«خانه پوشالی» یک سریال سیاسی درام آمریکایی محصول سرویس پخش نت‌فلیکس است که توسط بو ویلیمون تهیه شده است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، اين سريال اقتباسي از ميني سريال شبكه بي‌بي‌سي با همين نام است و بر اساس رمان‌ مايكل دابز ساخته شده است. شخصيت‌هاي مركزي اصلي سريال، زوج فرانك آندروود (كوين اسپيسي) و كلِر آندروود (رابين رايت) هستند.

مايكل دابز و نسخه اصلي  بريتانيايي سريال
بارون مايكل دابز متولد سال 1948 از سياست‌مداران محافظه‌كار بريتانيايي و نويسنده‌اي پرفروش است. او در سال 1971 و بعد از فارغ‌التحصيلي از آكسفورد به ايالات متحده نقل مكان كرد و پي‌اچ‌دي خود را در رشته مطالعات دفاعي هسته‌اي به دست آورد. او مدتي هم به عنوان نويسنده سياسي براي بوستون گلوب سپري كرد. او در زمينه سياست هم حضور پر رنگي داشت و از مقام‌هاي گذشته‌اش مي‌توان به مشاور مارگارت تاچر و رييس كارمندان حزب محافظه‌كار اشاره كرد. مسير حرفه‌اي كاري نويسندگي دابز با انتشار رمان «خانه پوشالي» در سال 1989 آغاز شد. اين رمان تبديل به سريالي سياسي به رهبري شخصيت مركزي‌اش فرانسيس اّركارت شد و توانست نامزد دريافت 14 جايزه بفتا و در نهايت برنده دو جايزه بفتا بشود.

سريال بريتانيايي «خانه پوشالي» از روز هجدهم ماه نوامبر سال 1990 شروع به پخش كرد و محبوب منتقدان و مردم بود. داستان سريال بعد از پايان يافتن دوران نخست‌وزيري مارگارت تاچر رخ مي‌دهد و در آن، ضد قهرمان داستان سعي مي‌كند با نقشه‌هاي ضداخلاقي و گول‌زننده خود رهبر حزب حاكم شود. «خانه پوشالي» بريتانيايي، از نمايشنامه‌هاي «مكبث» و «ريچارد سوم» شكسپير بسيار الهام گرفته و به اين ترتيب شخصيت اول آن كه نقشش را ايان ريچاردسون ايفا مي‌كند، جمله‌هايي از شكسپير را تكرار مي‌كند، ديوار چهارم را مي‌شكند و با تماشاچيان صحبت مي‌كند، و از جمله معروف خود يعني «شما ممكن است اين را بگوييد، اما من نمي‌توانم نظري دهم» براي تاييد كردن غيرمستقيم صحبت ديگران استفاده مي‌كند.

داستان نسخه آمريكايي سريال و شخصيت‌ها
سريال با صحنه‌اي آغاز مي‌شود كه در آن فرانسيس آندروود سگي كه با ماشيني برخورد كرده و در حال زجر كشيدن است را با دستانش خفه مي‌كند و رو به دوربين مي‌گويد كسي را لازم داريم كه كار ناخوشايند، اما لازم را انجام دهد. به همين منوال، بيشتر با شخصيت آندروود آشنا مي‌شويم كه عضوي دموكرات و تشنه قدرت اهل كاروليناي جنوبي كنگره و رهبر اكثريت خانه نمايندگان ايالات متحده است. بعد از حمايت از رييس‌جمهور گَرِت واكر، او خود را در موقعيتي قرارمي‌دهد كه بتواند وزير امور خارجه بعدي آمريكا شود، اما وقتي متوجه مي‌شود اين مقام قرار است به كس ديگري برسد، نقشه‌اي بسيار بزرگتر براي خود مي‌كشد و با نابودي سيستماتيك تمام رقباي خود، قصد رسيدن به بالاترين مقام‌هاي سياسي ايالات متحده را دارد. از سوي ديگر همسر او كلِر هم ظاهرا به كارهاي خيريه مي‌پردازد اما قصد واقعي او آشكار نيست و به نظر مي‌رسد كه دارد از آن براي كسب قدرت و تاثير بيشتر استفاده مي‌كند. به نظر مي‌رسد او هم از خصوصيت‌هاي بي‌رحمي و قدرت‌طلبي همسرش بهره مي‌برد.

