عید آمد و عید آمد آن عید سعید آمد
برخیز و خریدی کن، هنگام خرید آمد
از هر طرف ایران تا آخر فروردین
آواز دریم ریم ریم، دیم دیم دا دید آمد
در فکر همه مردم، ایام خوش و شادی
در خاطر من اما، آن عید پلید آمد
آن عید که بی پولی با عطر بهارانه
از زیر در خانه، خندید و وزید آمد
عیدی که همه فامیل چون مرده ز گورستان
کردند به من حمله، تا عید سعید آمد
گفتند شده پسته در خانه ی ما رویت
این شایعه را آن عید، هر کس که شنید آمد
گفتند که داری تو، گفتم که ندارم من
فامیل سمج بعد از انکار شدید آمد
طوری به من رسوا؛ شد حمله ز هر استان
گفتم به خودم یک آن، چنگیز فقید آمد
از مادر همسایه تا خاله ی زن دایی
حتی به خدا گاهی، اقوام جدید آمد
فامیل من همچون سیل خوردند و درو کردند
اقوام زنم همچون اقوام یزید آمد
نوروز نمیفهمد یا قصد و غرض دارد؟!
با اینکه حقوق آن سال، دستم نرسید آمد
جان همه ی فامیل، این بیت نهایی هم
با قصد تملق نه، یکدفعه پدید آمد
«تدبیر و امید آمد با دسته کلید آمد
با دسته کلید آمد تدبیر و امید آمد»
6060
نظر شما