۰ نفر
۲۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۰

ایران سالها است که یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین کشورهای منطقه پرالتهاب و پرشر و شور خاورمیانه است اما در ایام اخیر، حداقل از نظر دیگران اعم از کشورهای منطقه و یا قدرتهای جهانی، به نفوذگذارترین کشور باثبات این منطقه آشوب­زده تبدیل شده است. هم­اکنون این یک واقعیت است، اما در کنار آن واقعیت دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه در حال حاضر خصومتی شگرف و گسترده علیه آن به وجود آمده که متأسفانه در حال پیشروی و عمق­یابی است.

یک بررسی سطحی از رسانه­های عربی اعم از مکتوب و غیرمکتوب، این نکته را به خوبی روشن خواهد کرد و مهمتر مطالبی است که توسط افراد عادی در ذیل مقالات نوشته می­شود و یا توسط آنان در رسانه­های سمعی و بصری بیان می­گردد که اکثریت قریب به اتفاق آن منفی و بلکه بسیار منفی و کینه­توزانه است. بدون شک ایران در طی دوران جدید تا بدین پایه از نظر دیگران قدرتمند و تأثیرگذار نبوده است، اما تا بدین حد هم مورد اتهام و سوءظن و دشمنی قرار نگرفته است و به هر حال این به سود ما و متحدان ما و اصولاً به سود منطقه­ای که عمیقاً به توسعه در ابعاد مختلف نیاز دارد، نیست.
این داستان را دلائل فراوان و پیچیده­ای است. از تاریخی و سیاسی گرفته تا مذهبی و فرهنگی و تا قومی و طائفی. اما یکی از مهمترین­ها و تعیین­کننده­ترین­هایش ناشی از نوع نگاهی است که اصولاً اعراب به ما دارند. این نگاه در ذات و درون خود متفاوت است با واقعیت، البته این نگاه در طی حوادث سالیان اخیر به مراتب منفی­تر و خصمانه­تر شده است، اما مسئله این است که تلقی آنان نسبت به ایران از ابتدای دوران معاصر بسیار متفاوت با واقعیت آن بوده است.
حال باید دید این نگرش چیست و تحت تأثیر چه عواملی است؟ تلاش می­شود با نهایت اختصار به مهمترین عوامل اشارت رود. اهمیت بحث بدان علت است که بدون درکی درست و همدلانه نمی­توانیم خصومت و بدبینی انباشت­شده موجود را کاهش دهیم و زمینه روابطی سالم­تر و محترمانه­تر را فراهم آوریم.
1. اصولاً ما و اعراب تاریخ جدید را به دو گونه تجربه کرده­ایم. علیرغم برخی اشتراک­های این دو تجربه، اما در نهایت دو گونه بوده­اند. البته این هست که کشورهای مختلف عربی نیز تجربه یکسانی با تمدن جدید ندارند. کشورهایی چون مصر و سوریه و لبنان از اواخر قرن هیجدهم با این تمدن آشنا شده­اند و کشورهایی همچون شیخ­نشین­های خلیج فارس، به جز بحرین، بعد از جنگ دوم و عمدتاً پس از دهه شصت، از عمق تاریخ به روزگار معاصر شلیک شده­اند. اما به دلائل مختلف تجربه آنان به ویژه در آنجا که به شکل­دهی هویت­شان راجع می­شود از یکدیگر عمیقاً متأثر بوده و در نتیجه این تجربه تا مقدار زیادی یکسان است.