از ديگر شخصيت‌هاي اصلي سريال مي‌توان به داگ استَمپِر رييس كارمندان و فرد مورد اعتماد آندروود اشاره كرد. او كه پيشتر الكلي بود و حالا 14 سال است كه پاك شده، درست مانند رييس خود در برخورد با ديگران بدون شفقت و ديوانه‌وار رفتار مي‌كند. زويي بارنز گزارش‌گر واشنگتن هرالد است و بعد از ملاقات با آندروود، به او نزديك مي‌شود و هر دو از يكديگر براي پيشبرد اهداف‌شان استفاده مي‌كنند. از ديگر بازيگران سريال مي‌توان به كوري استول در نقش پيتر روسو، ماهرشالا علي در نقش رمي دانتون، ميشل گيل در نقش گرت واكر و ريچل بروسناهان در نقش ريچل پوزنر اشاره كرد.

ايده اوليه ساخت سريال
استوديوي مستقل ميديا رايتس كاپيتال (ام‌آر‌سي) كه توسط موردخاي ويچيك و آسف ساتچو(تهيه‌كنندگان فيلم‌هايي) از جمله «بابِل» تاسيس شده، حقوق رسمي «خانه پوشالي» را به قصد ساخت يك سريال خريداري كرد. در حاليكه ديويد فينچر داشت مراحل تهيه فيلم سال 2008 خود يعني «مورد عجيب بنجامين باتن» را به پايان مي‌برد، مدير برنامه‌هايش سريال اصلي بريتانيايي را به او نشان داد و فينچر هم ابراز علاقه كرد. فينچر مي‌گويد به اين دليل مي‌خواست يك سريال تلويزيوني بسازد كه طبيعت طولاني‌مدتي دارد و به اين نكته اشاره كرد كه فيلم‌هاي سينمايي اجازه خلق شخصيت‌هاي پيچيده را در حد تلويزيون نمي‌دهند. او اضافه مي‌كند: «طي ده سال گذشته اين احساس را داشتم كه بهترين نويسندگي شخصيت‌ها در تلويزيون اتفاق مي‌افتد. به همين دنبال دلیل دنبال انجام كاري طولاني مدت‌تر بودم».

به اين ترتيب، استوديوي ام‌آر‌سي براي ساخت سريال با شبكه‌هاي شناخته‌شده‌اي از جمله ‌اچ‌بي‌او، شوتايم و اي‌ام‌سي تماس گرفت اما در نهايت اين نت‌فليكس بود كه مي‌خواست يك سريال جديد مختص خود را داشته باشد و ديگر شبكه‌ها را كنار زد. تد ساراندوس كه مسئول اصلي محتويات پخش‌شده نت‌فليكس است، به داده‌هاي به دست آمده از طرفداران اين شبكه نگاه كرد و متوجه شد تركيب فينچر و اسپيسي مسلما مخاطبان بسياري خواهد داشت. او مي‌گويد: «شديدا جالب به نظر مي‌رسيد. به نحوي توفاني ترکیب فوق‌العاده‌ای از متحويات و استعداد بود». براي پيدا كردن نويسنده، فينچر نيازمند كسي بود كه بتواند با وفاداري كامل، سياست‌هاي پارلماني بريتانيا را به واشنگتن منتقل كند و به اين ترتيب بو ويليمون كه به عنوان دستيار چارلز شومر، هاوارد دين و هيلاري كلينتون فعاليت كرده بود، به اين منظور استخدام شد و فيلمنامه قسمت اول سريال را در اوايل سال 2011 به پايان رساند.

اولين اخبار پخش پروژه در ماه مارس سال 2011 منتشر شدند و كوين اسپيسي به عنوان ستاره و تهيه‌كننده اجرايي به آن ملحق شد. فينچر هم به عنوان كارگردان دو اپيزود اول سريال معرفي شد. نت‌فليكس سفارش ساخت 26 اپيزود از اين سريال را براي پخش در دو فصل داد.

