مذاکرات هستهای به حساسترین روزها و شاید ساعتهای خود رسیده است. ایران و کشورهای گروه «1+5» طی دو سال گذشته راه دشوار و پرفراز و نشیبی را پیمودهاند تا به نقطهای رسیدهاند که دستیابی به توافقی نهایی، بیش از هر زمان دیگری محتمل است. در حاشیه گفتوگوهای حساس «وین» با «دیوید سنگر»، تحلیلگر برجسته امریکایی گفتوگو کردیم. او از صاحبنظران با نفوذ امریکایی و از اعضای برجسته «شورای روابط خارجی» امریکا و همچنین استاد مدعو دانشگاه و مؤلف دو کتاب در زمینه سیاست خارجی امریکاست. «سنگر» در این گفتوگو از وضعیت کنونی مذاکرات ، چالشهای باقیمانده و پیامدهای توافق احتمالی سخن گفته و معتقد است حتی در دوران پسا توافق هم ترمیم رابطه ایران و امریکا بسیار زمانبر خواهد بود. زیرا دو طرف نیازمند کار درباره موضوعات مشترکی هستند که «داعش» یکی از آنهاست. «سنگر» همچنین هشدار میدهد که بزرگترین خطری که میتواند توافق احتمالی را تهدید کند «تفسیر اشتباه» آن از سوی هر دو طرف مذاکره است. گفتوگو با این صاحبنظر امریکایی را میخوانیم:
مذاکرات هستهای بنا برخبرها و روایت مقامات مذاکره کننده ایران و کشورهای گروه 1+5 به ایستگاه آخر رسیده و احتمال دستیابی به توافق بیش از هر زمان دیگری تقویت شده است. مهمترین موضوعات مورد اختلافی که در حال حاضر به محل دغدغه طرفین تبدیل شده و دستیابی به توافق را با تأخیر مواجه کرده است از نظر شما چیست؟
در حال حاضر چند نگرانی برای هر دو طرف مذاکره وجود دارد. از یک سو، برای ایران مهمترین مسأله برداشتن کلیه تحریم هایی است که اساساً با هدف لغو آنها مذاکره با کشورهای 1+5 را آغاز کرده است. در مذاکرات دور پایانی؛ اگرچه با برداشته شدن بیشتر تحریمهای مالی و اقتصادی ایران موافقت شده است اما لغو تحریمهای تسلیحاتی، موضوعی نیست که کشورهای طرف مذاکره با ایران، براحتی با آن موافقت کنند.
برای مقامات ارشد ایران بسیار مهم است که به مردم خود اعلام کنند همه تحریمهای تصویب شده یکجا برداشته خواهد شد و ایران مشمول هیچ تحریمی حتی تسلیحاتی نخواهد بود. البته فرمول خاصی برای حل این مسأله در مذاکرات مطرح شده که شاید گره گشای این اختلاف دیدگاه باشد. ولی این مسأله به قطعنامه شورای امنیت هم گره خورده است. ایران میخواهد لغو تحریمهای تسلیحاتی در قطعنامه شورای امنیت اعلام شود اما امریکا ملاحظاتی برای قید شدن این مسأله در قطعنامه دارد. البته با توجه به رایزنیها و تلاش دیپلماتها، به نظر میرسد این مسأله هم در مرحله حل شدن است. نگرانی ملموس دیگر ایران؛ دغدغه احتمال بازگشت تحریمهاست که دغدغه بجایی هم هست. از آنجایی که بارها طرفین مذاکره اعلام کردهاند که تحریمهای مربوط به مسأله هستهای برداشته خواهد شد و لغو تحریمها، سایر حوزهها مانند حقوق بشر یا تروریسم را شامل نمیشود. ایران این دغدغه را دارد که مبادا تحریم هایی که در چارچوب این توافق برداشته میشود، پس از مدتی توسط کشورهای غربی تحت عناوین غیرهستهای (مانند حقوق بشر یا مبارزه با تروریسم) مجدداً اعمال شود. ضمن اینکه هنوز زمانبندی رفع تحریمها حل نشده و دو طرف هم قرائتهای مختلفی از این موضوع ارائه میدهند. اما آن سوی میز هم، کشورهای غربی، نگرانی قابل ملاحظهای درباره این توافق دارند. طرف غربی بیم دارد که به موجب توافق نتواند سیستم نظارت و راستی آزمایی مؤثری بر برنامههای هستهای ایران داشته باشند.
