ای بی هنر بكوش كه صاحب هنر شوی
«تا راهرو نباشی كی راهبر شوی؟»
دست از مسِ تلاش، چو بیچارهها بشوی
باید كه پاچهخار شوی تا كه زر شوی
داری اگر هوای رسیدن به پُست و میز
باید که خاک درگه یك بیپدر شوی
از خاک بیشتر نه که از خاک کمتر و ...
اصلاً شبیه پادریِ پای در شوی
روزی سه بار، تا شده پیش رئیس خود
تا از تمام كاركنان خوبتر شوی
از پای تا سرت همه باید فدا شود
وقتی رسی به پست كه بی پا و سر شوی
بی و پا و سر شدن که هنر نیست، لازم است
مانند گونیا بشوی، بیکمر شوی
هر گونه انتقاد، مضرّ است پس لذا
كلاً بكوش تا كه به كل، كور و كر شوی
پست و مقام اگر بُوَدَت منظرِ نظر
گه گاه لازم است كه یابو و خر شوی
بنیاد هستیات همه زیر و زبر شود
وقتی که بیخیال حقوق بشر شوی
فعلاً بساز با همه، وقتی شدی رئیس
آنقدر وقت هست که صاحب نظر شوی
کسب مقام و میز، بُود هشتمین هنر!
پس لاجرم بکوش که صاحب هنر شوی
6060
نظر شما