انتخاب بازيگران
فينچر مي‌گويد تمام بازيگران سريال، اولين انتخاب آن‌ها بوده‌اند. در اولين بازخواني فيلمنامه او به بازيگران گفت: «مي‌خواهم همه كساني كه اينجا هستند بدانند كه شما اولين انتخاب ما هستيد. هر بازيگر نماينده اولين انتخاب ما براي اين شخصيت‌هاست. پس گند نزنين!». آخرين نقش تلويزيوني كوين اسپيسي قبل از حضور در اين سريال، در سريال «باهوش» بود كه بين سال‌هاي 1987 تا 1990 پخش مي‌شد. اما او بازخورد مثبتي نسبت به فيلمنامه داشت و قبل از حضور در اين سريال در نمايش «ريچارد سوم» هم نقش اول را داشت كه از نظر فينچر تمرين خوبي برايش بود. رابين رايت هم هنگام همكاري‌اش با فينچر در نسخه اقتباسي آمريكايي «دختري با خالكوبي اژدها» پيشنهاد بازي در سريال را دريافت كرد و به اين ترتيب در ماه ژوئن سال 2011 به عنوان بازيگر شخصيت كلر آندروود انتخاب شد. كيت مارا هم در اوايل ماه فوريه سال 2012 نقش زويي بارنز را از آن خود كرد. روني مارا، خواهر كيت، هم در فيلم «دختري با خالكوبي اژدها» نقش‌آفريني كرده بود و به همين دليل با فينچر آشنايي داشت. وقتي خواهرش فيلمنامه را خواند به سرعت از شخصيت بارنز خوشش آمد و از او درخواست كرد تا با فينچر صحبت كند. يك ماه بعد، او تماسي را براي امتحان بازيگري حضور در سريال دريافت كرد.

خانه پوشالی

موقعيت‌هاي فيلمبرداري و نحوه پخش سريال
مراحل اوليه عكس‌برداري سريال در ماه ژانويه سال 2012 در ايالت مريلند آغاز شد. فيلمبرداري صحنه‌هاي خارجي در سال 2013 بيشتر در شهر بالتيمور كه حدود 40 مايل با واشنگتن دي‌سي فاصله دارد شروع شد. بيشتر صحنه‌هاي داخلي «خانه پوشالي» در انبارهاي بزرگ صنعتي واقع در جوپاي مريلند فيلمبرداري شده‌اند؛ بسياري از معروف‌ترين صحنه‌هاي سريال، از جمله بازسازي كامل بخش غربي كاخ سفيد كه شامل دفتر رييس‌جمهور و دفترها و راهروهاي اعضاي كنگره مي‌شود در اين انبارها بازسازي شده‌اند. سريال براي نمايش صحنه‌هاي لايو اكشن خود از پرده سبز استفاده مي‌كند و چشم‌اندازهاي بيرون پنجره‌ها تصاوير روي صفحه‌هاي تلويزيون پس‌زمينه را در مراحل بعد از تهيه به صورت ديجيتالي اضافه مي‌كند. براي قرار دادن جزيياتي كه بيرون از پنجره ماشين‌ها در خيابان ديده مي‌شود نيز از يك پرده سبز سه طرفه استفاده مي‌شود و پرده‌هاي ال‌اي‌دي خاصي هم روي سقف ماشين‌ها قرار دارند كه نور لازم، از جمله بازتاب پنجره‌ها را روي بخش‌هايي از ماشين و خود بازيگران مي‌تاباند. سازندگان سريال قصد داشتند سه اپيزود خود را در اتاق انجمن امنيتي سازمان ملل فيلمبرداري كنند اما كشور روسيه در لحظه آخر اين تصميم را وتو كرد و به آن‌ها اين اجازه را نداد؛ با اين حال سريال موفق به فيلمبرداري در ديگر بخش‌هاي ساختمان سازمان ملل شد. «خانه پوشالي» همچنين از موقعيت‌هاي فيلمبرداري ديگري از جمله اسپانولا، سانتافه، لاس وگاس و نيومكزيكو نيز استفاده كرده است.

از نكات جالب نحوه پخش اين سريال توسط نت‌فليكس مي‌توان به اين موضوع اشاره كرد كه مانند سريال‌هاي ديگر، «خانه پوشالي» هر هفته با يك اپيزود به خانه‌هاي طرفدارانش نمي‌رود، بلكه تمامي اپيزودهاي سريال با هم و در يك روز منتشر مي‌شوند. به طور مثال فصل اول اين سريال روز اول ماه فوريه سال 2013 روي نت‌فليكس قرار گرفت و تماشاچيان دسترسي كامل به آن پيدا كردند. فصل‌هاي دوم و سوم نيز روزهاي چهاردهم ماه فوريه سال 2014 و بيست و هفتم ماه فوريه سال 2015 منتشر شدند. دست اندركاران و بازيگران سريال هم از اين شيوه پخش حمايت كرده‌اند؛ اسپيسي با پشتيباني از اين روش گفت تصميم پخش تمام اپيزودها در يك روز جالب است و باور دارد اين الگوي پخش سريال مي‌تواند در تلويزيون رايج‌تر شود. او اضافه كرد: «مثلا وقتي از دوستانم مي‌پرسم آخر هفته چه كار كردند مي‌گويند خانه ماندم و سه فصل كامل «بركينگ بد» را تماشا كردم يا دو فصل «بازي تاج و تخت» را پشت سر هم ديدم».