صرف نظر از تاریخ متفاوت، صرف این دو تجربه متفاوت ما را با خصوصیات متفاوتی شکل داده است. بخش مهمی از مشکلِ درک متقابل، به همین جریان بازمی­گردد و البته این واقعیت در طی دهه­های اخیر به سوی واگرایی بیشتر میل کرده است. اشتباه کسانی از طرفین که پیوسته به وحدت و اتحاد دعوت می­کنند این است که چنین تصور می­کنند اعتقاد دینی به تنهایی قادر به همگرایی است. حال آنکه این دعوت اگر با درک متقابل و همدلانه و سایر اقدامات عملی همراه نباشد، بیشتر به واگرایی می­انجامد.
نکته اساسی در اینجا این است که اصولا ما دو گونه هستیم و تصورهای متفاوتی داریم: از جهان معاصر و واقعیت­هایش، از غرب و آمریکا و ویژگی­هایش، از سیاست بین المللی و منطقه­ای و الزاماتش، از حکومت و مشروعیت و نهادهایش، از دخالت در امور داخلی و مصداق­هایش، و بالاخره از تاریخ و تمدن اسلامی و سهمی که ملت­های مسلمان در تکوین آن داشته­اند، از عدالت و قدرت و عموم مفاهیم کلیدی. بخشی از مشکلات از همین­ دو گونه بودن است.
به هر حال مسئله این است که هم ما آنان را بر اساس اصول و مفاهیم خود ارزیابی می­کنیم و هم آنها ما را با توجه به اصول فکری خویش درمی­یابند.
2. هویت عربی و هویت ایرانی شکل گرفته در دوران معاصر دو گونه است، حتی در آنجا که به هویت اسلامی این دو باز می­گردد. چرا که جایگاه و اهمیت اسلام در تکوین این دو هویت متفاوت است. در یک جا اسلام به مثابه یک میراث قابل افتخار که کلاً عربی­اش قلمداد می­کنند، لحاظ میشود و در جای دیگر اسلام به مثابه یک اعتقاد و ایدئولوژی، اگرچه در اینجا هم اسلام نقشی و بلکه نقش مهمی در پردازش هویت ملی ایفا میکند، در آنجا کم و بیش همه چیز با اسلام آغاز می­شود و در اینجا اسلام بخشی از تاریخ قلمداد می­گردد.

اشتباه نشود سخن در صحت و عدم صحت این دیدگاه نیست، مسئله عملا چنین شکل گرفته است، نه تنها در تلقی خود این دو گروه، بلکه تلقی سایر مسلمانان و بلکه غیرمسلمانان نیز چنین است. مضافاً که هویت عربی یادشده تقریباً به طور یکسان تمامی اعراب را در بر می­گیرد و حتی مسیحیانش را. خواه در تکوین تمدن اسلامی به واقع سهمی داشته باشند چون مصریان و سوریان و یا هیچ سهم قابل ذکری نداشته باشند همچون قطریان و اماراتیان.
اهمیت مسئله بدان علت است که این تصور اولاً مبنای تعریف خویشتن خویش است و ثانیاً عموم انتظارات و توقعات را تعیین می­کند، همچنانکه کیفیت برخورد با دیگران را توضیح می­دهد. با توجه به این تعریف وطن عربی قلمرو جغرافیایی وسیعی را دربرمی­گیرد و مهمتر آنکه بنا به تعبیر خود آنان هر گونه اقدامی را که از نظر آنان دخالت در امور داخلی اعراب معنی شود، برنمی­تابد. خاصه اگر از جانب ایران باشد. و اصولاً این مقابله با ایران است که می­تواند آنان را از هر گروه و صنفی که باشند، هم­داستان و همراه کند.
3. تلقی اعراب از ما ذاتاً تاریخ­مند است، اعم از آنکه نگاهی مثبت بدان داشته باشند و یا منفی. آنها ایران معاصر را دنباله ایران هخامنشی، ساسانی و صفوی می­بینند. همچنانکه حدیث نبوی «اگر علم در ثریا باشد کسانی از مردم فارس بدان دست خواهند یافت» عموماً در حافظه و ذاکره حداقل نخبگان پیوسته حضور دارد. این یک واقعیت است.

مشکل در اینجا است که این حافظه تاریخی به سرعت می­تواند مثبت و یا منفی شود. در بعد منفی آن که هم­اکنون فراوان و توسط همگان به کار می­رود این است که ایران امروز دارای همان ویژگی و تمایلات امپراطوری­های قدیم است و در پی نیل بدان است. لذا هر حرکت و اقدامی را در چارچوب توسعه­طلبانه و بدبینانه آن درمی­یابند. از آن می­هراسند و این ترس را می­پراکنند و به این ترتیب حسن نیت خود را در خدمت به آرمان­های عربی اثبات می­کنند.
به همین دلیل است که هر گونه اشاره و یا نیم­اشاره­ای از جانب ایران را که بتواند به تجدید امپراطوری گذشته تفسیر شود، آنان را به واکنش­های تند وامی­دارد.
4. مشکل دیگری که بیشتر به ما راجع می­شود تا آنان، بیش از حد سیاسی فهمیدن مسائلی است که به سیاست خارجی بازمی­گردد. افکار و رسانه­های گروهی در ایران به گونه ای است که هر نوع حرکت و اقدام کشورهای منطقه را ناشی از اراده و دخالت خارجی و به ویژه غربی و آمریکایی می­بیند. حال آنکه بسیاری از مسائل موجود در منطقه ریشه داخلی دارد و اگر احیاناً مورد استفاده و یا سوءاستفاده طرف غربی قرار می­گیرد به دلیل وجود از درون برآمده آن است. واکنش ما در قبال این مشکلات که ناشی از باور ما است، بازخوردی را موجب می­شود که متناسب با واقعیت نیست و این اوضاع را پیچیده­تر و مدیریت­ناپذیرتر می­کند.

