به هر یک از دو چیزی که با یکدیگر تقارن دارند، از جهت تقارن میان آنها، زوج گفته میشود. تقارن، نه به معنای تساوی، بلکه به معنای نوعی همگونی و همانندی است که هر یک از دو طرف را نیازمند به دیگری کرده و باعث میشود آندو همیشه با هم بیایند.۱ «مقارنۀ دو چیز با هم و نوعی تألیف و ترکیب با یکدیگر از لوازم جانبی مفهوم زوجیت است.»۲
خداوند در قرآن کریم واژۀ زوج را در مورد خلقت انسانها، حیوانات و گیاهان به کار برده است. تا جایی که در سورۀ یس میخوانیم همهچیز، حتی چیزهایی که نمیدانید نیز به صورت زوج آفریده شدهاند: سُبحانَ الَذی خَلَقَ الاَزواجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ وَ مِن اَنفُسِهِم وَ مِمّا لایَعلَمونَ۳. بنابراین قانون زوجیت درگسترۀ هستی جاری و برقرار است. وَ مِن کُلِّ شَیءٍ خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرونَ۴.
اما چه تذکری است که باید از این قانون نصیب آدمیان شود؟
ظاهراً زوجیّت مفهومی بیش از آنچه در بادی امر به ذهن میآید، داراست. زمانی که دو چیز نوعی تقارن و همانندی با یکدیگر دارند و در ترکیب مناسبی با هم قرار میگیرند، میان آن دو زوجیّت برقرار شده است و حاصل آن، شیء سومی است که از کنار هم قرار گرفتن و ترکیب آن دو، پدید میآید. تصور کنید دو درخت مختلف را که در تألیف با یکدیگر اگر پیوندشان بگیرد و بتوانند در شرایطی که برایشان فراهم شده، محصول دهند، میوۀ ثالثی حاصل میشود که از هر یک از آن دو درخت، خواص و ویژگیهایی را گرفته و حاصل ترکیب آنها، میوۀ تازهای است. به همین ترتیب است در گیاهان، حیوانات و انسانها.
قرآن کریم از غایت ازواج انسانی در سوره روم سخن گفته است و این بار آن را از نشانههای خود برای کسانی که تقکر میکنند دانسته و میفرماید: وَ مِن آیاتِه اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً لِتَسکُنوا اِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَِةً وَ رَحمَةً اِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ۵. افراد انسانی نیز به قاعدۀ همآنچه در طبیعت برقرار است، به شکل زوج آفریده شدهاند. اینجا علاوه بر آنچه از مفهوم زوجیت در جهان طبیعت مایۀ تذکر است، ظرائفی وجود دارند که حالا نصیب آنانی میشود که از فهم عرفی بالاتر رفته و به ظاهر بسنده نمیکنند. لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ؛ کسانی که دقیقتر و با چشمِ فکر مینگرند. آنچه زن و مرد را زوج یکدیگر قرار داده، نه فقط تناسبهای ظاهری و جسمانی بوده است که مایۀ تسکین و آرامش جسمانی شود، بلکه مرتبۀ مهمتر، بالاتر و پایدارتر، تسکین و آرامش قلبی است.
قلب در ادبیات قرآن کریم، همان وجود و جان آدمی است، که هم جایگاه حالات روحی اوست و هم وسیله و ابزار فهم و تعقلاش. جایگاه حالات روحی است، آنجا که ترس را به قلبها نسبت میدهد: سَنُلقِی فِی قُلوبِ الَذینَ کَفَرُوا الرُّعبَ بِما اَشرَکوُا بِاللهِ ما لَم یُنَزِّل بِه سُلطاناً۶، و ابزار فهم و نیروی تعقل است زمانی که فرمود: اِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکری لِمَن کانَ لَه قَلبٌ۷، یا آنجا که فرمود: لَهُم قُلوبٌ لایَفقَهونَ بِها۸. اما واژه قلب به معنای دگرگون بودن و تحول است. جان آدمی ناآرام و دگرگون است. همانطور که امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: اِنَّ لِلقُلوبِ اِقبالاً و اِدباراً...۹ ساعتی حال خوش به او دست میدهد و ساعتی دیگر حالتی دقیقاً عکس. ساعتی میل و رغبت به چیزی و ساعتی بعد اکراه و انزجار از همان چیز. پس، قلب و جان آدمی، همواره در حال اضطراب و تحول است؛ و هر اضطراب و دگرگونی به دنبال آن است تا سکون و آرامش خود را بیابد، که در اصطلاح قرآن، از آن به اطمینان یافتن تعبیر شده است: اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئنُّ القُلوب۱۰. طمأنینه و آرامش پس از ناآرامی و بیتابی را اطمینان میگویند.۱۱ خداوند ازواج انسانی را نیز از نعماتی قرار داده است که اگر زوجیت حقیقی میان آنان برقرار شود، ثمرۀ آن اطمینان و آرامش قلبی و تسکین روحی است. و از همینرو است که در روایات از بزرگترین نعمات الهی، نعمت زوج موافق ذکر شده است. پس، زوجیت انسانی تنها مقارنۀ جسمانی و همراهی ظاهری نیست، بلکه مقارنۀ روحی دو فرد است که به لحاظ روحی قرین یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب، زوجیت حقیقی زمانی میان دو فرد برقرار میشود که ابتدائاً با ملاکهای صحیح، انتخابی صحیح داشته باشند، تا نسبت موافقت و زوجیت با خویش را بسنجند، و در ثانی، پس از عقد ازدواج، چنان که قرآن میفرماید مودت و رحمتی را که میان آنان قرار داده شده، شیوۀ راه خود کنند. در این صورت است که آنها نه تنها به لحاظ ظاهری، بلکه به لحاظ روحی نیز، زوج میشوند. و از آرامش قلبی که ارمغان آن، و شکوفایی استعدادهای درونی که ثمرۀ این زمینهها در قدمهای بعد است، بهرمند شده و لذت میبرند.۱۲