از نكات جالب پخش فصل سوم سريال هم مي‌توان به اين اشاره كرد كه تقريبا به مدت 30 دقيقه در بعد از ظهر روز چهارشنبه يازدهم ماه فوريه و تنها چند روز پيش از زمان رسمي انتشار سريال، فصل سوم آن به طور كامل براي تماشا قرار گرفت. پس از چند ثانيه، مردم شروع به پخش اين خبر و اشتراك اپيزودهاي جديد روي تويتر كردند و احتمالا به دنبال بهانه‌هاي الكي براي سر كار نرفتن گشتند. اما نت‌فليكس به سرعت آن را از روي اينترنت برداشت و يكي از سخن‌گويان اين سرويس به گاردين گفت: «به دليل يك اشكال تكنيكي، طرفداران فرانك آندروود توانستند نگاهي كوچك به فصل جديد بيندازند». روز بعد هم نت‌فليكس در حساب توييتر خود با شوخي اين مشكل را تاييد كرد و نوشت: «اينجا واشنگتن است. هميشه چيزي نشت پيدا مي‌كند. تمام 13 اپيزود روز بيست و هفتم فوريه منتشر مي‌شوند». خبر ساخت فصل چهارم سريال نيز روز دوم ماه آوريل رسما اعلام شد و «خانه پوشالي» پيغامي را در توييتر به اين شرح منتشر كرد: «ميراثي از خود به جاي خواهم گذاشت. #آندروود2016».

بخش‌هايي از مطلب مصاحبه اسپيسي با كريس هاروي از تلگراف
شخصيت اركارتِ ريچاردسون تبديل به آندروودِ اسپيسي شده، لهجه‌اش از بريتانيايي درجه بالا به رفتار رسمي جنوب آمريكا تغيير پيدا كرد و نتيجه خارق‌العاده است. لهجه جنوبي اسپيسي سخنان هوشمندانه زهر‌آلودش را با لحني بيان مي‌كند كه هم اركارت را به ذهن مي‌آورد و هم او را با نوآوري بازسازي مي‌كند. اسپيسي توضيح مي‌دهد كه تلويزيون چطور مي‌تواند به او چيزي را پيشنهاد دهد كه نسبت به فيلم و تئاتر كاملا متفاوت است: «وقت پيدا مي‌كنيد يك شخصيت يا مجموعه‌اي از وقايع را بررسي كنيد. فيلم خيلي جمع و جور‌تر است. اخيرا تغييري به سمت فيلم‌هاي بزرگ پرهزينه ايجاد شده و اين مسئله كاملا براي من با عقل جور در مي‌آيد كه بعضي از كارگردانان، بازيگران و نويسندگان بخواهند وارد جايي شوند كه مي‌توانند موضوع‌هاي پيچيده‌تر را مورد بررسي قرار دهند.»

«خانه پوشالي» نمايان‌گر دنيايي بسيار تيره‌تر از سريال سياسي آمريكايي پيش از آن يعني‌ »بخش غربي» است. اين مسئله در مقايسه با واقعيت چطور ديده مي‌شود؟ اسپيسي مي‌گويد: «نظر قطعي دادن درباره سياست‌هاي ايالات متحده و مقايسه كردن آن با يك كنگره و رييس‌جمهور خيالي خيلي سخت است، اما اين حرف را مي‌زنم: خيلي وقت‌ها پيش مي‌آيد كه فيلمبرداري «خانه پوشالي» تمام مي‌شود و من به هتل برمي‌گردم و تلويزيون را روشن مي‌كنم و با خودم فكر مي‌كنم، داستان‌های‌ ما آن قدر هم ديوانه‌وار نيستند!»

