تکریم ارباب رجوع یا تهدید ارباب رجوع؟

مسافراني كه از بد روزگار و به دليل نبود اقامتگاه بيمار در قطب پزشكي كشور! مجبورند با يك پيك نيك و پتو، يك سبد ظرف هفته ها در زير آ‌فتاب داغ تابستان و سرماي استخوان سوز زمستان در اين بولوار پر تردد و پر از دود، روزگار بگذرانند. اما اين فقط يك روي ماجراست. عمق تراژيك اين بيمارستان، از قصه تلخ آدم هايي حكايت دارد كه بيشتر مسافران غريبي هستند كه از شهرستان هاي دور و نزديك به اين بيمارستان مراجعه مي كنند. شب هاي اين بيمارستان 72 ساله غم غريبي دارد و غريب تر زماني است كه مال اين شهر هم نباشي و يك بيمار بد حال هم روي دستت افتاده باشد.
اين بيمارستان فرسوده با تخت هايي كه بيشتر آسايشگاه هاي متروك جنگ جهاني دوم را در ذهن تداعي مي كند، هيچ نشانه دلچسبي از قطب پزشكي كشور بر پيشاني ندارد جز بيمار و بيمار و بيمار. بخش اتفاقات اين بيمارستان با بيماراني كه در راهروهاي اين بخش دراز كشيده اند بي شباهت به شب هاي پس از زلزله بم نيست. فقط كافي است پله هاي سنگي اين بيمارستان را طي كني و به بخش اتفاقات برسي ناله هاي غريبي كه از اين سو و‌ آن سو به گوش مي رسد و انسان هاي غريب تري كه از فرط بي جايي در راهروي بخش اتفاقات روي تخت دراز كشيده اند با آن چه كه ما درباره قطب پزشكي كشور مي شنويم هيچ همخواني ندارد اما لحظه حاد ماجرا زماني است كه در همين بخش قرار است از يك بيمار آزمايش بگيرند. دستشويي ها و سرويس بهداشتي هاي فوق العاده كثيف و افرادي كه از سر بي مبالاتي در آن جا تهوع كرده اند، هر مراجعه كننده اي را از دنيا و زندگي سير مي كند و احساس مي كني اينجا آخر دنياست.
سرويس هاي بهداشتي كثيف و روشويي هايي كه در آن بالا آورده اند تو را از انجام هر تستي منصرف مي كند ضعف فرهنگي و بي مبالاتي مراجعيني كه اين مكان عمومي را به اين حال و روز انداخته اند، يك سوي ماجراست و عدم رسيدگي به سر و وضع بيمارستان يك سوي ديگر.
نيمه هاي شب است از همين بخش اتفاقات مي تواني همراهاني را كه با خستگي تمام هنوز در بولوار نشسته اند و چرت مي زنند، نظاره گر باشي، مي تواني صداي ناله هاي بيماران دراز كشيده در راهرو را بشنوي، مي تواني ازدحام انبوهي از مراجعه كننده را پشت در يكي دو اتاق شاهد باشي و حتي مي توانی خودت را با چند تابلوي ميخكوب شده بر ديوار بخش سرگرم كني تا سنگيني زمان را كمتر حس كني. در ميان چند تابلو نصب شده كه با بي ميلي آن را مي خواني و رد مي شوي يك نوشته بناگاه مثل پتك بر سرت كوبيده مي شود، نوشته اي كه اگر چه زير آن درج شده است «كميته طرح تكريم ارباب رجوع مركز آ‌موزش درماني شهيد فقيهي» اما متن آن هيچ ارتباطي به تكريم ارباب رجوع ندارد: هر كسي به كاركنان وزار خانه ها، موسسات، شركت هاي دولتي و شهرداري ها در حال انجام وظيفه توهين نمايد به 3 تا 6 ماه حبس و يا 74 ضربه شلاق و يا جزاي نقدي محكوم مي شود!