اما مودت و رحمت چیست؟
مودت، همان محبت نیست. بلکه مودت به آن محبتی گفته میشود که اثراتش در ظاهر آشکار شود. قولاً و عملاً ابراز شود. مودت آن محبتی را میگویند که بهخاطر شایستگی و خوبی محبوب باشد، نه منفعتطلبی یا چیزهای دیگر. و در نهایت، مودت، محبتی است که وقتی میآید، احساس مسئولیت نسبت به محبوب را به همراه آورد. نبی بزرگوار اسلام صلیالله بارها فرموده اند: لا اَسئَلُکُم عَلَیهِ اَجراً اِلّا المَوَدَّةَ فِی القُربی۱۳. سفارش ایشان نیز مودت به اهلبیت علیهمالسلام است، و نه محبت. اگر محبت ما به اهلبیت پیامبر صلیالله بهخاطر شایستگیها و خوبیهای ایشان باشد، نه نیازهای خودمان یا امور دیگر، و اگر در قول و فعلمان تأثیرات این محبت ظاهر شود، این همان مودت است. مودت، آن محبتی است که وقتی قلب کسی را پُر کرد، او نیز جهان اطرافش را از حبّ خود پُر خواهد کرد، چراکه محبوب را شایسته محبت میداند.۱۴
اما رحمت، به حالت شفقت و رأفتی گفته میشود که در مواجهه با ضعف یا کاستی دیگری در دل پدید میآید.۱۵ خداوند نسبت به کاستیهای بندگانش، با رحمت خویش چشمپوشی و ملاطفت میکند و از نعمات خویش به آنها میبخشد. آن دیدۀ توأم با اغماض و آن بخشش توأم با ملاطفت، رحمتی است که باعث میشود زوجین کاستیهای یکدیگر را که به طور طبیعی در هر کسی وجود دارد، نادیده بگیرند و آنها را بپوشانند. چنان که قرآن میفرماید: هُنَّ لِباسٌ لَکُم وَ اَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ۱۶. به علاوه، نه فقط پوشش، بلکه درمقابل با تقدیم خوبیهای خود مایۀ زینت او میگردند و اینچنین کاستیها را جبران میکنند. چراکه: لِلَّذینَ اَحسَنُوا ألحُسنی وَ زیادَةٌ.۱۷
______________________________
۱. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۲۹و۱۳۰ و تفسیر صوتی بیان، دکتر محمدعلی انصاری، ذیل آیۀ ۲۱سورۀ روم.
۲. ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۰.
۳. منزه است آن کسی که تمامی جفتها را بیافرید، چه آن جفتهایی که از زمین میرویاند، و چه از خود انسانها، و و چه از جفتهایی که انسانها از آن اطلاعی ندارند. / آیۀ ۳۶ سورۀ یس
۴. و از هر چیز دو زوج آفریدیم، تا شاید شما متذکر شوید. / آیۀ ۴۹ سورۀ ذاریات
۵. و یکی از آیات او این است که برای شما همسرانی از خودتان خلق کرد تا به سوی آنان میل کنید و آرامش گیرید، و بین شما مودت و رحمت قرار داد و در همین نشانههایی هست برای مردمی که تفکر کنند. / آیۀ ۲۱ سورۀ روم
۶. بهزودی دل کافران را ترسناک میکنیم، چراکه برای خداوند شریکی قرار میدادند که دلیلی بر آن نبود ... / آیۀ ۱۵۱ سورۀ روم
۷. همانا در این تذکری است برای آن کس که عقل دارد ... / آیۀ ۳۷ سورۀ روم
۸. ... دلهایی دارند که با آن درک نمیکنند ... / آیۀ ۱۷۹ سورۀ اعراف
۹. اِنَّ لِلقُلوبِ اِقبالاً و اِدباراً فَإذا اَقبَلَت فَأحمَلُوها عَلَی النَّوافِلِ وَ إذا اَدبَرَت فَأقتَصِروا بِها عَلَی ألفَرائِض. دلها را روی آوردن و روی برگرداندنی است، اگر دل روی آرد آن را به مستحبات وادارید، و اگر روی برگرداند، بر انجام واجباتش بسنده دارید. حضرت علی علیهالسلام. نهجالبلاغه، کلمات قصار ۱۹۳.
۱۰. ... آگاه باشید که فقط با یاد خداوند دلها آرامش پیدا میکنند. / آیۀ ۲۸ سورۀ رعد
۱۱. تفسیر تسنیم، ج۱۲، ص۲۸۲، به نقل از مفردات، ص۵۲۴.
۱۲. برگرفته از تفسیر صوتی بیان، ذیل آیۀ ۲۱ سورۀ روم
۱۳. ... من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم، جز دوست داشتن نزدیکانم [اهلبیتام]... / آیۀ ۲۳ سورۀ شوری
۱۴. برگرفته از تفسیر صوتی بیان، ذیل آیۀ ۲۱ سورۀ روم
۱۵. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۵۰.
۱۶. ... ایشان پوشش شما و شما پوششی هستید برای آنان ... / آیۀ ۱۸۷ سورۀ بقره
۱۷. برای کسانی که نیکی کنند، همان نیکی با زیادتی است ... / آیۀ ۲۶ سورۀ یونس
نظر شما