اين روزها تركيه تيتر نخست بسياري از رسانههاي بينالمللي است. سياست خارجي تركيه اين روزها تحولاتي پر شتاب و البته متفاوتي را تجربه ميكند؛ از يكسو، تركيه پس از شش سال توانست با اسراييل به توافق برسد و عاديسازي روابط ميان تلآويو را كليد بزند و از سوي ديگر، آنها گامهاي نخست براي حل تنش با روسيه را با ارسال نامهاي به كرملين برداشتند.
با اين حال، حملات تروريستي به فرودگاه بينالمللي آتاتورك موجب شده است تا تركيه همچنان در سرخط خبرها باقي بماند. به نظر ميرسد تركيه كه روزهايي پرفراز و نشيب را پشت ميگذرد، در حال پوستاندازي است و ميخواهد نماي جديدي از خود پس از گذشت چندين سال به نمايش بگذارد. در خصوص تحولات اخير تركيه، گفتوگويي با افشار سليماني، تحليلگر مسائل منطقهاي داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد:
تركيه اخيرا اقدام به عاديسازي رابطه خود با اسراييل كرده است. اخبار پشت پرده حكايت از اين دارد كه اردوغان براي اين احياي رابطه از آنچه پيشبيني ميشد، بيشتر تلاش كرده است. چه دلايلي ميتواند رابطه با اسراييل را به امري اجتنابناپذير براي تركيه در معادلات منطقهاي بدل كند؟
از يكي، دو ساله گذشته تحركات مقطعي و نيمهتمامي براي احياي روابط ميان آنكارا و تلآويو صورت گرفته بود. ما پس از ماجراي شش سال پيش كشتي مرمره هم شاهد بوديم كه تركيه روابط رسمي خود را به اسراييل به حالت تعطيل و قطع روابط پيش نبرد بلكه آنچه رخ داد، اين بود كه سطح مناسبات را كاهش داد. البته پيش از ماجراي كشتي مرمره، روابط اسراييل و تركيه به سمت سردي و انجماد پيش رفته بود كه نمونه آن را در سخنراني اردوغان در سال ٢٠٠٩ در نشست داووس شاهد بوديم. با اين حال، طي يكي، دو سال گذشته تلاشهايي بالاخص از سوي امريكا براي عاديسازي روابط و بهبود مناسبات ميان اسراييل و تركيه صورت گرفته بود و گفته ميشود عذرخواهي نتانياهو از اردوغان در گفتوگوي تلفني كه آنها در سال ٢٠١٣ داشتند، با فشار باراك اوباما، رييسجمهور امريكا بوده است.
با اين حال، تركها آن گفتوگو و اين عذرخواهي را به مثابه تحقق يكي از شروطشان براي عاديسازي روابط با اسراييل پذيرفتهاند. در دو ماه گذشته هم خبرها حاكي از اين است كه آنكارا و تلآويو براي عاديسازي روابط، بر تعداد تماسها افزوده بودند. به نظر ميرسد، دو طرف تعديلهايي در مواضع اوليهشان انجام دادهاند، به گونهاي كه گويا اسراييل قبول كرده است تا ٢٠ ميليون دلار به خانوادههاي قربانيان حادثه كشتي مرمره پرداخت كند. از طرفي تركها از موضعشان مبني بر پايان محاصره غزه كوتاه آمدند و قرار نيست اسراييل پايان محاصره غزه را اعلام كند ولي خبرهايي مبني بر باز شدن راهي براي كمكرساني به غزه از سوي تركيه با نظارت اسراييل منتشر شده است. به زودي هم قرار است مسوولان تركيه و اسراييل سند توافقشان را در اين باره امضا كنند.
با اين حال، به نظر ميرسد شرايط منطقهاي و به ويژه وضعيت سوريه مهمترين دليل در تغيير رويكرد تركيه نسبت به اسراييل باشد. هماينك شرايط در سوريه حالت بسيار پيچيدهاي به خود گرفته است و تركها تلاشهايشان را براي خروج از اين بنبست افزايش دادهاند. پس از تنش تركيه و روسيه به دليل سقوط جنگنده روسها توسط تركها شاهد بودهايم كه تركيه فشارهاي سنگيني را تحمل كرد. اختلافاتي ميان تركيه و عربستان در خصوص سوريه بروز كرده است. از سويي، تركيه با مشكلات داخلي روبهرو است.
