داستان خلق مینیاتورهایی که جهانی شد / محمود فرشچیان از کودکی تا استادی

زمانی که محمود فرشچیان در کارگاه نقاشی استاد حاج میرزا آقا امامی زانوی شاگردی به زمین زد، کسی فکر نمی‌کرد چند سال بعد هنر مینیاتور ایرانی به واسطه نام او جهانی شود.

افرا امیری: آن سالها، یعنی دهه نخست ۱۳۰۰ شمسی، در اصفهان استادان هنرهای دستی کیا و بیایی داشتند. کلاسها و کارگاههایشان پر از حضور شاگردانی بودند که به کار دل میدادند و خود را وارث میراث پدران میدانستند. 

محمود فرشچیان نیز یکی از همین شاگردان بود. شاگردی که پدرش فرششناس و هنرشناس بود. همین پدر، استعداد پسر را دریافت وقتی که دید پسر چهارسالهاش روی فرش مینشیند و نقشهای قالی را روی کاغذ میکشد. هم او پسر را در مسیر درست انداخت تا «محمود» پس از آموزش نزد استاد امامی به مدرسه هنرهای زیبای اصفهان برود. در کلاس میرزا آقا امامی وقتی استاد از او خواست از روی یک نقش آهو طرحی بکشد، فردا صبح با ۲۰۰ طرح آهو در اندازههای و جهتهای مختلف روبرو شد. شاگرد جوان تحسین و تحیر استاد را برانگیخت و نوبت عاشقی فرا رسید.

در دبیرستان شاگرد استاد بهادری شد. استاد نقش قالی، مینیاتور، نقاشی رنگ روغن را به او آموخت و در کنار آن به کشف آثار تاریخی شهرش میرفت. چهل ستون، عالیقاپو، مسجد شیخ لطفالله و … طرحهای اسلیمی و ختایی کاشیکاریها محمود جوان را به جهان دیگری میبرد. جهانی پر از نقش و رنگ. جهانی که در آن رد قلم استادان کهنسال سرزمینش را میتوانست ببیند. استادانی که جان فرهنگ ایرانی را روی کاشیها نقش زده بودند تا میراث فراموش نشود. 

کار پسر که بالا گرفت پدر او را برای گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا فرستاد و محمود فرشچیان، با پشتوانه هنر اسلامی، ایرانی، چهار باغ و نقش جهان را ترک کرد تا غرق تماشای هنر غرب شود. خودش در مصاحبهای گفته صبح با بستهای کاغذ و قلم نخستین کسی بود که وارد موزهها میشد و آخرین نفر که از آن بیرون میآمد. 

با دست پر از اروپا بازگشت تا کارش را نخست در اداره کل هنرهای زیبای تهران آغاز کند. بعد به عنوان مدیر اداره ملی و استادی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران انتخاب شد تا آغازی باشد برای حضور بیش از چند دهه تاثیرگذار محمود فرشچیان در عرصه نقاشی و هنرهای تجسمی. 

او برای هر کدام از آثارش قصهای دارد. قصهای از کشف و شهودی که برای خلق هر کدام از آثارش به آن رسیده است. در مورد تابلوی ضامن آهو گفته است:‌ «اول میخواستم امام را از پشت سر طراحی کنم، ولی مقتضیات تابلو ایجاب میکرد که ایشان را از روبرو تصویر نمایم. وقتی به صورت حضرت رسیدم، نتوانستم آنگونه که میخواهم طرح را کار کنم. صورت، روزها و ساعتها دست نخورده ماند. بعدازظهر یک روز مثل همیشه که هنگام نقاشی وضو میگیرم، وضو گرفتم و رو به مشهد ایستادم و زیارت خاصه حضرت را خواندم. بعد رفتم سراغ تابلو و قلم را گرفتم و شروع کردم. بدون آن که قلم را بردارم یا طرح را عوض کنم، صورت را ساختم. وقتی هم که تمام شد دیگر تغییری در آن ایجاد نکردم.» 

«عصر عاشورا» هم قصه خودش را دارد: «سه سال پیش از انقلاب روز عاشورا مادرم مرا نصیحت کرد و گفت برو روضه گوش کن تا چند کلمه حرف حساب بشنوی و من با ایشان گفتم من اول در اتاقم کاری دارم، بعد خواهم رفت. حال عجیبی به من دست داد. وارد اتاق شدم. قلم را برداشتم و تابلوی عصر عاشورا را شروع کردم. قلم را که برداشتم تابلویی شد که الان هست، بدون هیچ تغییری.» 

حالا بعد از هفت دهه تلاش نام محمود فرشچیان در فهرست روشنفکران قرن بیست و یکم ثبت شده است. او نشان درجه یک هنر دارد و تا به حال تندیس طلایی اسکار ایتالیا، نشان هنر نخل طلایی ایتالیا، مدل طلای جشنواره بینالمللی هنر بلژیک و… جوایز و نشانهای بسیاری برای ایران به ارمغان آورده است. 

اگر به راستی غرض، نقشیست کز ما باز ماند، نقشهای محمود فرشچیان بر پیشانی بلند فرهنگ ایران جاودانه شده تا چراغ خلاقیت و سنت هنری این مرز و بوم به واسطه آثار او همچنان و همیشه روشن بماند. 

۵۷۲۴۴

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 454428

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 14 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام RO ۰۹:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
    36 3
    پایدار و مستدام و باعزت هستند استاد گرانقدر
  • آرام IR ۰۹:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
    21 2
    غرور ایرانی....
  • بی نام IR ۱۰:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
    30 2
    خداحفظشون کنه
  • بی نام DE ۱۰:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
    23 7
    با نگاه کردن به تابلوهایش گمان می کنم که خود ایشان واقعا به بهشت رفته و آن صحنه ها را دیده.
  • بی نام IR ۱۵:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
    5 1
    در نظر من حالات عرفانی ایشون است که باعث خلق این اثارها می شود چون اگر واقعا چیزی را دوست نداشته باشی هیچ وقت نمی تونی اینقدر با احساس با نقاشی با دیگران حرف زد
  • محسن A1 ۱۶:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
    7 1
    قدر این استاد بزرگ را بیشتر بدانیم از زمان رضا عباسی نقاش بزرگ عصر صفوی تا کنون استادی به این مهارت بدنیا نیامده است و شاید دیگر مانند ایشان در تاریخ ما در زمینیه ی هنر نگارگری ایرانی کسی ظهور نکند.فقط اهل فن میدانند ایشان چه نبوغی دارند.
    • بی نام A1 ۱۸:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
      3 0
      پس لابد کمال الملک نمایشنامه نویس بوده نه نقاش