احتمالاً همه نام نوستراداموس را شنیدهاید و میدانید که چه طور توانسته با کلیگوییها و مبهمگوییهایش برای خود شهرتی به عنوان پیشگو کسب کند. این کار بیش از این که به نوعی بصیرت یا خبر داشتن از آینده مربوط باشد به زبان مربوط است. نوستراداموس با مبهم نگه داشتن زبانش امکان تحقق مبهمگوییهایش را بالا برده است. امتحانش آسان است. این پیشگوییها را ببینید. به گمان شما چند تای آنها محقق نخواهند شد؟
در آن سوی خاک( آمریکا) مردم رئیس جمهوری برخواهند گزید. این رئیس در نوع خود نخستین خواهد بود. او پس از نخستین رئیس از تبار تاریکی به شکلی عجیب ظهور خواهد کرد، به شکل نخستین رئیس زن یا نخستین رئیس یهودی یا نخستین رئیس لاتینو یا نخستین رئیس بوکسور.
آنچه از دورهی ریاست تاریکی باقی مانده است به دورهی ریاست با قلبی تاریک انتقال خواهد یافت. سیاه دل میکوشد تا میراث پیشین را یکسره نابود کند اما چندان توانا نخواهد بود.
درگیریهای لفظی بین کسی که نام نوعی کفش دارد و چند گردنکش دیگر بالا خواهد گرفت اما او بیشتر به عمل میاندیشد تا به لفاظی.
مرد ریش بلند سیاه پوش باز هم در اطراف و اکناف جهان کشتار خواهد کرد. او با هر کشتار مرگ خود را که ای بسا بسیار فجیع خواهد بود نزدیک خواهد کرد. او همچنان به سر بریدن مردم بیگناه ادامه خواهد داد. صاحب خاتم سلیمانی با عصای خود ضربههای سختی به ریشبلند سیاهپوش خواهد زد.
سلمین و بنیمین به هم نزدیکتر خواهند شد و تلاش میکنند منطقه را میان خود تقسیم کنند و برای این کار با مردمان پرشیا دشمنی خواهند ورزید اما به جایی نخواهند رسید. برادران کوچکتر به برادر بزرگتر اعتنا نخواهند کرد و راه خود را پیش خواهند گرفت. ورشکستگان قبلهها را در دست خواهند داشت اما پیروزمندان قلبها را.
بهای مایع بویناک سیاه بالا و پایین خواهد شد، خوشا به حال آنان که واکسن بیماری هلندی را پیشتر زده باشند.
نظر شما