سريال يك نوع ديد دروني دارد. اسپيسي هم تاييد مي‌كند و مي‌گويد:‌‌ »بله، خب، بو ويليمون خودش اطراف اين ماجراها بوده، من هم همينطور. اما من فقط آن‌ها را از ديد كسي كه ميزبان مراسمي براي حزب دموكرات بوده ديده‌ام و در ملاقات‌هاي سياست‌گذاري شركت نداشتم. براي همين، اينكه رهبر اكثريت خانه نمايندگان (كوين مك‌كارتي جمهوري‌خواه) و رهبر اقليت (استني هوير دموكرات) به من اين اجازه را دادند تا در كنگره همراه‌شان باشم و ببينم چطور كار مي‌كنند بسيار كمك كرد. ديدن اينكه رييس‌جمهوري كه تازه انتخاب شده چطور از تمام منابع در دسترس خود براي انجام دادن كارها استفاده مي‌كند خيلي جالب بود. فكر كنم يكي از نتيجه‌هاي سريال كه نشان‌گر یک معمای اخلاقي هم هست اين است كه فرانسيس اهريمني است، فرانسيس بي‌رحم است، اما موثر هم هست. كارها را انجام مي‌دهد.

بخش‌هايي از مصاحبه اسپيسي با مجله جي‌كيو

- اينكه اگر فرانسيس آندروود يك سياست‌مدار واقعي بود مردم از او متنفر مي‌شدند، اما به عنوان يك سياست‌مدار خيالي او را دوست دارند چه چيزي را درباره آن‌ها بيان مي‌كند؟

اين سوال خيلي خوبي است. وقتي داشتيم نقشه داستان سريال و شخصيت را مي‌كشيديم، درباره گذشته او، الهام‌پذيري‌هايش، اينكه چه كسي را تحسين مي‌كند و از چه كسي پيروي مي‌كند صحبت كرديم. به شخصيت‌هاي ديگر سياسي كه آوازه بدجنس بودن داشتند هم نگاه كرديم. فرانسيس آندروود از ليندون بينز جانسون خوشش مي‌آيد، و از او چند عكس در دفترش دارد. جانسون بي‌رحم و سفت و سخت بود و كسي بود كه از همان ابتدا دست مردم را مي‌پيچاند. و كارها را هم انجام مي‌داد. همانطور كه استحقاقش را داشت خيلي به خاطر ويتنام سرزنش شد، اما سه لايحه حقوق مردمي هم تصويب كرد.

آيا «خانه پوشالي» باعث شده ديد متفاوتي نسبت به سياست داشته باشيد؟
نه خيلي. من مدت‌هاست كه دور و ور سياست بوده‌ام. آن را در بهترين و بدترين حالتش ديدم، در رخدادهاي بسياري شركت كرده‌ام، به صحبت‌هاي خصوصي و سخن‌راني‌هاي عمومي گوش كرده‌ام، بازي‌اش را درك كرده‌ام. حرفه شغلي در زمينه قانوني، سياست و بازيگري بسيار به هم مربوط هستند: نكته اصلي اين است كه ايده‌اي داشته باشيد و آن را به شنونده منتقل كنيد، حالا چه يك نفر باشد چه پنج هزار نفر در يك سالن بزرگ. اين باعث نمي‌شود كسي دروغ‌گو خطاب شود، اما شغل متقاعد كردن است. مهم‌ترين تعريف يك بازيگر، شغل يك بازيگر، خدمت كردن به نويسنده است و نه به خود. بسياري از بازيگران به خودشان خدمت مي‌كنند.

اگر به جاي منتشر كردن كامل فصل، آن را اپيزود به اپيزود پخش مي‌كرديد چه اتفاقي مي‌افتاد؟
از نظر هنري مي‌توانست به همان اندازه موفقيت‌آميز باشد، اما به نظرم بخشي از لذت تماشايش اين است كه مردم به هم مي‌گويند مي‌خواهي يك اپيزود ديگر هم همين الان تماشا كني؟ همكارم مي‌گويد اين مسئله به ما نشان داد كه درسي را ياد گرفتيم كه صنعت موسيقي نگرفت. به آن‌ها چيزي را كه مي‌خواهند، همانطور كه مي‌خواهند و با قيمتي مناسب ارايه بدهيد و به آن‌ها اين شانس را بدهيد تا به جاي دزديدنش، آن را بخرند.

ترجمه و تاليف: مازيار معتمدي

منابع: بي‌بي‌سي، تلگراف، جي‌كيو مگزين

5757

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 416632

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فرهاد A1 ۰۵:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۵
    24 1
    بسیار سریال خوبیه. امیدوارم همه از جمله پزشکان و سیاستمداران و دولتمردان و... این سریال را ببینند و متوجه شوند که در جایی دیگه از دنیا جه سریالهای جدی در چه حدی ساخته میشه و چقدر ظرفیت نقد و انتقادپذیری وجود داره. ما اینجا با یک سریال طنز مشکل داریم...