چه عواملی را در پیشرفت مذاکرات و رسیدن آن به این مقطع کنونی و احتمال دستیابی به توافق از سوی هر دو طرف تأثیرگذار میدانید؟
مذاکرات در حالی به این نقطه رسیده که به نظر میرسد، دو مسأله مهم، حل و فصل شده است. یک نگرانی اساسی امریکا که در سخنان اوباما هم مشهود بود، مسأله «گریز هسته ای» ایران است. امریکا همواره این نگرانی را مطرح کرده که ایران در حال خرید زمان است تا سوخت کافی برای ساخت تسلیحات اتمی تولید کند. امریکاییها زمان لازم برای رسیدن ایران به چنین هدفی را حداقل دو سال برآورد میکنند. ولی مقامات ایرانی در پاسخ به این نگرانی تأکید دارند که دستیابی به سلاح اتمی از اهداف تهران نیست. طبیعی است، وقتی ایران دنبال ساخت تسلیحات هستهای نیست، میتواند بر سر تعداد سانتریفیوژها و میزان و کم و کیف تولید سوخت مورد نیاز برای اهداف مسالمتآمیز هستهای وارد گفتوگو شود.
از زمانی که مونیز و صالحی وارد گفتوگوها شدند این مشکل را حل کردند. به این ترتیب که ایران هیچ تجهیزات هستهای خود را نابود نکند و در عوض، سوخت تولید شده خود را به حالتی تبدیل کند که برای ساخت سلاح هستهای، قابل استفاده نباشد. این موفقیت بزرگی است. از دیگر نگرانیهای امریکا، مسأله «فردو» بود اما با کاهش تعداد سانتریفیوژها و بازطراحی رآکتور اراک، بهگونهای که تولید پلوتونیوم را منتفی کند، این نگرانی «کاخ سفید» هم برطرف شده است. البته در کنار اینها برقراری سیستم نظارت قوی بر برنامههای هستهای ایران هم عامل دیگری است که دغدغههای امریکاییها را کاهش خواهد داد. در مقابل همه اینها، ایران هم میتواند غنیسازی خود را ادامه دهد و علاوه بر آن، تحریمها علیه تهران نیز لغو میشوند.
آیا توافق هستهای پایدار خواهد بود؟
فراموش نکنید که ما الان با 3 توافق طرفیم و نه یک توافق. یک توافق میان ظریف و کری، یک توافق هم بین مقامات ایران در داخل و توافق دیگرهم میان اوباما و کنگره. تغییرات و یا مخالفتهایی از سوی هریک از این سه جریان، میتواند توافق اصلی را بر هم زند و این مسأله نشان دهنده شکننده بودن توافق هم خواهد بود.
توافق احتمالی چه پیامدهایی برای منطقه خاورمیانه خواهد داشت؟ آیا مشکلات منطقهای که ایران و امریکا به نوعی درگیر آن هستند با این توافق قابل حل و فصل خواهد شد؟
در پاسخ به این سؤال ابتدا باید پرسید که آیا این توافق میتواند مسیر جدیدی در روابط ایران و امریکا ایجاد کند یا نه؟ پاسخ این است که ترمیم رابطه ایران و امریکا بسیار زمانبر خواهد بود. دو طرف نیازمند کار درباره موضوعات مشترکی هستند که «داعش» یکی از آنهاست. ایران و امریکا باید به یک سری توافقات مشترک در عراق، سوریه و یمن برسند و دستیابی به هیچ یک از اینها آسان نخواهد بود. وقتی نیکسون (رئیس جمهوری وقت امریکا) حدود 40 سال قبل برقراری مناسبات با چین را در دستور کار قرار داد، سالهای متمادی طول کشید تا دو کشور به سطح خوبی از روابط برسند. البته این رابطه به معنای همپیمانی و نزدیکی دو متحد نیست.
آنها در پارهای موارد مانند کار درباره تغییرات آب و هوایی همکاری هایی دارند اما در خصوص حملات سایبری با یکدیگر دچار اختلاف هستند ولی مهم این است که آنها به تدریج زمینههای مشترک برای همکاری یافتهاند. بنابراین، آینده روابط ایران و امریکا به آن بدی که برخی تصور میکنند، نخواهد بود.