5. به احتمال فراوان «تئوری توطئه» در نزد اعراب بیشتر و مقبول­تر است. به گونه­ای که هر اقدامی از جانب ایران را ناشی و حاکی از توطئه­ای که غربیان با کمک ایرانیان علیه آنان تدارک دیده­اند، می­پندارند. در ایام مذاکرات ایران و 1+5 در لوزان مقالاتی در رسانه­های عربی منتشر شد مبنی بر اینکه نامزدی دختر جان کری، وزیر خارجه آمریکا، با یک پزشک جوان ایرانی موجب تمایل وی به ایرانیان در طی مذاکرات، جهت انتقام­کشی از اعراب شده است. نکته دیگر استفاده از عنوان «خلیج فارس» در پیام کوتاهی بود که جان کری به مناسبت نوروز برای ایرانیان ارسال کرده بود. در این مورد نیز مقالاتی نوشته شد و استفاده از این عنوان را دلیلی بر همکاری با ایران برای ضربه زدن به عربها تلقی کرده بود. مهمتر، کامنت­هایی بود که در ذیل این نوع مقالات آمده بود که عموماً در تأیید نویسندگانش بود.

6. صرفنظر از عواملی که یاد شده با کمال تأسف هم­اکنون عامل بسیار مؤثر دیگری وجود دارد که عملاً تأثیرگذارتر از عوامل یادشده است که عبارت است از مفاهیم و اصطلاحاتی که بسیاری از اعراب در مورد ایران و ایرانیان به کار می­برند.

مجموعه­ای از رقابت­های سیاسی و فرهنگی و مذهبی به ویژه از دهه شصت قرن بیستم به بعد موجب پیدایش چنین اصطلاحاتی شد، که ناشی و حاکی از نوعی نژادپرستی، کینه­توزی و عقده­گشایی است. از «قادسیه» گرفته که بیش از همه توسط صدام به کار می­رفت و هنوز هم در ادبیات سیاسی و رسانه­ای جایگاهی دارد تا «عجم» و «فرس مجوس». حال آنکه ما هیچگاه آنان را با تعابیری همچون «بت­پرستان جاهلی و بربری» خطاب نکرده­ایم.
این درست است که ایران قبل از اسلام، زرتشتی بوده است، اما بهر حال این به مراتب بافضیلت­تر از بت­پرستی حاکم بر جامعه عربی بود. همچنانکه ایران آن ایام صاحب تمدنی بزرگ و قابل افتخار بود و بسیار متفاوت با جاهلیت حاکم بر شبه جزیره العرب که حتی دختران خویش را زنده به گور می­کردند و فاقد هر نوع مدنیتی بودند و قرآن کریم از آن به عنوان جاهلیت یاد می­کند.
متأسفانه این اصطلاحات هم­اکنون به وفور توسط اصحاب سیاست و رسانه به کار می­رود و تأسف­بارتر اینکه بیشتر توسط روحانیون و شخصیت­های دینی با تمایلات سلفی، و بعضاً اخوانی، استعمال می­شود. در دنیای امروز چنین هتّاکی­هایی علیه یک ملت دیگر عملاً وجود ندارد و به ویژه مقامات دینی حتی در بدترین شرایط مخالفان خود را این چنین نمی­نامند و احساسات مردمی را این­گونه علیه آنان تحریک نمی­کنند. بیان اینان نسبت به ایران و ایرانیان نه تنها بی­ادبانه، بلکه به واقع خجالت­­آور است و به دلیل تشویق و تحریض به بدبینی و نفرت قومی و نژادی، حتی قابل پیگیری حقوقی است.
هم اکنون عموم شخصیت های دینی جهان امروز مردم را به طرد و نفی افکار ضد قومی و ضد نژادی فرامی خوانند، حال آنکه اینان خود بزرگترین داعیان و مبلغان چنین اندیشه­هایی هستند. آیا این چیزی جز عقب ماندگی فکری، فرهنگی و اجتماعی است؟
به هر حال عواملی که این تلقی را شکل و جهت می­دهد به مراتب بیشتر و پیچیده­تر است. به ویژه در حال حاضر که شیخ­نشین­های ثروتمند جنوبی شبکه رسانه­ای عظیمی ایجاد کرده­اند که بیشترین سهم را در جهت­دهی به افکار عمومی جهان عرب دارند. حال اینکه در مقابل این موج تبلیغاتی وسیع و بی­امان چه باید کرد، مسئله مستقلی است که در فرصتی دیگر بدان خواهیم پرداخت.

