احمدبخشی: قطع رابطه هر کشوری با ایران به معنی حضور و نفوذ بیشتر سعودی و اسرائیل در آن کشور است

دکتر احمد بخشی کارشناس مسائل بین الملل معتقد است هر کشوری ولو کوچک در روابط بین الملل اهمیت خاص خود را دارد و قطع رابطه با آن مناسب و مطلوب نیست.

سعید جعفری: در جامعه ای که تنها چند ساعت کافیست تا موجی از جک های و روایت های طنز در مورد یک اتفاق جدی ساخته شود، قابل پیش بینی بود که خیلی زود نسبت به قطع رابطه کشورهای آفریقایی نظیر جیبوتی و سودان واکنش نشان دهد. اما در چنین فضایی موج دومی هم شکل گرفت و بر ارزش های استراتژیک جیبوتی تاکید شد. اما جیبوتی واقعا کجاست و چقدر برای ما ارزش استراتژیک دارد و قطعی روابط با این کشور و همچنین سودان چه هزینه هایی را به جمهوری اسلامی ایران تحمیل می کند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها به سراغ دکتر احمد بخشی رفتیم. این کارشناس مسائل آفریقا در گفتگو با خبرآنلاین مولفه های سیاسی و ژئوپلتیک قابل تامل جیبوتی و سودان را برای ما تبیین کرد. 

در فضای مجازی بحث های طنز فراوانی پیرامون قطع رابطه کشورهای آفریقایی مانند جیبوتی و سودان شکل گرفت. در مقابل برخی بر حقایق ژئوپلتیک تاکید کردند و اظهار داشتند باید برای این قطعی روابط نگران بود. این فضا را چگونه می توان تحلیل کرد؟

متاسفانه بحث هایی که در فضای مجازی و حتی عمومی پیرامون این موضوعات شکل می گیرد بیشتر جنبه تمسخر آمیز دارد و خیلی هم با حقایق سازگاری ندارد. باید توجه داشته باشیم هر کشوری هرچقدر کوچک به عنوان یک واحد سیاسی و حقوقی باید مورد توجه قرار گیرد و فرقی نمی کند این کشور چقدر کوچک باشد و حفظ رابطه با تمام کشورها یک امتیاز برای هر کشوری محسوب می شود. ضمن اینکه جیبوتی کشور میکروسکوپی و ذره بینی نیست و کشورهای از آن کوچکتر هم بسیار داریم. به نظر من این نوع نگاه ها ناشی از فقر دانش، عدم شناخت از حقوق بین الملل و عدم توجه به مباحث ژئوپلتیک ناشی می شود. 

در مورد کشور جیبوتی این بحث های بیشتر مطرح شده است. اساسا جیبوتی چه اهمیتی می تواند برای ما داشته باشد؟ به ویژه از منظر ژئوپلتیک؟

جیبوتی کشوری کوچک در شرق آفریقاست که در شاخ این قاره واقع شده باشد. اهمیت ژئوپلتیکی جیبوتی به چند دلیل است. نخست اینکه در کنار دریای سرخ واقع شده است و می تواند کانال ارتباطی کشورها با این دریا باشد. از سوی دیگر عمق استراتژیک عربستان به شمار می رود و به دلیل همسیاگی با عربستان، سعودی به شدت روی این کشور مانور می دهد. از سوی دیگر دروازه ورود اسرائيل به قاره آفریقا هم به شمار می رود. چرا که سودان و مصر که به دلیل مشکلات سیاسی نمی توانند این موقعیت را برای اسرائيل ایجاد کنند ولی تل آویو سرمایه گذاری های زیادی کرده است تا از کانال جیبوتی وارد آفریقا شود. ضمن اینکه همانطور که اشاره کردم دسترسی به آبهای آزاد و اقیانوس ها که از این کشور ایجاد می شود می تواند برتری ژئوپلتیکی را برای کشورهایی که با حیبوتی روابط نزدیکی دارند ایجاد کند.

