۰ نفر
۱۹ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۶:۴۱

دکتر حسین دهشیار

در اختیار گرفتن سیاست خارجی امریکا بوسیله باراک اوباما سبب ساز تغییرات بیانی و اولویتی در برنامه‌ریزی ها و عملکردهای این کشور در صحنه بین المللی گشته است. ماهیت سیاست خارجی همچنان کیفیت و خصلت های تاریخی را حفظ کرده اما به ضرورت جابجایی های فردی، بروکراتیک و چشم اندازی، مؤلفه های حیات دهنده فرایندها در رابطه با مسائل بین المللی تغییر یافته اند.

تیم مسئول سیاست خارجی امریکا اصطلاح «جنگ علیه تروریسم» را به لحاظ اینکه آن را از نظر مفهومی بازتاب نگاه خشن به چگونگی حل و فصل بحران ها می دانست به کناری گذاشته است و چارچوب گفتمانی «کشمکش علیه تروریسم» را به جهت اینکه آن را همپوش با ارزش های امریکایی می داند انتخاب کرده است. در کنار این تحول شکلی که باید آن را محققا به جهت نوع منازعه و نیاز مبرم طرفین بحران به پیروزی و فقدان فضا برای مصالحه و بده و بستان، خالی از محتوا در نظر گرفت، دگرگونی های عمیق تری شکل گرفته است.

باراک اوباما در فرایند تلاش برای دستیابی به کاخ سفید این اعتقاد را به گونه ای کاملا بارز بیان کرد که از نظر مفهومی جنگ در عراق فاقد وجاهت تحلیلی می باشد و مرکز ثقل سیاست خارجی امریکا در رابطه با موضوع تروریسم به هیچ وجه نباید صحنه عراق باشد. به همین روی به دنبال دستیابی به اهرم های قدرت، باراک اوباما مرکز ثقل توجه را معطوف به افغانستان ساخته است. تیم امروزی حاکم بر سیاست خارجی امریکا در راستای این اعتقاد به محوریت افغانستان در تثبیت و تقویت جایگاه کشورشان در منطقه خاورمیانه که از نظر امریکا حیاتی محسوب می شود، و اشاعه نفوذ و قدرت این کشور به منطقه آسیای مرکزی، تصمیم به افزایش نیروهای نظامی گرفته اند. اینان در عین اینکه معتقد به غلط بودن سیاست کلی امریکا در عراق بودند، حال به الگو برداری از برنامه های نظامی که توسط جرج بوش پیاده شد پرداخته اند بدون اینکه توجه کافی به تفاوت کیفی و بسیار بنیادین دو صحنه نبرد داشته باشند.

امریکا در حال حاضر حدود 20 هزار نفر نیروی نظامی در افغانستان مستقر کرده است؛ حدود 20 هزار نیروی امریکایی دیگر نیز تحت رهبری ناتو در افغانستان حضور دارند. امریکا در صدد افزایش این تعداد نیرو با فرستادن 17 هزار نیروی رزمی دیگر طی چند ماه آینده است. یکی از دلایل موفقیت امریکا در عراق در پایان دادن به عملیات گروه های طرفدار القاعده که طی سال های 2004 تا 2006 عملا در مرکز عراق و مناطق سنی نشین، نیروهای امریکایی را به طور کلی و قاطع از معادلات حاکم خارج کرده بودند، تغییر در سیاست دونالد رامسفلد وزیر دفاع در خصوص مخالفت با افزایش سطح نیروهای رزمی در عراق بود. به دنبال پایان یافتن انتخابات میان دوره ای کنگره و انتخاب رابرت گیتس به مقام وزرات دفاع، یکی از اولین اقدامات در صحنه عراق افزایش 30 هزار نفری نیروها بود. این اقدام در حیطه نظامی به جهت اینکه با یک سری نوآوری ها و محاسبات جدید در قلمرو سیاسی همراه بود، در نهایت قلع و قمع نیروهای وابسته به القاعده را به همراه آورد و راه را برای مصالحه سیاسی هموار کرد.

رهبران امریکا امروز به این نتیجه رسیده اند که با «افزایش» نیروهای رزمی می توانند به همان نتایجی که این اقدام در عراق به دنبال داشت دست یابند و نیروهای وابسته به القاعده را از بین ببرند. اما آنچه مورد توجه واقع نشده این مهم است که افغانستان از هیچ زاویه ای قابل مقایسه با عراق نیست. امریکا در کشوری با نیروهای القاعده در جنگ است که در زمینه های سیاسی، اقتصادی و بالاخص فرهنگی و اجتماعی یکی از عقب افتاده ترین سرزمین ها می باشد. عراق سابقه تجربه یک دولت مدرن را قبل از هجوم امریکا داشت و جامعه آن سطح متعارفی از توسعه را تجربه کرده بود. از سوی دیگر، نیروهای القاعده در عراق به این جهت موفق بودند که نیروهای متعارض عراقی وجود داشتند که برای کسب قدرت سیاسی در حال مبارزه بوده و خلاء کافی بوجود آورده بودند و این باعث شد عناصر خارجی مخالف امریکا فرصت ابراز وجود پیدا کنند.

در افغانستان شرایط محیطی به طور کامل متفاوت است. در افغانستان یک نیروی بومی متعارض با امریکا،ی یعنی طالبان، وجود دارد که بقای خود را در شکست و اضمحلال ارتش امریکا و خروج آن از افغانستان می یابد. در این سرزمین نیروهای متعارض داخلی در حال نبرد با یکدیگر و به تبع آن با امریکا برای کسب سهم بیشتری از قدرت وجود ندارد. در این کشور نیروهای طالبان برای برکناری حکومت مرکزی و شکست متحد آن، یعنی امریکا، در حال مبارزه هستند و از کمک نیروهای القاعده، که آن ها نیز دشمن امریکا هستند، بهره مندند.

باراک اوباما با افزایش نیروهای رزمی امریکایی در افغانستان قادر نخواهد بود نیروهای طالبان و مخالفان امریکا را شکست دهد چرا که موضوع، بر خلاف عراق، تقابل دو ارزش می باشد؛ ارزش های افغانی که طالبان نماد آن است و ارزش های غربی که امریکا سمبل آن است. در صحنه ارزشی غالبا کمترین جایگاه به قدرت نظامی داده می شود. 

کد خبر 4915

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین