۰ نفر
۱۳ آذر ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۵

آیا روسیه خواهد توانست فرسایشی‌شدن حضورش در سوریه را که از جهات اقتصادی و حیثیتی حایز اهمیت است، تحمل کند؟

از زمانی‌که در دوره پساشوروی، آتلانتیک‌گرایان روسی از مسابقه دوی استقامت و سرعت با اورآسیاگرایان بازماندند و متعاقبا بوریس یلستین عنان کشور را به ولادیمیر پوتین سپرد، مسکو برای حفظ موقعیت خود درخارج و پیرامون به ابزارهای به‌جای‌مانده از دوران استالین بیش ازپیش تمسک جست. پوتین پا را فراتر نهاد و اقدامات دیگری را دراین راستا محقق کرد.

از مهم‌ترین این ابزارها که ماهیتی ژئوپولیتیکی و امنیتی دارند می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

- استفاده ابزاری از گاز در روابط با اوکراین وبلاروس و حتی اروپا

-دخالت در امور داخلی کشورهای آسیای مرکزی

- جدایی مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی ازگرجستان از طریق اقدام نظامی و اعلام ‌پذیرش استقلال این مناطق

- الحاق غیرقانونی شبه‌جزیره کریمه متعلق به اوکراین به روسیه

- دخالت نظامی در شرق اوکراین و حمایت از جدایی‌طلبان روس‌تبار این مناطق

- ایجاد اتحادیه اقتصادی اورآسیا با عضویت روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان و تلاش برای جذب دیگر کشورهای مشترک‌المنافع

- ایجاد سازمان همکاری‌های شانگهای با عضویت روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان

- ایجاد پیمان امنیت دسته جمعی با عضویت روسیه، بلاروس، ارمنستان، تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان

-استفاده ابزاری از اتباع کشورهای مشترک‌المنافع مقیم روسیه

اقدامات سلبی مسکو در مناسبات دوجانبه با کشورهای مشترک المنافع و درچارچوب اتحادیه‌ها و سازمان‌های چندجانبه با هدف جلوگیری از همگرایی این کشورها با غرب و پیوستن آن‌ها به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و قراردادن کشورهای موردنظر در حوزه نفوذ خود و احیای شبه شوروی صورت‌گرفته است.

بدین‌ترتیب مسکو استراتژی نظامی خود را تا انتهای دهه جاری قرن حاضر بیشتر بر مبنای دخالت در امور داخلی کشورهای پیرامون و توسعه فعالیت‌های نظامی درخارج نزدیک و خارج دور باهدف واهی احیای شبه شوروی سابق و حتی به ظن برخی بازگشت به دوره عظمت امپراتوری روسیه تزاری تدوین کرد. از اهداف اعلامی مسکو در سوریه حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت این کشور ازطریق برقراری آتش‌بس و حل سیاسی بحران سوریه وحفظ بشار اسد حداقل تا زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری است؛

اما در ورای سیاست‌ها و اهداف اعلامی روسیه در سوریه، این سیاست‌ها و اهداف اعمالی این کشور است نیازمند دقت و ارزیابی واقع‌بینانه است. درواقع روسیه که به‌دلیل عدم دستیابی کامل یا حداکثری به اهداف خود درخارج نزدیک (ازقبیل احیای شبه شوروی، جلوگیری از پیشروی ناتو به‌سوی شرق و ممانعت از همگرایی کشورهای مشترک‌المنافع با غرب) نشده و اینک به‌دلیل الحاق شبه‌جزیره کریمه به سرزمین روسیه، دخالت نظامی در شرق اوکراین وکمک به جدایی‌طلبان روس‌تبار این مناطق، تحت تحریم‌های آمریکا و متحدان اروپایی و آسیایی‌اش قرارگرفته است، قصد دارد با ورود نظامی به سوریه با یک تیر چند نشان را مورد هدف قرار دهد که از آن جمله به اهداف ذیل می‌توان اشاره کرد:

- انحراف توجه آمریکا از اوکراین به سوریه -ابزارسازی در سوریه برای چانه‌زنی با آمریکا با هدف کاهش یا قطع تحریم‌ها و افزایش نفوذ درکشورهای بیرون آمده از دل شوروی سابق

- افزایش نقش روسیه درخاورمیانه و شرق مدیترانه به‌عنوان یگانه پایگاه این کشور در این منطقه با هدف حفظ پایگاه طرطوس و دسترسی به دریای سیاه

- حمایت از دولت بشار اسد به‌عنوان متحد و شریک استراتژیک خود و ممانعت از استقرار یک دولت متحد غرب در دمشق در دوره پسابحران و اسد

- آزمایش انواع سلاح‌های پیشرفته موشکی و جنگنده‌های دور پرواز روسی در یک جنگ واقعی برای نخستین‌بار از زمان فروپاشی شوروی

-مبارزه با داعش با هدف ضربه به چندهزار چچنی حاضر در اردوگاه داعش به‌منظور جلوگیری از بازگشت آنان به قفقاز شمالی در روسیه

- کمک نسبی به برقراری یک سیستم چندقطبی در نظام بین‌الملل و افزایش نقش جهانی خود از طریق کمک نسبی به مخالفان ضدهژمونی آمریکایی و ممانعت در برابر بازگشت سیاست هژمونی، هرچند که شرایط حاکم بر نظام بین‌الملل کنونی حاکی از آن است که این جهان تا چندسال پس ازاین قابلیت تک و چندقطبی‌شدن را ندارد و کماکان با سیستم تک‌چندقطبی سلسله‌مراتبی منعطف مواجه خواهیم بود.

- روسیه از منظر ژئوپلیتیک خود را در محاصره کشورهای اسلامی از سوی آسیای مرکزی و ناتو، ازسوی منطقه بالتیک و اسلاو در مرزهای حایل ناتو (از آنجا که لهستان عضو ناتو و همسایه اوکراین و روسیه نیز همسایه اوکراین است، لذا اوکراین میان ناتو و روسیه حایل محسوب می‌شود) می‌بیند که می‌تواند موجبات بی‌ثبا‌تی، تهدید تمامیت ارضی و امنیت ملی این کشور را فراهم آورد، مسکو می‌خواهد با افزایش حضور نظامی در سوریه نسبت به جلوگیری از آثار سوءامنیتی در درون و پیرامون خود اقدام کند.

در واقع در عصر پساپست‌مدرنیسم و پسافراصنعتی الکترونیک جهانی‌سازی و جهانی‌شده کنونی، مثلث تجزیه‌طلبی، تروریسم و افراط‌گرایی، موجد نگرانی جدی کرملین شده و روس‌ها را بر آن واداشته که دریابند در دوره کنونی، مقوله امنیت، درون کشوری و حتی منطقه‌ای و محاط درمرزها نیست، بلکه به تهدیدی فراملی وجهانی تبدیل شده است از همین منظر نیز تقلای روسیه در سوریه علیه داعش و دیگرگروه‌های تروریستی بیانگر این است که مسکو نیز امنیت در سوریه را امنیت روسیه نیز می‌داند؛چرا که ناامنی یک بیماری مسری شده است که به میزان برخورداری از زمینه‌هایش به سایر کشورها هم سرایت می‌کند و روسیه در قفقاز شمالی با توجه به سابقه تاریخی بحران دراین منطقه از زمینه ابتلا به ناامنی‌های دیگر برخوردار است.

از سوی دیگر سرایت افراط‌گرایی دینی به منطقه آسیای مرکزی نیز از دیگر عوامل نگرانی‌های امنیتی روسیه تلقی می‌شود، چراکه انتقال ناامنی ازطریق این منطقه به روسیه وجود دارد و همین امر را می‌توان از عوامل دیگر تقویت حضور نظامی روسیه در سوریه و حمله به مواضع تروریست‌ها برشمرد. با همه این اوصاف و اوضاع به‌دلایل مختلف برآیند مساعی روسیه درسوریه محل تردید بوده و با سوالات و ابهامات زیادی روبه‌رو است.

آیا آمریکا به حضور روسیه درسوریه با هدف تضعیف روسیه درشرایطی که تحت تحریم است و اوضاع اقتصادی چندان مناسبی ندارد، چراغ سبز نشان داده است؟ آیا روسیه خواهد توانست فرسایشی‌شدن حضورش در سوریه را که از جهات اقتصادی و حیثیتی حایز اهمیت است، تحمل کند؟ آیا آن بخش از مخالفان جهانی و منطقه‌ای روسیه که بر رفتن بشار اسد از قدرت تاکید دارند دست به اقدامات نهانی علیه روسیه با هدف به‌شکست‌کشاندن روسیه، نخواهندزد؟ آیا براساس بیانیه وین3 درطول 6ماه امکان برقراری آتش‌بس و در طول 18ماه پس ازآن امکان طی‌شدن فرآیند سیاسی حل بحران و برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری فراهم خواهدشد؟ و بسیاری سوالات و شرایط احتمالی بیشتر که همچون سوالات فوق دارای پاسخ‌های منفی و تردید‌آمیز است.

اما آنچه مهم‌تر و پیش‌درآمد همه مباحث است چگونگی دفع شر داعش است تا پس ازآن بستر حل سیاسی بحران سوریه فراهم شود هرچندکه هنوز برخی بازیگران رفتن اسد از قدرت را اولویت حل بحران سوریه می‌دانند. آنچه درباره نیات و آرزوها و اهداف پوتین می‌توان گفت این است که بعید به‌نظر می‌رسد روسیه با شرایطی که دارد بتواند شبه‌شوروی در محیط مشترک‌المنافع برقرار کند، چه رسد به‌اینکه به دوران عظمت تزارها بازگردد، نهایت اینکه پوتین مجبور به بازی با مهره‌هایش با آمریکا و دیگر بازیگران خواهد بود تا نتایجی را برای روسیه دست وپا کند و بتواند حداقلی از اهداف اعمالی مدنظرش را تامین کند.

منتشر شده در روزنامۀ بهار 

کد خبر 485202

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۸:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۳
    6 0
    تحلیلی منطقی بنظر میرسد.