با كاهش روابط آنكارا و تلآويو، سطح همكاريهاي اقتصادي و نظامي دو طرف هم كاهش يافته بود و اينك تركها رغبت دارند تا براي حل مشكلات درونيشان بار ديگر اين همكاريها احيا شده و مناسبات افزايش يابد. از طرفي، تنش ميان تركيه و اسراييل، موجب شده بود تا اين مساله بر روابط تركيه با امريكا و غرب هم خواه ناخواه اثر منفي بگذارد. در مجموع شرايط و مشكلات داخلي، امنيتي و اقتصادي تركيه سبب شد تا آنها به سمت عاديسازي روابط برسند.
با وجود اختلافها و تنشهاي جدي ميان آنكارا و مسكو، تركيه عذرخواهي كرده و گفته ميشود كه رابطه دو كشور هم پس از چندين ماه اندك اندك به حالت عادي بازخواهد گشت. با توجه به اينكه سخنگوي رياستجمهوري تركيه تاكيد داشته كه ما تغيير سياستي در حوزه سياست خارجي نخواهيم داشت و مساله عاديسازي رابطه با روسيه با اختلافهاي ديگر متفاوت است، چرا آنكارا به سمت روسيه چرخش پيدا كرده است؟
تلاش براي بهبود روابط با روسيه از سوي تركيه نميتواند معناي چرخش را داشته باشد. تركيه، كشور بزرگ و تاثيرگذاري در مناسبات منطقهاي است و بيترديد اين مساله موجب ميشود تا آنها به اين مهم برسند كه بايد كشورهاي پيراموني خارج نزديك يا خارج دورشان روابطشان را حفظ و توسعه بدهند. اقدامي كه اينك صورت گرفته، تلاشي براي عاديسازي است. آنها در اين راستا، از روسيه به دليل سقوط جنگندهشان عذرخواهي نكردهاند و فقط ابراز همدردي و تاسف صورت گرفته است.
با اين حال، روسيه براي تركيه كشور حايز اهميتي است. روابط گستردهاي ميان اين دو كشور تا پيش از بحران چند ماه پيششان برقرار بود هرچند كه آنها در بالكان با يكديگر رقابت دارند و تركيه هم عضو ناتو است. به عبارت ديگر، تركيه و روسيه با وجود همه واگراييهايي كه با يكديگر داشتند، سعي ميكردند تا روابطشان را توسعه دهند كه سمت و سوي آن هم مسائل اقتصادي بود. دو طرف پروژههاي مشترك بسياري داشتند. قرار بود روسيه براي تركيه چندين نيروگاه اتمي بسازد. همچنين روسيه مقادير بسياري از گاز براي تامين انرژي تركيه را تامين ميكرد و قرار بود گاز روسيه از طريق تركيه به يونان و ايتاليا صادر شود.
پس مشكلات اقتصادي كنوني تركيه موجب شده تا آنها به سمت روسيه حركت كنند؟
من اين مساله را تك علتي نميدانم. با آنكه اولويت اصلي روسيه و تركيه در مناسباتشان با يكديگر تجاري است و مسائل ديگر را هم شامل ميشود. ببينيد در مسائل اقتصادي، همكاريهاي دو كشور سودهاي بسياري را نصيب يكديگر ميكرد. مثلا تركيه سالانه چهار ميليون توريست روسيه را پذيرا بود كه اين مساله موجب درآمدي هنگفت براي تركيه ميشد. از سوي ديگر، تركيه كالاهاي بسياري را به روسيه صادر ميكرد. روابط تجاري آنها چيزي بالغ بر ٥٠ ميليون دلار بوده است. با اين حال، گامها براي بهبود روابط دو سويه بوده است. از سوي ديگر، مسائل سياسي نيز در اين مساله تاثيرگذار بوده است.
آنها از حدود ١٠ ماه پيش ميبينند كه روسيه به شكل رسمي حضور نظامي در سوريه دارد. هرچند آنها اين حضور را دوست ندارند ولي ميدانند كه تاثيرگذاري روسيه در سوريه يك واقعيت است. آنها ميبينند كه روسيه و امريكا با وجود اختلافهايشان در سوريه با يكديگر براي حل مساله همكاريهايي دارند و نقشپذيري روسيه در سوريه افزايش يافته است. آنها ميدانند بيتفاوتي در شرايط كنوني منافع آنها را تامين نميكند.
