این دیپلمات سابق کشورمان در بخشی از یادداشت می نویسد:
«این جنبش (دانشجویی) یک سابقه 60 ساله را در پشتوانه خود دارد ولی به دلایل ساختاری و عملکردی نتوانسته از این انباشت متراکم تجربه بهخوبی استفاده کند. قسمتی از این نقیصه به ماهیت جنبشی آن برمیگردد، ولی به نظر میرسد قسمت دیگر حاصل غفلت سیستم دولتی نسبت به توانمندیها و پتانسیلهای این جنبش است ... سکون یا نازایی نه ذاتی این جنبش آرمانگرایانه که لازم است توسط دانشجویان دانشگاهها احیا شود، بلکه تحمیلی از محیط خارجی و غلبه عافیتگرایی بر تهور و ماجراجویی است.»
این عضو وبلاگ نخبگان خبرآنلاین در ادامه نوشته است:
«اگرچه سابقه جنبش دانشجویی به اوایل دهه30 برمیگردد، ولی شروع مبارزات مسلحانه چریکی در سالهای 49- 50 و آشکارشدن فعالیت مبارزه مسلحانه دوسازمان چریکهای فدایی و مجاهدین که از گروههای عمده مبارز غیرمذهبی و مذهبی آن زمان علیه رژیم پهلوی محسوب میشدند، تاثیر بسزایی در تقویت جنبش دانشجویی سالهای بعد گذاشت. در این سالها مبارزات دانشجویی علیه رژیم شاه بسیار صریحتر شده و میزان و شدت آن نیز بالا رفته بود. فعالیتهای دانشجویی و مبارزات چریکی مسلحانه دارای تاثیر متقابل روی هم بودند. به دلیل جذب تعدادی از دانشجویان یا فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور به این سازمانها، از نظر کادرسازی و رهبری جریانهای چریکی، دانشگاهها بهنوعی حالت مرکزیت تامین نیروهای مبارزاتی اعم از فکری و عملیاتی سازمانهای مبارز را داشتند، ولی به دلیل شرایط پلیسی و امنیتی حاکم بر جامعه سازماندهی مخفیانه و خاصی که در میان مبارزان وجود داشت، همکاری تشکیلاتی نیروهای مبارز دانشگاهها بیشتر عرضی بود تا طولی. هدف مبارزات دانشجویی در درجهاول مبارزه سیاسی آگاهیبخش و روشنگرانه بود که به تعبیری به آن مردمیکردن مبارزات سیاسی اجتماعی گفته میشد.»
برای خواندن متن کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک کنید.
نظر شما