روابط ما با جیبوتی در گذشته مناسب بوده و حتی پارلمان این کشور را ما افتتاح کرده بودیم

بله همینطور است. آقای لاریجانی که آن زمان هم رئيس مجلس بودند برای افتتاح پارلمان جیبوتی به این کشور رفتند و ما هم سرمایه گذاری های زیادی در این کشور کرده بودیم ولی موضوع قطع رابطه متاثر از عوامل دیگری است که بیشتر بر نقش آفرینی عربستان سعودی و میزان اهمیت جیبوتی برای عربستان مربوط می شود.

یعنی در دوره جدید قدری کمبود توجه به جیبوتی باعث شده این کشور بیشتر به سمت عربستان گرایش پیدا کند؟

خیر. اصلا چنین نیست. این روابط به صورت دومینووار است. این کشور و همچنین سودان برای عربستان اهمیت استراتژیک دارند حال آنکه برای ایران اصلا چنین نیست. اما در عین حال این درست نیست که دولت آقای روحانی را متهم کنیم که در عمر دو ساله اش نسبت به این کشورها کم توجهی کرده است. هرچند همه می دانیم در این مدت اولویت دولت و سیاست خارجی ما حل مسئله هسته ای بوده اما در بحث مباحث آفریقایی هم مجموعه وزارت خارجه تحرکات فعالی داشته اند. مسئله بیشتر از منظر عربستان باید مورد عنایت قرار گیرد. عربستان در حوزه عربی و اتحادیه عرب نقش برادر بزرگتر و مادر خرج را ایفا می کند. عربستان به این دولت ها رانت ها و امتیازات و کمک های مالی می کند تا در چنین مواقع حساس سیاسی تصمیماتی در جهت منویات این کشور اتخاذ نمایند.  

وضعیت رابطه با سودان چگونه قابل مطالعه است. سطح مناسبات با این کشور چگونه بوده است؟

روابط ما با سودان از همان دوران احمدی نژاد پیرامون اختلافات شیعه و سنی حساس شده بود. سودان ما را متهم می کرد که در حال انجام اقدامات غیر دیپلماتیک در این کشور هستیم و به ویژه با فعالیت های فرهنگی ما مشکل داشت. ضمن اینکه در نمایشگاه کتابی که در این کشور برگزار شد، غرفه ایران را تعطیل کردند و برخی از کتاب ها را جمع آوری کردند. در نتیجه از نظر روابط فرهنگی مشکلاتی ما با این کشور داشتیم. ضمن اینکه باز هم باید آن نگاه دومینویی را مورد توجه قرار دهیم که حضور و نفوذ اسرائيل و عربستان در این کشور مساوی کاهش نقش آفرینی ایران در آن کشور بوده است. اکنون هم باید در نظر داشته باشیم قطع رابطه هر کشوری با ایران به معنی حضور و نفوذ بیشتر سعودی و اسرائیل در آن کشور است.

آقای عمر البشیر به عنوان رهبر سیاسی سودان چندان وضعیت باثباتی در منظر بین المللی ندارد. این قطعی رابطه با فردی که چندان از نظر مشروعیت در شرایط مساعدی نیست چه آثاری می تواند با خود به همراه داشته باشد؟

آقای البشیر جایگاه چندان مستحکمی ندارند ولی در عین حال در انتخابات باز هم پیروز شدند. ایشان مخالفان و اپوزوسیون را با قدرت سرکوب ساکت می کنند ولی در عین حال باید پذیرفت که در فضای سیاسی داخلی با شکنندگی جدی رو به روست. ضمن اینکه مشروعیت ایشان در جوامع غربی هم به شدت مورد تردید است و بر سر مسائلی چون دارفور و حقوق بشر شاهد بودیم که فشار ویژه ای روی نظام سیاسی سودان وارد شد و در نهایت یک بخشی هم از این کشور جدا شد. سودان پتانسیل های بالایی دارد که به دلیل سومدیریت آقای البشیر مورد غفلت قرار گرفته و امروز هم اگر این دولت سرپاست متاثر از کمک های مالی و تزریق های مالی قابل توجهی است که عربستان سعودی انجام می دهد. 

4950
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 496493

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 2 =