داستان کشف کتب ممنوعه در پستوی خانه یک مترجم

چهارمین شب از آخرین دوره شب‌های داستان با کتاب‌خوانی شهرام اقبال‌زاده، احمد پوری، محمدرضا شمس، شکوه قاسم‌نیا و فریبا کلهر برگزار شد.

به گزارش خبرآنلاین، شهرام اقبال‌زاده، مترجم، در چهارمین شب از پنجمین دوره شب‌های داستان برج میلاد، داستان کوتاهی از جانی روداری خواند. او درباره این نویسنده ایتالیایی اظهار کرد: جانی روداری در قلمرو ادبیات کودک و نوجوان، آن‌طور که باید و شاید شناخته نشده است. آشنایی من با او به سال‌ها قبل و زمانی بازمی‌گردد که ترجمه یکی از داستان‌هایش را با نام «جادوگر بیکار» مطالعه کردم.

او ادامه داد: چند سال قبل هم که داور جایزه کتاب سال بودم، رمان درخشانی از او خواندم با نام «ماجرای پیازچه» که داستانی تحسین‌برانگیز بود و به تمام نوجوانان و بزرگسالان توصیه می‌کنم آن را بخوانند.

اقبال‌زاده پیش از آنکه داستان «آسمان رسیده است» را از مجموعه داستان‌های «مارکو و میرکو» بخواند، درباره اهمیت داستان‌های روداری افزود: روداری در بحبوحه جنگ جهانی دوم و حکومت فاشیزم، با قصد و نیت قبلی، کودکان را به عنوان مخاطب انتخاب کرد و برای آنها و از درد و رنج آنها نوشت.

وی با نقل خاطره‌ای از دوران کودکی که از کنجکاوی اش در سرک کشیدن به پستوی خانه حکایت داشت گفت: روزی که دیدم در پستوی خانه‌مان باز است، به قصد دستبرد زدن به گردوها و خوراکی‌ها یواشکی وارد آنجا شدم و بعد از اینکه گردوها را برداشتم، چشمم افتاد به یخدانی که همیشه برایم سوال بود چرا در آن را قفل می‌کنند. حالا در آن تنهایی و در کمال خوش‌شانسی، می‌دیدم که قفلی به در یخدان نیست و می‌توانم بازش کنم و از سر درون آن مطلع شوم. درون یخدان چیزی جز کتاب نبود؛ فهمیدم کتاب‌هایی هستند که ما بچه‌ها نباید از آنها مطلع شویم. چهار جلد کتاب را برداشتم و رفتم گوشه‌ای و بازشان کردم. یکی از آنها درباره سقراط بود و یکی دیگر درباره حضرت علی (ع). کتاب‌ها به نظرم خیلی مهم آمدند. دوتای دیگر نوشته محمد مسعود بود. آنها را با لذت خواندم، درحالی که در آن زمان برای ما ممنوعه تلقی می‌شدند. آنها را تا صبح خواندم و برگرداندم.

اقبال‌زاده در ادامه درباره پیوند کودکان با شعر و داستان گفت: هرآنچه را در بچگی خوانده‌ام به یاد دارم و بخش عمده‌ای از آموخته‌هایم مربوط به کودکی است، بنابراین باید بچه‌ها را جدی بگیریم. به علاوه اگرچه ادبیات، سرگرم‌کننده و لذت‌بخش است اما چیزهای زیادی را همزمان با لذت و سرگرمی می‌توان از ادبیات آموخت و اگر می‌خواهیم دنیای بهتری داشته باشیم و بچه‌هایمان موفق باشند، باید آنها را با ادبیات مانوس کنیم حتی اگر بخواهند ریاضی‌دان و مهندس شوند.

احمد پوری، نویسنده و مترجم، دیگر مهمان چهارمین شب از شب‌های داستان برج میلاد بود. او کتابی را با عنوان «عنکبوت و مگس» نوشته مری هویت با خود آورده بود و همان کتاب را برای کودکان حاضر در سالن روخوانی کرد. پوری پیش از آن گفت: این داستان در انگلستان به همان اندازه مشهور و محبوب است که شعر روباه و زاغ در ایران محبوبیت دارد و مردم این کشور، آن را حفظ هستند و می‌خوانند؛ به علاوه از نظر داستانی هم به یکدیگر شباهت دارند.

وی با بیان اینکه «عنکبوت و مگس» 70 سال پیش منتشر شده است، افزود: من معمولا در ترجمه سعی نمی‌کنم که شعرها را به وزن شناخته‌شده فارسی و وزن عروضی برگردانم ولی درباره کتاب «عنکبوت و مگس» این کار را کرده‌ام و وزن شعرهای ایرج میرزا را برای این شعر مناسب دیدم.

پوری در انتها دو قطعه از شل سیلوراستاین هم خواند و گفت: سیلوراستاین محبوب 9 تا 90 ساله‌هاست.

6060

کد خبر 389564

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فرهاد IR ۰۶:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۰
    3 0
    آخه این هم شد تیتر؟