در كنار اين قضايا، تركيه همكاريهايش را در سوريه با امريكا بيشتر از پيش كرده است. با آنكه آنها از امريكاييها بابت رد پيشنهادشان مبني بر ايجاد يك منطقه پرواز ممنوع دلخور بودند و در اين باره با واشنگتن اختلاف دارند اما نحوه عملكردشان در سوريه براساس خواست امريكا بوده است به گونهاي كه آنها در اين مدت با نيروهاي جبهه دمكراتيك - كه شامل كردها و اعراب سوريه است و پشتيبانشان امريكا است و هدفشان مبارزه با تروريسم داعش و سپس بشار اسد است - همكاريهايي داشتهاند. اين همكاريها در موفقيتهاي اين جبهه در شمال حلب و تصرف منبج نمود يافته است. من فكر ميكنم تركها به دليل شرايط امنيتي، اقتصادي و سياسي به دنبال ترميم مناسباتشان با كشورهايي كه با آنها به اختلاف برخورده بودند، هستند و ميخواهند نقش خود را از حالت سلبي به حالت ايجابي تغيير دهد.
در اين راستا، آيا تركها كاهش تنش با ايران در خصوص مسائلي چون سوريه را هم دنبال ميكنند؟
طبيعي است كه در اين رابطه گام بردارند. تركيه هيچگاه اختلافات و تنشهايش با ايران مانند اختلاف و تنش با روسيه و اسراييل نداشته است و سردي چنداني در روابط را نديدهايم. تركيه به ايران به عنوان يك همسايهاي كه با او پيوستگي ژئوپولتيكي دارد، نگاه ميكند. در دوره معاصر هم تهران و آنكارا روابط تندي با يكديگر نداشتهاند. در سالهاي اخير هم كه ايران و تركيه در خصوص سوريه با يكديگر اختلاف پيدا كردند، هيچگاه روابطشان تقليل نيافت و رفت و آمدها برقرار بود. ما در اين مدت ديدهايم كه مقامات عالي دو كشور به پايتختهاي يكديگر سفر كردهاند. سندهاي همكاري بسياري ميان دو كشور امضا شده است. حتما تركيه در اين ترميم سياستها ايران را مدنظر دارد. ينالي ييلدريم هم در نخستين روز آغاز به كار خود به عنوان نخستوزير به صورت جداگانه از ايران به عنوان كشوري كه دوست تركيه است، نام برد. در خصوص سوريه هم اگر روند تحولات جهاني به سمت حل شدن اين بحران پيش رود، بيترديد دو كشور مجبور خواهند شد تا سياستهايشان را نسبت به يكديگر تعديل بخشيده و اختلافاتشان را حل كنند.
بهبود مناسبات تركيه با روسيه تا چه اندازه ميتواند منجر به تغيير سياست تركيه در قبال سوريه شود؟
من فكر ميكنم كه روند تحولات سوريه هماينك به سمت و سويي است كه همه بازيگران عزم براي حل آن بحران دارند و فقط عربستان است كه تا به امروز نقش سلبي و نه ايجابي بازي ميكند. ما در ماههاي گذشته شاهد تغيير رويكرد تركيه در خصوص مسائل سوريه و به ويژه داعش هستيم و اين موجب شده تا آنكارا و رياض با يكديگر به اختلاف برخوردهاند. تركيه در ماههاي اخير در صحنه عمل نشان داده است كه مانند قبل مواضع تند نميگيرد چراكه مسائلي چون اختلاف با اروپا و مسائل كردهاي تركيه موجب شده است تا به فكر تجديدنظر در برخي از سياستهايش باشد. من فكر ميكنم اردوغان اينك درصدد بازگشت به سياستهاي دو سال مانده به پايان نخستوزيرياش باشد و بخواهد سياست تنش صفر را دنبال كند.
روز گذشته تركيه بار ديگر هدف حملاتي قرار گرفت كه گفته ميشود داعش مسوول آن بوده است. ما در سالهاي ابتدايي آغاز بحران در تركيه شاهد سهل گرفتن تركها بر جريانهاي تروريستي مخالف بشار اسد بوديم و برخي منابع هم از ارتباط داعش با تركيه سخن ميگفتند. در چنين شرايطي چرا تركيه هدف حملات داعش قرار ميگيرد؟
تلاش تركيه براي ايفاي نقش ايجابي در سوريه و نزديكي با امريكا و عدم تحرك جدي عليه كردهاي سوريه و همچنين ايفاي نقش جدي در مبارزه با داعش موجب شده است تا داعش درصدد انتقامگيري از تركيه باشد. ظاهرا در اين خصوص، عربستان مخالف است. من در خصوص ماجراي فرودگاه استانبول فكر ميكنم پاي عربستان هم در ميان است چراكه آنها به هر نحوي ميخواهند مانع از نقش آفريني جديد تركيه و خروج آنها از سوريه شوند و به همين خاطر چراغ سبز نشان دادهاند. احتمالا در ماجراي اخير، اين هدف دنبال ميشده است ولي به نظرم، نتيجهبخش نخواهد بود. تصرف منبج و شمال حلب نيز در اين راستا است.
تا چه اندازه با اين تحليل موافق هستيد كه تركيه براي فرار از تنهايي سياسي كه در منطقه به آن مبتلا شده بود به سمت بهبود روابط روسيه و اسراييل حركت كرده است؟
اينكه تركيه در منطقه تنها بوده است را قبول ندارم.
ولي تركيه با همه همسايگانش هم مناسباتش كاهش يافت و با اختلاف برخورد؟
بله، اختلاف داشت ولي تنها نشد. اختلاف در مواضع و پيگيري روشهاي مختلف معناي تنهايي را نميدهد. آنها در همه اين مدت و با وجود اختلاف با امريكا، با واشنگتن ارتباط داشتند. آنها با اتحاديه اروپا بر سر قضاياي ارامنه، اختلاف نظر دارند ولي به هر حال عضوي مهم از ناتو هستند. اجلاس گروه ٢٠ توسط اين كشور برگزار شد. با اين حال، قبول دارم كه اختلافات تركيه با همسايگانش برايش تنشها و هزينههايي را ايجاد كرده بود و اينك تركيه خواسته آنها را بالانس كرده و توازن ايجاد كند. آنها درصدد هستند تا از اين طريق نقشپذيريهاي جديدي را تجربه كنند كه از جمله آنها ميانجيگيري ميان حماس و اسراييل است.
وضعيت محبوبيت اردوغان با توجه به اختلاف با اروپا و تنش با كردها و بالا رفتن موج نارضايتي داخلي از وي چگونه است؟
اردوغان محبوبيت لازم را كسب آراي لازم و ادامه حكومت دارد. در انتخابات سال گذشته، حزب عدالت و توسعه ٤٩ درصد آرا را توانست كسب كند هر چند كه احتمال كم و زياد شدن آن وجود دارد. كساني كه در انتخابات سال قبل به حزب عدالت و توسعه راي ندادند، قطعا با تحولات اخير هم به اردوغان و حزبش راي نخواهند داد. به طور مثال، كردها هيچگاه به اردوغان راي ندادند، اكنون هم راي نميدهند. از طرفي، من معتقدم سياست جديد تركيه در تنشزدايي ميتواند مورد استقبال برخي گروههاي ترك هم بشود. من قبلا هم گفتهام اينكه برخي ميگويند اردوغان در حال حركت به ديكتاتوري است، حرف نادرستي است چراكه اردوغان توان اين كار را هم ندارد. به هر حال تركيه از جامعه مدني قوي برخوردار است و هرچند كه اردوغان با مطبوعات يا برخي احزاب برخورد كند، نميتواند آنها از بين ببرد و اين موجب ميشود تا تركيه به سمت ديكتاتوري نرود. من فكر ميكنم اقدامات اخير اردوغان و اين عقبنشينيهاي اخير حتي به اينجا هم كشيده شود كه او پس از مدتي سرانجام به سمت تنشزدايي با كردها هم برود.
آيا عملياتهاي تروريستي پياپي و عدم توانايي دولت در تامين امنيت ميتواند منجر به اعتراضهاي مردمي به اردوغان و در خطر قرار گرفتن جايگاه وي شود؟
خير. مردم اين عملياتهاي تروريستي را از چشم اردوغان و دولت او نميبينند. اين شرايط هم موجب اعتراض و تحت قشار قرار گرفتن اردوغان هم نخواهد شد. البته منتقدان اردوغان تلاش ميكنند تا از اين شرايط بيشترين استفاده را در انتقاد به اردوغان بكنند.
منتشر شده در روزنامۀ اعتماد به تاریخ پنجشنبه 10تير 1395
نظر شما