انگیزه نامه و موضوع آن کمی در آمد و کثرت عائله و تنگی معیشت بوده است. این نامه در زمان ناصرالدین شاه بوده.
متن نامه :
سر
سلسله امرا را کردگار احد، امر و عمر سرمد دهاد. دعا گو محمد ساوه ای در
کلک و مداد ساحرم و در علم و سواد ماهر. ملک الملوک کلامم و معلم مسائل
حلال و حرام. در کل ممالک محروسه اسم و رسم دارم. درهرعلم معلم و در هراصل
موسسم .در کلک عماد دومم درعالم، درعلم وحکم مسلم کل امم سرسلسله اهل کمالم
اما کوطالع کامکار و کو مرد کرم؟
دلمرده آلام دهرم. کوه کوه دردها در
دل دارم. مدام در دام وام، و علی الدوام در ورطه آلام دهرم هر سحر و مسا در
واهمه و وسواس که مداح که گردم و کرا واسطه کار آرم که مهامم را اصلاح دهد
و دو سه ماهم آسوده دارد. مکرر داد کمال دادم و در هر مورد مدح معرکه ها
کردم. همه گوهر همه در، همه لاله همه گل، همه عطار روح همه سرور دل، اما
لال را مکالمه و کررا سامعه و کور را مطالعه آمد. همه را طلا سوده در محک
ادراک آورده احساس مس کردم و لامساس گو آمدم. اما علامه دهرم، ملولم و
محسود و عوام کالحمار محمود و مسرور ... لا اله الا الله وحده وحده دلا در
گله مسدود دار در همه حال که کارهای همه عکس مدعا آمد علاوه همه دردها و
سرآمد کل معرکه ها عروس مهر در آرامگاه حمل در آمد. عالم و عام لام و کرام،
صالح و طالح، صادر و وارد، کودک و سالدار، گدا و مالدار، همه در اصلاح اهل
و اولاد و هر کس هر هوس در معامله و سودا دارد آماده و اطعمه و هر سماط
گرد آورده، حلوا و کاک، سرکه و ساک، کره و عسل، سمک و حمل، گرمک و کاهو،
دلمه و کوکو، امرود و آلو، الی کلم کدو، همه در راه، مکر دعاگو که در کل
محرومم و در حکم کاالمعدوم. اگر موهوم و معلول معدل سه صاع و دو درم ارده
گردد حامد و مسرورم. مگر کرم سر کار اعلی که سرالولد و سرالوالد در او طلوع
کرده و دادرس آمده، درد ها دوا، وامها ادا و کامها روا گردد....
1717
نظر شما