20/1/94 ـ محمد مسجدجامعی

کد خبر 409171

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 25
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علیرضا IR ۰۴:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    26 5
    عالی بود
  • 5173 IR ۰۴:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    19 2
    جالب بود
  • بی نام A1 ۰۵:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    95 6
    انگلیسی زبان رسمی هند است هند سالها در اشغال انگلیس بوده آیا آنها انگلیسی هستند. عرب هم واژه غریبی است مناطقی که امروز خود را عرب میدانند مثل مصر سوریه عراق اردن لبنان بعد از حمله اعراب زبان عربی زبان رسمی آنها شد ولی نژاد آنها عرب نیست حالا چطور میشود به واسطه زبان تحمیلی کشور اشغالگر آنها نژاد خود را هم تغییر یافته میدانند در آمریکا با وجود همزبانی با انگلیس روز بیرون کردن اشغالگران انگلیسی را جشن میگیرند
  • اهوازی IR ۰۵:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    58 60
    هیچ کسی به اندازه ما این تقابل و تضاد را حس نمی کند زیرا ما هم ایرانی هستیم و هم عرب ما در رسانه های ایران به وفور میبینیم که به اعراب با الفاظی مثل شترسوار و سوسمار خور و پاپتی و دخترکش و.. اسم می برند و در رسانه های عربی از ایرانی عجم و اتش پرست و صفوی و موذی و... یاد می کنند که البته در هردو سو ما مجبور میشویم عکس العمل نشان دهیم مقاله ای که در بالا نوشته شده کاملا مشخص این است که به تنهایی پیش قاضی رفتند و هر آنچه همه فکر می کنند را به رشته تحریر درآوردند وقتی به کسی توهین شود و به او بگویید تازه به دوران رسیده دیگر انتظار گوش دادن حرف های دیگرتان از او را نداشته باشید ادامه مطلب در پیغام بعدی
    • خرمشهر US ۰۸:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
      15 4
      دقیقا ... این روزا کارم شده جواب دادن به توهین هایی که شبکه های اجتماعی عربی به ایرانیا میکنن و بالعکس شبکه های اجتماعی ایرانی به عربا
    • بی نام IR ۱۲:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
      25 4
      هموطن عزیز شما خوب می دانید که حمله صدام به ایران و حمایت اغلب اعراب از این فرد، باعث نفرت شدید ایرانی ها از اعراب شده. خود شما اهوازی ها که بیشتر از بقیه از دست اینها کشیدین. ضمنا یک حرکت سازماندهی شده ای هم در ایران هست که خیلی اصرار داره به اسم وحدت، اینها را به اسم برادر به ما بچسبانه. خب شما تصور کن که هم از کسی بدت بیاد و هم بخوان به زور این را برادر شما کنن. نتیجه همین توهینهای نژادپرستانه میشه دیگه. من البته فقط از تاریخ معاصر مثال زدم و کاری به گذشته ها ندارم.
  • حمید DE ۰۵:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    9 18
    مقاله بسیار عالی ای بود‌
  • بی نام A1 ۰۵:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    112 3
    اگه میخوای ملتی رو نابود کنی فرهنگ و زبان و تاریخش پاک کن و هویت جعلی واسش بساز
  • فرهاد ES ۰۵:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    بهترین کار برای ما نزدیکی به اسراییل وکنار گذاشتن کدورتها برای مقابله با اعراب است.باید دولت با تمام توان روی عرق ملی ما ایرانیان کارکند وملی گرایی مهمتراز هرچیزی باشد
    • بی نام A1 ۰۸:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
      21 43
      گزینه ی بهتری از اسرائیل نبود؟ واقعا عجیبه
    • سینا IR ۰۹:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
      16 20
      ملی گرایی نژادپرستی نیستخوزستان ما عرب نشین است و این طرز فکر شما ریشه در نژادپرستی عمیقی در وجود امثال شماست
    • saheb IR ۰۹:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
      18 29
      ببخشید کدوم اسرائیل رو میگی؟؟همونی که سالهاست یه کشور مستقل رو غصب کرده و هربار که دلش خواست مردم بی گناه رو قتل عام میکنه؟؟ واقعا ما داریم به کجا میریم
    • بی نام A1 ۰۹:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۷
      12 6
      اشتباه مثبت داددم
  • بی نام A1 ۰۵:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    112 6
    تو ایران خودمون هم از این تندروها کم نداریم تیتر وطن امروز صحبتهای اقای جنتی و تبریک بابت درگذشت شاه عربستان ....
  • بی نام IR ۰۷:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    17 0
    جالب بود اما برای من هنوز روشن نیست که این جامعه عربی چگونه شکل گرفته. به هر حال هر کدام از این کشورهایی که خود را در این جامعه تعریف می کنند دارای سابقه تاریخی متفاوتی هستند که مردمان آن کشورها را تحت تاثیر قرار می دهد. مثلا مصر دارای سابقه تاریخی کاملا متفاوت با عربستان است و طبیعتا انسان توقع ندارد که مردمان مصر مثل مردم عربستان بیندیشند.
  • مهدی A1 ۰۷:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    9 35
    عجب پدر سوخته ای است این انگلیس .... دوستان و برادران و خواهران دینی و ملی خدمات متقابل اسلام و ایران به هم تفکیک ناپذیر است . اعراب هم جزوی از امت واحده اسلامی هستند . اگر کسی با آل سعود و وهابیت مشکل دارد خواهشا از توهین به برادران عرب خودداری کند. هنوز هم بر تن رنجور خرمشهر جای زخم های جنگ 8 ساله پیداست . اقتصاد ایران وابسته به رگ های نفتی است که از زمین همین برادران عرب کشیده می شود . به نظر می رسد با اتفاقات اخیر عده ای در حال خالی کردن عقده های ضد دینی خود به بهانه های ملی می باشند .
  • بی نام A1 ۰۷:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    30 3
    اتفاقا ایران الان در یکی از ضعیف تریندورانهاش به سر می بره وگرنه جرات چنین کارهایی نداشتند
  • بی نام A1 ۰۸:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    26 1
    آلمانی ها و فرانسوی ها هم از هم بدشان می آید و برای هم جک می سازند، ولی هیچ کسی فتوا نمی دهد که حتی یک خراش روی دست همدیگر بیاندازید. خشونت عربها و فتواهای منحرف و خشن مفتی های عربستان فقط نیاز به روانشناس و روانپزشک دارد. یکی از علت هایش این است که در بچگی محبت نمی بینند و حسابی سرخورده اند. بعد در بزرگ سالی می خواهند آن سرخوردگی ها و بی توجه ای ها را بروز دهند. لااقل ما ایرانی ها با بچه ها بسیار مهربان ایم و عقده ای بار نمی آیند.
  • بی نام IR ۰۸:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    33 3
    یک تاریخ نگار زمانی گفته بود در اطراف کشور ما دوست وجود ندارد ... متاسفانه ما 30 سال بعد از انقلاب به زعم خود فکر کردیم میتوانیم از کشورهای اطراف برای خود دوستی درست کنیم غافل از اینکه همه اینها زمانی جزوی از قلمرو بزرگ امپراطوری ایران بودند و طبیعی است که با مهد اصلی خود خصومت داشته باشند تا مبادا مجددا به مام وطن ملحق شوند. اینها اگر زور داشته باشند یقین بدانید ایران را اشغال خواهند کرد همانطور که عراق کرد. حقیقت قصه اینکه ما بخاطر همین اعراب نمک نشناس رابطه خود را با دنیا قطع کرده ایم و می بینید که در این 30 سال به جائی نرسیده ایم جز همین تحقیرها و توهین های اعراب. آیا وقت آن نشده که آنسوی قصه را هم ازمایش کنیم؟خود همین اعراب به مدد دوستی با آمریکا نونشان توی روغن است وما بخاطر آنها معذب
