محمد حسین مهرزاد:
سخنگوی زبده: شما احتیاج به یک سخنگو دارید. سخنگویی که باید توانی مافوق بشر داشته باشد. علت این توان مافوق بشر این است که به طور متناوب سوانح هوایی اتفاق می‌افتد و او باید جور همه مدیران غایب را بکشد و یک تنه به تمام خبرنگاران پاسخگو باشد. از آنجا که شما شب و روز ندارید و در مدیریتتان موفق شده‌اید در تمام دنیا و تمامی ساعات با موفقیت هرچه تمام‌تر هواپیماها را دچار نقص فنی کنید این بنده خدا هم باید 24 ساعت تلفن‌همراه خود را روشن نگه دارد تا یک وقت سقوط هواپیماها از دستش در نرود. شما باید دقیقا در مهم‌ترین وقت در طول مدیریتتان که موجی از انتقادات ناروا به دلیل سقوط‌هایی که هیچ ربطی به شما ندارد او را از مقام سخنگویی سازمان عزل کنید. مسلما مردم می‌دانند سقوط‌ها و نقص فنی هواپیماها به درشکه چی‌های دور میدان نقش جهان مربوط است نه شما!در این مورد آقا رضا (رییس سازمان هواپیمایی کشوری) بسیار قوی عمل کرده است. وی در یکی از مصاحبه‌هایش رضا جعفرزاده، سخنگوی دایمی سازمان را از این سمت خلع کرد و گفت او سخنگو نیست. یک جورهایی نه خانی آمده و نه خانی رفته.
مرخصی: هر کارمندی می‌تواند از واژه‌ای به نام مرخصی استفاده کند و چند روزی قید حضور در محل کار را بزند. اما اینکه چه زمانی و به چه دلیلی از این حق مسلم خود استفاده کند، بسیار مهم است. شما مدیر محترم می‌توانید در حساس‌ترین وضعیت سازمان خود و در شرایطی که دستور وزیر راهوترابری را کشک هم حساب نکرده اید همه اطرافیان را بپیچانید و به مرخصی بروید. این‌کار چند مزیت دارد.
اول اینکه اگر در این مدت اتفاقی افتاد به اصل کی بود کی بود من نبودم مراجعه کرده و خود را تبرئه می‌کنید .مزیت دوم این عمل این است کلا از دسترس هر موجود زنده‌ای خارج می‌شوید و عمرا هیچ خبرنگاری نمی‌تواند با شما رابطه برقرار کند تا دوباره دست‌ورو نشسته حرفی بزنید که بعدا در آن بمانید. فقط باید بهانه‌ای خوب برای این مرخصی بیابید. بهترین بهانه پایان‌نامه است.آنچه از شواهد برمی‌آید آقارضا چند روزی است که رفته‌اند مرخصی و از قضا فقط در همین چند روز هیچ اتفاقی در صنعت هوایی کشور نیفتاده و همه امور در حال انجام است. ما از طرف ملت شریف ایران از آقارضا می‌خواهیم در همان مرخصی بماند تا کارها همین‌طور خوب پیش برود.
حمایت:شما برای بقای خود در سازمان باید از طرف فردی ذی‌نفوذ حمایت شوید. حوزه نفوذ این فرد باید آنقدر زیاد باشد که هرچقدر هم هواپیماها در آسمان و زمین مشکل پیدا کردند کسی نتواند به شما بگوید بالای چشمتان ابروست. در این وضعیت است که می‌توانید حرف وزیر را هم کشک حساب کنید.آقارضا در این مورد اصلا مثال خوبی نیست چون به هیچ‌وجه از سوی قائم مقام سابق وزارت راهوترابری حمایت نمی‌شود و اصلا ما در این مورد ورود نمی‌کنیم. اسم اون آقای قائم مقام وزیر هم یادمان نیست. کلا به ما چه؟
نظر شما