به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، خبرگزاری فرانسه در مطلبی به قلم ایوان کورون نوشت:
در تاریخ آمریکا هیلاری کلینتون احتمالا تنها زنی است که بیشترین تحسین و انتقاد و تحلیل از وی شده است.
وی 37 سال است در میان عموم مردم یک چهره است و در 67 سالگی بار دیگر به دنبال جلب اعتماد آمریکاییهای مردد است.
کسی نیست که با زندگی وی و همسرش بیل کلینتون آشنا نباشد.
آنها از سال 1977 یک سال پیش از انتخاب بیل کلینتون به عنوان استاندار آرکانزاس در محافل سیاسی مشهور بوده، گاه پیش رفته و گاه دستخوش مشکلات شدهاند.
بخشهایی از بایگانی کلینتون به عنوان همسر رئیسجمهور منتشر شده است و خاطرات دایان بلر، فرد معتمد وی که در سال 2000 درگذشت در دانشگاه آرکانزاس در دسترس است.
هیلاری خود نیز خشمش را درباره بیل که همسر و استاد وی بود بعد از رسوایی مونیکا لوینسکی و نیز خطر طلاق و مشاوره ازدواج به خاطر دارد.
در سال 1993، نشریه مردم ماجرای کاملی را درباره وی با عنوان واقعیات هیلاری کلینتون منتشر کرد.
بیست سال بعد، بعد از یک دوره عضویت در سنا و چهار سال فعالیت به عنوان وزیر خارجه دولت اوباما - و اکنون اعلام تصمیم وی برای شرکت در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری - وی همه جا پیش چشم مردم است.
هیلاری دایان رودهام در 26 اکتبر 1947 به دنیا آمد و در خانوادهای متوسط در منطقه پارک ریج نیویورک بزرگ شد.
وی مادر خود دوروثی را میستاید اما پدرش هاف رودهام را که از مهاجران ولز بود آدمی لجوج و سختگیر توصیف میکند.
پدر وی اخلاق کاری خود را و نیز زی توام با امساک خود را بر هیلاری جوان تحمیل کرد طوری که وی در زندگینامهای به قلم خودش در سال 2003 نوشت هنوز هم زیتونهای خردهنشده را به ظرف آن باز میگرداند و از اسراف بیزار است.
کلینتون در جوانی از گرایش پدرش به حزب جمهوریخواه پیروی کرد.
وی همچنین مانند پدرش یاد گرفت قهقهههای بلند سر دهد. خانواده وی از مسیحیان متودیست هستند و وی هنوز هم به کلیسا میرود. وی از سن 13 سالگی برای تامین بودجه تحصیلاتش شغلهای عجیبی را بر عهده گرفت.
وی که فردی باهوش و بلندپرواز بود در سال 1965 در دانشکده ولسلی که دانشکده زنان نخبه در نزدیکی هاروارد است پذیرفته و در نهایت به عنوان نماینده کلاس برگزیده شد.
در دهه 60 که آمریکا دچار آشوب شده بود، سالهای دانشجویی کلینتون چشمان وی را به حقوق مدنی و نبرد بر سر برابری جنسیتی و نیز شکاف فرهنگی بر سر مساله ویتنام گشود.
وی بعد از پذیرش در دانشکده حقوق ییل در سال 1969 با بیل کلینتون آشنا شد و مسیر زندگیاش تغییر کرد.
هیلاری بعد از مدتی زندگی در واشنگتن در سال 1974، زمانی که کمیسیونی وی را برای تحقیق درباره رسوایی واترگیت انتخاب کرد در آرکانزاس به بیل کلینتون پیوست.
بیل اندکی بعد به عنوان استاندار آرکانزاس انتخاب و هیلاری در یک مرکز حقوقی مطرح پذیرفته شد.
هیلاری فورا نام خانوادگی پیشین خود را کنار گذاشت و شد هیلاری کلینتون، همسر استاندار آرکانزاس و سپس همسر رئیسجمهور، زمانی که بیل کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری سال 1992 پیروز شد.
سبک هیلاری با همسران روسای سابق جمهوری متفاوت بود طوری که وی نقش سیاسی مهمی را بازی کرد.
روابط وی با نمایندگان و روزنامهنگاران به سرعت تیره شد. جمهوریخواهان وی را یک فمینیست تندرو نامیدند.
وی هنگام برملاشدن روابط همسرش با مونیکا لووینسکی منشی کاخ سفید در سال 1998 فراوان تحقیر شد.
اما محبوبیت کنونی وی هیچ وقت مانند دسامبر 1998 نبوده است که براساس نظرسنجی گالوپ حدود 67 درصد بود.
هیلاری به عنوان همسر رئیسجمهور تحت فشار دوستان و نزدیکان وارد سیاست شد و در سال 2000 با پیروزی در انتخابات از نیویورک وارد سنا شد.
وی در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 جلوهای نکرد اما چهار سال بعد وارد رقابتی شدید با باراک اوباما، همحزبی خود شد که به رای وی در حمایت از حمله به عراق حمله کرد.
کلینتون تصمیم گرفت به تبلیغ تجربه سیاسی خود بپردازد و از تبلیغ مسایل جنسیتی پرهیز کرد.
اما مردم آمریکا تصمیم گرفتند به اوبامای 40ساله که یک تازهوارد عالم سیاست بود رای دهند که بعد از هشت سال دوره جرج بوش امید به تغییر را با خود آورده بود.
اوباما بعد از سازش با رقیب همحزبی خود وی را به عنوان وزیر خارجه منصوب کرد. منتقدان وی میگویند وی مدعی هیچ موفقیت دیپلماتیکی نیست اما دوره چهارساله وی در این سمت در سراسر جهان چهره وی را به عنوان یک زن سیاستمدار تثبیت کرد.
کارل برنشتاین، روزنامهنگار آمریکایی در سال 2007 در توصیف هیلاری کلینتون، احساسات شدید را خصوصیت غالب وی دانست که در لابلای شور، طنز، قدرت درونی، تب و تاب و قدرت مرگبار انتقام در وی ظهور کرده است.
از کلینتون در ذهن مردم خصوصا رایدهندگانی که آشوب دهه 90 را به خاطر دارند تصور ماکیاولی وجود دارد که دشمنانش به وی بستهاند.
براساس یک نظرسنجی سیانان، فقط رایدهندگانی که بعد از 1980 به دنیا آمدهاند وی را صادق و مورد اعتماد میدانند.
جمهوریخواهان کماکان وی را به عنوان فردی توصیف میکنند که در حباب خودمحوری زندگی میکند.
کلینتون در اقدامی که به این تصور دامن زد در سال 2014 گفت وی و همسرش عمدتا به خاطر مخارج پروندههای قضایی وی هنگام خروج از کاخ سفید ورشکسته بودند، هرچند این دو صاحب خانههایی به ارزش دو میلیون دلار بودند.
هیلاری و همسرش بعدها از طریق سخنرانی چندین میلیون دلار درآمد کسب کردند.
5252
نظر شما