اما چند سطر نوشتن از فقدان استاد فرهنگ شریف، موسیقیدان، ردیفشناس، آهنگساز و از همه مهمتر نوازنده چیرهدست تار، کمترین ادای دین به هنرمند شریف و عزیز و نجیبی است که اول انسان بود و بعد هنرمند. انسانی به نام فرهنگ شریف که شنیدن تکنوازیاش روح انسان را به پرواز درمیآورد و صدای تارش از میان دهها صدای ساز در هر قطعه موسیقی سنتی به راحتی قابل تشخیص است.
امروز قطعاً نویسندگان عرصه فرهنگ، ادب و هنر و موسیقینویسان ایرانی در نوشتههای خود از تبحر و چیرهدستی فرهنگ شریف در نواختن تار مینویسند و قطعاً به صدای منحصر به فردی که او با تغییر جای انگشت و ابداع شیوه ابتکاری و خلاقانه مضرابزنی از تار درمیآورد، اشاره میکنند اما ما هم به سهم خود و به اندازه همان چندین و چند شاهکار ماندگاری که از تار این افسونگر نغمهپرداز شنیدیم، یادی میکنیم از استاد فرهنگ شریف که قطعاً جای خالیاش در موسیقی اصیل ایرانی احساس میشود. روحش شاد و یادش گرامی باد.
پینوشت: معمول نیست سرمقاله روزنامه ورزشی ادای دین به استاد موسیقی باشد اما از ما نخواهید هجرت بهترین نوازنده تار ایران را یک اتفاق معمولی قلمداد کنیم. ورزشینویسیم درست، اما در خلوت خودمان شنونده هنر اساتید موسیقی هم بودهایم.
* این یادداشت در سرمقاله پنجشنبه ۱۸ شهریور روزنامه خبرورزشی چاپ شده است.
نظر شما