احتمال تغییر سیاست امریکا در قبال همپیمانانش در منطقه از جمله عربستان سعودی و اسرائیل که جزو مخالفان توافق هستهای هستند، تا چه حد امکانپذیر است؟
اسرائیل و عربستان بشدت نگران تغییر گرایش امریکا در منطقه هستند. البته این اتفاق خواهد افتاد اما در یک فرآیند بلند مدت و آهسته. به خاطر بیاورید که امریکا و ایران در دوره قبل از انقلاب اسلامی ایران همکاریهای مشترکی در زمینههای هستهای داشتند. رآکتورهای تحقیقاتی تهران از امریکا وارد شده است. این مسأله به شما میگوید که امریکا زمانی قبول داشته است که ایران میتواند توانایی هستهای داشته باشد. حالا آیا شاهد تکرار شدن این اتفاق خواهیم بود؟ خب در یکی از ضمایم این توافق احتمالی، همکاریهای هستهای ایران با کشورهای طرف مذاکره مطرح شده و امریکا هم میتواند در راهاندازی یک رآکتور صنعتی هستهای به ایران کمک کند. رآکتوری که خروجی آن به آسانی، قابلیت تبدیل به سلاح هستهای را ندارد. چنین رآکتوری، میتواند در ایران عملیاتی شود مانند آنچه در بوشهر در حال حاضر، راهاندازی شده است.
چه خطراتی توافق احتمالی هستهای را تهدید میکند؟
بزرگترین خطری که توافق را تهدید میکند «تفسیر اشتباه» آن از سوی هر دو طرف مذاکره است. به عنوان نمونه مسأله بازرسی از سایتهای نظامی حاصل تفسیر غلطی از توافق احتمالی بوده است که اگر خوب مدیریت نشود از کنترل خارج خواهد شد. اما اگر نگاهی به 18 ماه قبل داشته باشیم ایران تمام وظایف محوله در (Joint Plan Of Action) را بخوبی و تمام و کمال انجام داده است که نشانه پایبندی این کشور به تعهداتش است. امریکا هم هر تحریمی را که بنا بوده بردارد، برداشته است. این نشانه خوبی است اما اگر طرفین از تعهدات خود پا پس بکشند قدرتهایی هستند که میتوانند کل ماجرا را به سوی یک نزاع هدایت کنند.
ارزیابی شما از عملکرد تیم ایرانی و ظریف چیست؟
آنان در انجام مأموریتی که دارند، بسیار خبره، ماهر و خوب هستند و بخوبی میتوانند منافع ملی کشورشان را تأمین کنند. ظریف؛ همیشه لبخند به لب دارد. دیگر اعضای تیم هم تحصیلکرده هستند و به مسائل روز و سیاست داخلی امریکا اشراف دارند.
همین نکات، دید بهتری به آنان میدهد تا بتوانند مذاکره با کشورهای غربی را بخوبی انجام دهند. برخی از اعضای تیم ایرانی، تحصیلکرده دانشگاههای امریکا هستند و زندگی آنان در این کشور به بهبود کیفیت دیپلماسیشان کمک زیادی میکند. همین که شما در امریکا زندگی کنید متوجه میشوید که امریکاییها چگونه فکر میکنند. همان طور که چینیها و سران کشور چین فرزندانشان را برای تحصیل به امریکا و به «ام آی تی»، «ییل»،«هاروارد» و سایر دانشگاههای معتبر امریکایی میفرستند و ایالات متحده نیز متقابلاً سالیانه هزاران دانشجو برای تحصیل روانه چین میکند. تصور کنید، اگر ما همین تبادل دانشجو را میان ایران و امریکا داشته باشیم، این مناسبات تا چهانداره زمینه نزدیکی ایجاد میکند.
عدهای معتقدند هم اکنون فرصتی استثنایی برای سران ایران و امریکا مهیا شده تا به چالش دیرینه هستهای پایان دهند، شما با این ارزیابی موافقید؟
بله. این فرصت فراهم شده است. روحانی زمانی که انتخاب شد وعده داد که با حل مسأله هستهای تحریمها را از میان بردارد. به هر حال انتخابات مجلس ایران هم در ماه مارس(اسفندماه) در راه است و آقای روحانی باید تا آن موقع از مشکل تحریمها رها شده باشد تا بتواند به مردم بگوید به وعدههای خود، عمل کرده است.
4545
نظر شما