  • میمزن A1 ۰۸:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    4 5
    بسیار تحلیلی و جالب است ولی در نهایت بیان چیستی و چرایی هاست.سیاستمداری که در مجالس سیاسی فعالیت می کند بسیاری از ناملایمات و امیدواریها را رقم خواهد زد.آیا واقعا سیاست خارجی ما توسعه طلبانه نیست؟ آیا ما با توجه به تفکر و انقلابی که داریم مجبور به توسعه طلبی نیستیم؟ این یکی از سخنان رهبران ماست: " ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می کنیم" مگر آنها خود توسعه طلبی ندارند؟ این در ذات همه است و آنچنان نمی تواند محل اشکال باشد مگر اسباب ظلم و طغیان بوده باشد که ایدئولوژی اسلامی ایرانی این چنین نیست. اما ایران هراسی پدیده بسیار ناجوانمردانه ایست.
  • بی نام A1 ۰۸:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    13 1
    از دو قرن پیش رفتار سعودیها نشان میدهد آنها دوست دارند عرب جاهلی باشند ما هم نمیتوانیم رفتار آنها را تغییر دهیم آنها انقدر به راهی که میروند یعنی دامن زده به علایق قبیله ای و عشیره ای اعتقاد دارند که آنرا به اسم اسلام در مدارس اسلامی متعددی که در جهان دارند ترویج میدهند نگاهی به مصر و پاکستان بیاندازید . حالا در این راستا تنها راه مقابله تقویت نظامی کشور است عرب جاهلی در قرنها استقرار خود در حجاز به خوبی نشان داده فقط زبان زور را میفهمد کافی بود یمنیها مثل حزب ا... و حماس مجهز به موشک بودند میدیدی که عربستان چطور شیوه تعامل را با آنها تغییر میداد
  • بی نام IR ۰۹:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    36 0
    ما به حماس کمک می کنیم به خاطر کمک به حماس آنهمه هزینه میدهیم ان وقت حماس در سوریه ویمن طرف سعودی را میگیرد آیا این درست است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟غیر قابل انتشار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • بی نام IR ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    17 1
    آقای مسجدجامعی مطالب خوبی بیان کردید ، اما محافظه کارانه بیان کردید و زیاد وارد مصادیق نشدید. سوال اصلی این است وقتی در ایران با فردی همچون دکتر علی مطهری که شیعه ی 12 امامی است و ولایت فقیه را نیز قبول دارد اما ولی فقیه را معصوم نمی داند و پاسخگو می داند برخورد فیزیکی می کنند با اهل سنت چه برخوردی می کنند انتظار دارید کشورهای مسلمان که عملا سنی مذهب هستند از ایران تنفر و ترس نداشته باشند.
  • بی نام GB ۱۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
    10 20
    همشو گردن اعراب ننداز ما هم کم علیه اونا حرف نزدیم این جاده دو طرفه است
  • بی نام A1 ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۷
    14 10
    حالا من دقیق نمی دونم ایشون چطوری فکر کردن که ایران در نظر اعراب منفوره من خودم عرب زبانم و با کشورهای عربی هم ارتباط دارم یعنی رفتم اونجا اصولا هر جا که شیعه ها باشن یا دوست دار شیعیان باشن یا سنی های تند رویی نباشن توی کشورهای عربی طرفدار ایران و حکومتمون هستن مثل عراق،لبنان،کویت، عمان، یمن، مصرکه اکثرا شافعی هستن حتی علوی های سوریه و ترکیه و بحرین میمونن نردم چند کشور که کلا لایک هستن در واقع مثل امارات یا قطر یا اردن که فقط تجارت و منافعشون مهمه براشوت نه بحث های دینی پس ایناایی که با ایران مخالفا اکثرا جو رسانه ها و تند روهای مذهبیشون هستن نه کل مردمشون.