سردار سید مسعود جزایری معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح گفتوگویی با موضوع نفوذ با خبرگزاری تسنیم داشته که بخش هایی از آن به شرح زیر است:
** نفوذ یعنی حضور بیگانه در سرزمین خودی، خواه در بخشهای مادی و یا غیرمادی اعم از استقرار فیزیکی و یا استقرار به منظور تأثیرگذاری در مغز و دل و روح تصمیمسازان و تصمیمگیران کشور، نفوذ یکی از روشهای "براندازی از درون" است که میتواند در ابعاد "نفوذ انسانی" یا "شخصیتپردازی" یا "یارگیری در درون حاکمیت" و یا "واگذاری مأموریت جهت ایجاد اختلال در اراده تصمیمگیران" متجلی شود. براین اساس نفوذ با خدشه به استقلال و وابسته شدن نیز ارتباط دارد. خاصیت نفوذ از نگاه نفوذ کننده، اثرگذاری زیاد، کم هزینه بودن مواجهه و غیرعلنی بودن دشمنی و عدم تحریک آنی طرف مقابل است.
** عوامل نفوذ طیف متنوعی از افراد و موضوعات مختلف را شامل میشود که به برخی از آنها اشاره میکنم.
- همسویی برخی شخصیتها و چهرههایی که به خاطر جاهطلبی و مسائل نفسانی مواضع ضد منافع ملی و مصالح انقلاب و کشور اتخاذ میکنند و اینها منزوی شدهاند و با استحاله شخصیتی، گرایش به بیرون پیدا کردهاند.
- برخی مسئولان غیر انقلابی، بریده و خسته از گفتمان مقاومت.
- احزاب و گروههای تحت تأثیر آموزههای بیگانه.
- انفعال علمی دانشگاهها و سایر مراکز علمی و عناصر شیفته علوم غربی.
- دستگاهها، سازمانها و شخصیتهایی که باور یا اراده لازم در برخورد با نفوذ را ندارند.
- نگاه به بیرون بجای نگاه به قابلیتهای درونی و ایجاد کنندگان زمینه برای حضور خارجیها در عرصههای مختلف ارکان کشور و جامعه.
** سابقه نفوذ در کشور ما نیز بسیار طولانی است. در دوره معاصر مسأله نفوذ در دوران قاجار از گستردگی زیادی برخوردار بود. این امر در دوران پهلویها به اوج خود رسید. بعد از انقلاب اسلامی نیز دشمن تلاش کرد با استفاده از نفوذ، روند انقلاب را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین یکی از راههای براندازی "نفوذ" است که بارزترین آن در دو شکل "یارگیری" و "نفوذ امنیتی" و خرابکاری شکل گرفت. طراحی کودتای نوژه، غائله تجزیه طلبی، حضور نفوذیها در اطراف و حاشیه امن بین شخصیتها، و تلاش برای نفوذ در سیستمهای امنیتی و نظامی که بعضاً کشف و خنثی گردیده در هم راستا قرار دارند.
** علاوه بر این حضرت امام خمینی (ره) نفوذ در روحانیت را در دو قرن اخیر از مهمترین اولویتهای غرب در جهان اسلام میدانستند و معتقد بودند استکبار وقتی از نابودی روحانیت و حوزهها مأیوس شد، دو راه را برای ضربه زدن انتخاب کرد. یکی راه ارعاب و زور و دیگری راه خدعه و نفوذ بود. وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راههای نفوذ تقویت گردید که از جمله به القای جدایی دین از سیاست و یا ایجاد اختلاف و نزاع میان مذاهب گوناگون میتوان اشاره کرد.
** اشکال و ابزارهای نفوذ بطور کلی متعدد و متنوع است. در این میان میتوان به استفاده از دیپلماسی رسمی اشاره کرد. مثلا احساس آمریکایی این است که از طریق تعاملات رسمی و حضور در محیط داخلی جمهوری اسلامی ایران میتوانند منافع نامشروع خود را تأمین کنند. دیپلماسی رسمی صرفاً مذاکرات دو دولت نیست و ابعاد دیگری همچون دیپلماسی گردشگری، دیپلماسی هنر و موسیقی، دیپلماسی اقتصاد، دیپلماسی رسانه، تعامل نخبگان و دیپلماسی علمی و ... را نیز پوشش میدهد. آمریکا و نظام سلطه پروسه نفوذ را در شرایط فعلی بصورت موردی و جریانی در عرصهها و اشکال فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دنبال میکنند.
** رصد و تحلیل اظهارات علنی مقامات آمریکایی در مدت اخیر نشان میدهد که آنها به شدت روی فضای پسا برجام تمرکز کردهاند تا برجام مقدمهای برای نفوذ و پیشبرد مقاصد سوء آنها باشد. در واقع برجام و افزایش تعامل با ایران از دید آنها بیش از آنکه به معنای راه یافتن به جامعه بینالمللی باشد، به معنای راه یافتن آمریکا به درون ایران است و گامهای راهبردی خود برای نفوذ در ایران را "تغییر در دستگاه محاسباتی کشور"، "تقویت شبکه حامیان غرب در داخل" و "تغییر ذائقه فرهنگی جامعه" تعریف کردهاند.
** القای عقبماندگی کشور و لزوم توسعه پس از برجام مسئلهای است به ظاهر موجه، که به طور هدفمند توسط برخی جریانها و رسانههای اصلاح طلب که نگاه غربی دارند، ترویج میشود در واقع باز شدن دروازههای کشور برای توسعه، القای خطرناکی است که تلاش میکنند به سطح اجتماع کشیده شود و اعلام آمادگی آمریکاییها برای کمک در این مسئله، به "باور" بخشی از جامعه تبدیل گردد و از آنجا که این موضوع نیازمند رابطه است و این مسألهای است که در کلام برخی مسئولین داخلی و مقامات آمریکایی به صورت مشترک بیان میشود، ضروری است که با حساسیت به آن نگاه شود.هرچند در اهداف کلان دشمن نسبت به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی هیچ تغییری حاصل نشده است، اما آنها راه رسیدن به اهداف خود را ملایمتر طی میکنند. استفاده از الگوی "گفتگوی انتقادی" اروپا با ایران از طرف آمریکا مورد دقت قرار دارد به این مفهوم که میتوان از طریق گفتوگو به موضوعاتی که "تقابل" در آن وجود ندارد، وارد شد و مسائل منطقهای و حقوق بشر دو اولویتی است که آنها در این راهبرد دنبال میکنند.
** تمرکز بر گزینه "صبر استراتژیک" به خاطر شرایط خاص آینده کشور، تلاش برای قابل پیشبینی کردن رفتار ایران در منطقه از طریق مشارکتخواهی و تأکید بر مسئولیت مشترک در مبارزه با تروریسم و بیان اینکه ایران در حال گذار است و با اثرگذاری روی محاسبه دولتمردان و افکار عمومی میتوان در آینده، ایران را با خود همسو و در آن "نفوذ" کرد.
29213