشت.جایگاه ایشان دبیری است و باید در فدراسیون همان دبیر باشد.من از خیلی جاها دارم ضربه می خورم.خیلی از بازیکنان ما وابستگی های بیرونی زیادی دارند.

به چه کسی؟

به مربیان قبلی خودشان.آنها نمی توانند به خودشان بقبولانند که ما داریم با لباس ایران در مسابقات شرکت می کنیم.متاسفانه امسال افسار از دستمان جدا شد.

شما یکی از روسای باسابقه ورزش ایران هستید.کم از این روزها ندیده اید.آدم انتظار دارد که در فدراسیون تحت امر رییسی مثل شما از این اتفاق ها نیفتد.شما در روزی که می توانستید کاراته را تاریخ ساز کنید با فاجعه به ایران برگشتید.این خیلی بد است که رییس  و دبیر فدراسیون در رسانه ها علیه هم هستند.

امسال تجربه بزرگی کسب کردم و فهمیدم که باید چه کاری انجام بدهم.من اعتقاد داشتم که مدیریت تیم ملی باید دست خود فدراسیون باشد اما امروز این طور نیست و می بینم که باید مدیریت را دست کسی داد که کار بلد باشد و بتواند حاشیه ها را کم کند.هر کوتاهی که ما کردیم و کادر فنی کم آورد من همه را از چشم آقای عاشوری دیدم.امسال یک سناریو نوشته بودند.ما سال قبل که آقای رهنما بودند به آسیا رفتیم و از شش تا وزن در 4 وزن مدال گرفتیم.اما امسال چه شد؟امسال یک نفر به نام علی فداکار به بازیکنان خط می داد.متاسفانه ورزشکاران ما هم کوتاه نیامدند و برای اینکه در بازی های آسیایی حضور داشتند باشند حرمت ها را حفط نکردند.آنها می دانستند که دو مدال ما می شود سه مدال خواستند تا مانع تراشی کنند.اما من به وعده ای که داده بودم عمل کردم و سه مدال هم گرفتم.آنها نمی خواستند سمندر موفق باشد.ما نه کادر فنی بدی داشتیم و نه بازیکنان بدی اما از بیرون شانتاژ می کردند.به بازیکنانم می گفتند که حق شما دارد خورده می شود.از همان روز اول قرار بود که ما در وزن های منهای 55 و منهای 84 اعزام نداشته باشیم اما بعضی ها آمدند و گفتند اگر سمندر راست می گوید در وزن 67 کیلوگرم پسر خودش را اعزام نکند.این خواسته کادر فنی من بود نه خواسته خودم.

اتفاقی یکی از انتقادهایی که از فدراسیون شما می شود نحوه انتخابی ها و حضور پسرتان در تیم ملی است.

این حرفی بود که از روز اول کادر فنی زده بود.ما هیچ امیدی برای مدال طلا در 84 کیلوگرم نداشتیم.نماینده ما در این وزن در ژاپن به حریفش باخته بود.اما در همان ژاپن پسر من نقره گرفت.در اندونزی طلا و ...

اما پسر شما در بازی های آسیای در همان بازی نخست اوت شد.

پسر من چند سالش است؟اصلا چه کسانی انتقاد کردند؟یکی دو تا از مربیان قبلی که بنده هیچ اعتقادی به آنها ندارم.

مثالی فوتبالی برای شما می زنیم.اگر پسر امیر قلعه نویی بیاید و در استقلال بازی کند و خوب هم نباشد تماشاگران فحش می دهند.

پسر من پسر قلعه نویی نیست.

پسر شما در انتخابی که حرف و حدیث..

هیچ حرف و حدیثی نبود.یک کسی که خودش را به خواب زده شما نمی توانید از خواب بیدارش کنید.بعضی از دوستان ما این اخلاق را دارند.

در چند سالی که شما در فدراسیون نبودید پسر شما هم مسابقه ای نداد.

پسر من دو بار به اردوی تیم ملی رسید اما به او اجازه ندادند که در اردو بماند.

و شما آمدید و پسرتان هم آمد.

چرا نباید پسر من باشد؟ما مسابقات انتخابی گذاشتیم.اتفاقا وزارت ورزش به خاطر حساسیت هایی که وجود داشت از مسابقات پسر من فیلم گرفتند.

الان اگر رقیب پسر شما بگوید که داوری ها مشکل داشته شما چه نظری می دهید؟

رقیب پسر من در مسابقات انتخابی شرکت کرده و مقابل چشمان همه بازنده شده.

آیا پسر شما توانسته تا به حال عنوانی جهانی بیاورد؟

او سال 84 و در دوره خودم توانست قهرمان شود اما دیگر به او اجازه ندادند که در تیم ملی باشد.چرا؟چون پسر من بود.

شما رقیب پسرتان را به کدام مسابقه مهم فرستاده اید؟

مسابقات جهانی سال قبل.او رفت،باخت و سوم شد.اما پسر من در تیمی رقابت کرد.باید منصفانه تر به این قضیه نگاه کرد.پسر من سن و سالی ندارد و بچه است.

خب رقیب او هم یک بچه است دیگر...

رقیب او در مسابقات جهانی اوت شد و آقایان چیزی نگفتند اما اگر پسر سمند در این مسابقات اوت می شد چطور؟پسر من اگر ببازد هم خودش زیر سوال می رود و هم من.اما برای رقیبش چه می گویند؟می خواهید من به پسرم بگویم دیگر کارته کار نکند؟راضی می شوید؟

اگر پسرشما در بازی های آسیایی برنده می شد این حاشیه ها به وجود نمی آمد؟

طور دیگری انتقاد می کردند.در آن مسابقات گنج زاده باخت و آبروی ایران را برد.

و شما این آدم بازنده را راهی مسابقات جهانی کردید.شما حتی با گنج زاده برخورد هم نکردید.

من برخورد کردم اما همانطور که گفتم کادر فنی ریش گرو گذاشت.

ازدید شما جایگاه اخلاق در ورزش کجاست؟

نوبت اول است .به نظر من اخلاق نمره دو است و با صفری که از قهرمانی ها مقابلش قرار می گیرد می شود 20.

شما حرف از جامعه یک میلیونی کاراته زدید.یعنی در این جامعه یک میلیونی واقعا جانشینی برای گنج زاده نیست؟آیا واقعا پشتوانه ای نداریم؟

چرا نداریم؟منتهای ما مسابقات انتخابی برگزار می کنیم.در ضمن در این مورد کمیته انضباطی ما تصمیم می گیرد.قرار بر این شده تا دوشنبه هر هفته کمیته انضباطی ما تشکیل جلسه بدهد.ما باید آرام آرام پیش برویم.

شما مدام مماشات می کنید.با این شرایط فکر می کنید آینده کاراته چه خواهد شد؟

تيم‌ملي سروسامان مي‌گيرد،شک نکنید.آرين‌خو از پيشكسوتان كاراته با اختيار تام، مديرفني تيم‌هاي ملي شده و تا آخر بهمن ماه فرصت دارد كادرفني را معرفي كند. با اينكه تا چند ماه آينده مسابقه نداريم، مدير تيم‌هاي ملي، زمان خوبي براي سروسامان دادن به اوضاع تيم‌هاي ملي دارد. بعد از معرفي مربيان تيم‌ملي، رقابت‌هاي انتخابي تيم‌ملي برگزار مي‌شود و بعد هم نوبت شروع اردوهاست. البته پيگير تدوين اساسنامه كميته فني هستيم تا اين كميته هم با جديت كارش را شروع كند.

راستی حاشیه دیگری که در کاراته به وجود آمد پس از بازگشت تیم از آلمان بود.می گویند جام قهرمانی را به رشت برده اند و آنجا در یک امام زاده است؟

فكر نمي‌كنم جام را با نيت بدي به رشت بردند. جام متعلق به كاراته ايران است و بايد در فدراسيون بماند. در صحبتي كه با رهنما داشتم او گفت كاپ را برمي‌گرداند. مطمئن باشيد به زودي كاپ قهرماني به فدراسيون برگردانده و اين حرف و حديث‌ها تمام مي‌شود.

به عنوان سوال آخر می خواهیم درباره پناهنده شدن مرتضی سلیمی از شما سوال کنیم.میگویند خودروی او را هم از پارکینگ فرودگاه امام خمینی(ره)خارج کرده اند.

خودروی او یک پراید بود که آمده اند و برده اند. البته من باید بگویم که سليمي  اصلا كارمند فدراسيون نبود.

پس چطور از طریق فدراسیون راهی مسابقات جهانی آلمان شد؟

 او 21 ماه بود با فدراسيون قطع همكاري كرده بود، فقط به واسطه آشنايي به زبان و ارتباطي كه با سفارت آلمان داشت، به شرط همراهي تيم‌ملي در آلمان، حاضر شد براي تيم ويزا بگيرد. با پادرمياني بعضي‌ها و اينكه او بليت ندارد با پيشنهادش موافقت كرديم. براي خود ما هم باوركردني نبود كه او بتواند بليت تهيه كند ولي ظاهراً او از قبل تدارك همه چيز را ديده بود. در حالي كه مشغول بررسي پناهندگي او بوديم. خانواده‌‌اش ماشين پرايد او را از پاركينگ فرودگاه خارج كردند و حالا فقط سند ماشين در فدراسيون است. هنوز هم باورش براي ما سخت است چرا كه سليمي با چهره‌اي كه از خودش نشان داده بود، هيچ‌كس فكرش را نمي‌كرد كه او بخواهد در آلمان بماند. از رسانه شما، اعلام مي‌كنم اگر سليمي برگردد كمكش مي‌كنم تا هيچ مشكلي برايش پيش نيايد.

فکر می کنید او بر می گردد؟

راستش او کاری بلد نیست که انجام بدهد.نه تخصصی دارد نه چیز دیگری.به نظرم او بیشتر از دو ماه نمی تواند آنجا بماند و امیدواریم که به ایران برگردد.

251 41