در دهه‌های گذشته، عرب‌‌زبانان در عرصه بین‌المللی به خاطر منحصربه‌ فرد بودنشان تنها مانده‌اند.

حسین ابراهیم نیا*: در دهه‌های گذشته، عرب‌‌زبانان در عرصه بین‌المللی به خاطر منحصربه‌ فرد بودنشان تنها مانده‌اند. البته این برخورد خاص قطعاً مایه مباهات و افتخار نیست؛ چراکه تردیدی نیست که مسائل و موضوعاتی به‌اشتباه در منطقه اقیانوس اطلس تا خلیج‌فارس نادیده گرفته‌شده‌اند، در همین منطقه مردمان عرب‌زبان‌ هویت کلیشه‌ای مشرقی خود را در دوران معاصر نمایان نموده، ولیکن در درون چرخه مدرنیته گرفتار حرکتی سینوسی اختلافات شده‌اند؛ گرچه غالب مورخان اشاره نموده‌اند که عرب‌زبانان با قومیت‌های گوناگون از همان صدر اسلام زیر لوای یک پرچم واحد متحد شدند و با جنگ و جهاد دست به توسعه‌طلبی از خلیج‌فارس تا اقیانوس اطلس زدند؛ اما در طول دوازده سده پس‌ازآن، عرب‌زبانان دچار اختلافات درونی شدند و به‌صورت حکومت‌ها و ملت‌های پراکنده در یک منطقه واحد درآمدند؛

اما همین حکومت‌ها هم در درون نیز با اختلاف روبرو بودند، درواقع حکومت‌ها و اتحادیه عربی که بر مبنای مرزهای رسمی و سیاسی پسااستعمار با خط‌کشی‌های مصنوعی شکل گرفت سبب شد اقتدار عربی به شکل فراوانی تضعیف شود.

کاهش اقتدار وضعیتی را در دوران معاصر برای عرب‌زبانان به وجود آورد که امروز شاهد آن هستیم؛ درواقع تحولات جهان عرب در سال 2011 و ادامه آن تا به امروز محصول همان پیوند‌ها و خط‌کشی‌های دوره پسااستعمار هست؛ که نقطه اوج تنور این آتش اکنون منطقه شامات از عراق تا لبنان هست؛ منطقه‌ای با اکثریت عرب‌زبان که از قومیت‌ها و مذاهب گوناگون اعم از سنی، شیعه، علوی، مسیحی، دروزی و... تشکیل‌شده است؛ تاکنون نسخه‌های فراوانی برای این منطقه پیچیده شده است، ولی آنچه امروز بیش‌ازپیش در این جغرافیا باید موردتوجه قرار گیرد این نکته است که نسخه‌های غربی تاکنون به جهت پایان بحران کارساز نبوده و در آینده نیز نمی‌باشد؛

بر همین اساس امروز همه به دنبال نسخه‌ای برای سوریه می‌باشند، کشوری که رخداد‌های آن از همان ابتدا به دلیل ورود عوامل مداخله‌گر منطقه‌ای و بین‌المللی بر پیچیدگی‌هایش افزوده شد و اکنون به دلیل سطح برخورد بازیگران که پیوند مستقیمی با منافع ملی یافته است بدون حضور آنان قابل‌حل و فصل نیست.

هرچند پیچیدگی رخدادهای کنونی منطقه شامات ممکن است تعجب‌آور باشد، ولی این‌یک وضعیت طبیعی پسااستعماری هست؛ درواقع بسیاری از کشورهای جهان خصوصاً کشورهایی که در دوره‌ای مستعمره‌ بوده‌اند؛ یک یا چند دوره با منازعات و کشمش‌های داخلی روبرو‌ بوده‌اند و چند فرهنگی قومیتی _ مذهبی زمینه‌ساز منازعات درونی در این کشورها شده است؛ چراکه غالباً ملت_دولت ناقص‌الخلقه متولدشده و در کنار آن مسئله نبود ساختارهای مشارکت قانونی و طی نشدن فرایندهای دموکراسی بر چالش‌های فوق افزوده گردیده است که امروز مستقیماً ثبات و امنیت را نشانه می‌رود.

امروز منطقه شامات خصوصاً سوریه با وضعیت فرسایش حاکمیت و اقتدار سرزمینی روبروست از سویی چالش‌های پسااستعماری امروز سر بازنموده و وضعیت فعلی جنگ داخلی در این کشور را ایجاد نموده است؛ منازعه‌ای که با دخالت عوامل فرا دولتی و حکومتی که پایبند هیچ قاعده حقوقی نیست بر سطح خشونت آن افزوده است؛ لذا رقابت شکل‌گرفته در این کشور چه در بُعد داخلی و خارجی آن نفرت و بدگمانی را ایجاد نموده است که دامنه آن فقط محدود به سوریه نبوده و ابعاد آن به سطح بین‌المللی گسترش‌یافته است. همین مسئله همکاری و صلح سازی را بیش‌ازپیش دشوار می‌نماید؛ بنابراین آنچه امروز در مورد سوریه مطرح می‌شود پیاده‌سازی مدل دموکراسی انجمنی یا توافقی لبنان در این کشور هست؛ هرچند که لبنان به‌عنوان الگویی از جامعۀ چندگانۀ دینی و مذهبی و قومی و مدلی از دموکراسی شرقی شناخته می‌شود و در این کشور بر اصل توافق و تفاهم به‌جای مخالفت بر شموليت و برگيري به‌عوض انحصار تأکيد می‌شود و نوع دموکراسي آن تلاش می‌کند که پایه‌های حکومت را در بالاترين سطح ممکن توسعه دهد و اکثريت ممکن را در ساختار حکومت مشمول سازد تا از طرد ديگران و اکتفا به اکثريت محض اجتناب ورزیده شود.

ولیکن نوع، عمق، سطح رقابت‌های داخلی _ بین‌المللی و پیچیدگی رقابت‌ها در سوریه مانعی درراه ثبات و اجرایی شدن این مدل در سوریه هست؛ همچنین به دلیل فرسایش ایجادشده در سوریه که اکنون نیز ادامه دارد و خصوصاً سطح دخالت نیروهای فرا دولتی از سطح وفاداری شهروندان به سرزمین کاسته شده که خود مانعی به جهت ایجاد وحدت سرزمینی گذشته در این کشور هست؛

لذا در کشوری مانند سوریه که گروه‌های مختلف قومی، مذهبی و هویتی هیچ‌گونه تصویری از سرنوشت مشترک ندارند، ایجاد حس سرنوشت مشترک به جهت اجرایی نمودن دموکراسی توافقی یا انجمنی، مستلزم شکستن وفاداری‌های جزیره‌ای و ایجاد وفاداری‌های جدید است. امری که در حال حاضر بسیار پیچیده و سخت است؛ همچنین تحقق آن در سوریه کنونی نامحتمل است؛ در واقع به جهت پیاده‌سازی دموکراسی انجمنی در سوریه نخست باید رویکرد‌ همگرا میان بازیگران چه در سطح داخلی و بین‌المللی شکل بگیرد و این مستلزم در نظر گرفتن اهمیت یکپارچگی سرزمینی و انعطاف‌پذیری هویت‌های قومی، مذهبی به جهت ایجاد یک حس مشترک است؛ که در نخستین گام با تشکیل یک ائتلاف فراگیر به ایجاد یک دولت همه‌جانبه پرداخته که سطحی بالا از خودمختاری برای هر بخش مذهبی، قومیتی و فرهنگی جامعه برای اداره امور داخلی‌اش ایجاد شود؛ لذا در خاتمه باید اشاره نمود که هرچند که مدل دموکراسی انجمنی دارای امتیازاتی به جهت ثبات و مدیریت شکاف‌های قومی و مذهبی است ولی در حال حاضر با موانع فوق حتی تا آینده نزدیک در سوریه قابل‌اجرا نیست.

*پژوهشگر میهمان مرکز مطالعات خاورمیانه و عضو گروه مصر و شمال آفریقا

4952

کد خبر 499615

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین