«... نباید عده خاصی بر منابع کشور چنبره بزنند و ببرند. به محض اینکه می خواهی دست آنها را قطع کنی سر و صدا ها بلند می شود، می گویند احمدی نژاد اقتصاد نمی داند. بله، اگر معنایش این است که من اقتصاد ندانم از خدا می خواهم که هیچ وقت آن اقتصاد را ندانم. اقتصادی که چنبره بزند، منابع مردم را ببرد، بلوکه کند، عده خاصی ببرند و اکثریتی محروم [بمانند.] مسلم است که ما جلوی این را می گیریم و داریم می گیریم.
برخورد با فساد زمینه ساز رشد سالم اقتصادی است. مردم ما مردم خوب و سالمی اند. تاجرها، صنعتگران و کشاورزان ما دوست دارند که در محیطی سالم کار کنند و جالب است بدانید در همین مدت یازده ماهه این دولت که برخورد با فساد جدی است، رشد سرمایه گذاری بالا رفته و افزایش سرمایه گذاری داریم. چه سرمایه گذاری داخلی و چه سرمایه گذاریهای خارجی و چقدر متقاضی از داخل و خارج؛ مراجعه برای گرفتن موافقت اصولی و کار فراوان؛ چون مردم دوست دارند در محیط سالم و آرام کار کنند. نه اینکه پشت هر میزی که می رود، به او بگویند آقا پشت میز کشو را باز کن، اینکه نمی شود. سالم باشد تا مردم بروند و راحت کارشان را انجام بدهند...». مصاحبه در خصوص عملکرد 45 روزة دولت ـ 23/5/1385.
«... مبارزه با فساد و ایجاد تحول، فقط سر و صدا کردن و داد و بیداد کردن نیست. واقعاً برنامه و تدبیر می خواهد، چون مخالفتها خیلی زیاد است و طبیعی هم هست. من پیش بینی می کردم. روزی که تصمیم گرفتم وارد این عرصه شوم، از خدا چند چیز خواستم: یکی این بود که خدایا اگر بناست این مسئولیت بر عهده من باشد، دولت بی منت می خواهم. منت هیچ حزب و گروه و آدمی روی دوشش نباشد. من به شما می گویم خدا شاهد است، برای تبلیغ دولت یا برای ماندن یا برای توجیه، دولت در هیچ یک از این جبهه ها و در مقابل هیچ کس تا به حال کوتاه نیامده است. اگر بنا بود کوتاه بیاییم خیلی راحت بود. من فرمول بستن دهان خیلیها را بهتر از خودشان بلدم. نمیشود که به آنها بدهیم. نه اینکه نیامدند بگیرند، بله، در خیلی جاها آمدهاند به زور گرفتهاند، نه از من، از ردههای بعدی که البته آنها را هم انشاءالله پس میگیریم.
ما بناست اصلاح کنیم. بالاخره تیمی که تحویل ما داد اقلاً 16 سال مدیریت بخشهای گوناگون را در اختیار داشت، در همه بخشها اندیشه آوردهاند، تئوری آوردهاند، برنامه آوردهاند، آدم ساختهاند و در بدنه رسوخ دادهاند، حزب و باند داشتند، ما که چنین چیزی نداریم. ما باید تک تک را هم بسازیم و هم ارزیابی کنیم. کار ما سختتر است. ضمن اینکه کارشکنی هم هست. کارمان سختتر است، اما قطعاً نشدنی نیست. حتماً شدنی است.من به شما بگویم که این برادر کوچک شما تا قطع دست همه فاسدها از بیتالمال تا آخر ایستاده است...». سخنرانی در بازدید از دانشگاه امام صادق ـ 28/7/1385
این دو فراز برگرفته ای است از کتاب «دولت ایرانی اسلامی» که در اسفند ماه سال 87 تحت عنوان آرای محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران منتشر شده است و نشان از دیدگاه وی در مبازره با مفاسد اقتصادی و به خصوص سیستم بانکی و نقش آن در این بخش دارد، ولی سئوال اینجاست که چرا در دوره ای که قرار است مبارزه وعده داده شده به مرحله عمل برسد شاهد رشد مطالبات معوق سیستم بانکی از هفت هزار میلیارد تومان به 48 هزار میلیارد تومان هستیم و در عمل سیستم بانکی در اثر فشار این مطالبات در سال 88 تا مرز سقوط رفته است.
سیستم بانکی که در همان سال نخست ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شاهد تغییر گسترده مدیرانش بوده است در حال حاضر در وضعیتی قراردارد که توان پاسخگویی به نیاز های مردم را برای دریافت تسهیلات ندارد و طی سال 88 شاهد قفل شدن سیستم پرداخت تسهیلات بانکی بودیم بطوریکه بسیاری از تحلیلگران اقتصادی کشور ریشه رکود اقتصادی کشور طی یک سال نیم گذشته را کمبود نقدینگی واحدهای تولیدی و عدم توان پاسخگویی سیستم بانکی به نیاز های واقعی بخش تولید دانسته اند.
وعده مبارزه با مفاسد بانکی و بدهکارانی که حاضر به بازپس دادن بدهی خود نیستند وعده ای است که عملی نیست زیرا بر اساس قوانین ناظر بر عقود اسلامی عدم پرداخت بدهی جرم محسوب نمی شود و ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی نمی تواند به بدهکاران بانکی را به این جرم که پولی از بانک گرفته و باز پرداخت نکرده اند محاکمه کند.
در چنین شرایطی و با توجه به کاهش دستوری نرخ سود بانکی و رشد تورمی که طی سالهای 84 تا 87 در اقتصاد ایران اتفاق افتاد رانتی در سیستم اقتصادی کشور ایجاد شد که هر کس می توانست وام بگیرد در عمل با توجه به پایین بودن نرخ سود بانک ها نسبت به تورم سود می کرد و سپرده گزاران متحمل زیان می شدند بنابر این آنچه در اقتصاد ایران رخ داد رشد مطالبات معوقی بود که بخش عمده آن از تسهیات پرداختی خارج از ضابطه ناشی می شد و به عبارتی امتیازی بود که به مفسدین و سودجویان داده شده بود.
نظر شما