جشن و سرور و فراموشی
عصر هنگام است و سالخوردگان در گوشهای از پارک خلد برین به شادی مشغول هستند؛ با هم شعر می خوانند و یاد گذشته ها را می کنند؛ هیچ کس نمی داند چرا سالخوردگان بیشتر از جوانان از گذشتههایشان یاد می کنند ولی اگر به بیماری مختل کننده عملکرد مغزی دچار شوند، دیگر گذشته را به یاد نیاورده و حتی کم کم توانایی نگهداری از خود را هم از دست می دهند؛ این است که برنامههایی چون آنچه در پارک خلد برین برای سالخوردگان اجرا میشود میتواند در پیشگیری از ابتلای آنان به این بیماری بسیار اثرگذار باشد. آن هم در شرایطی که با افزایش سن بر شمار بیماران مبتلا به آلزایمر افزوده میشود؛ آن طور که دکتر افشین برهان حقیقی، استاد نورولوژی دانشگاه علوم پزشکی شیراز به گزارشگر «خبرجنوب» میگوید، آلزایمر و هوشمرگی - عبارتی که او به جای زوال عقل به کار میبرد- پدیده ای پیچیده و در حال افزایش در کشور است که با هم ارتباط قابل توجهی دارند. او ادامه می دهد: «با پیشگیری از انسداد عروق عصبی میتوان از ابتلا به آلزایمر جلوگیری کرد که این جلوگیری نیازمند پیشگیری از بیماریهایی چون فشار خون، قند خون و انسداد عروق عصبی است.»آن طور که این نورولوژیست میگوید، افسردگی و انزوا و همچنین نداشتن ارتباطات جمعی میتواند احتمال بروز آلزایمر را بیشتر کند. اگر مبنا را این عوامل بگیریم، بعید نیست شمار رو به افزایشی از بیماران مبتلا به آلزایمر در شیراز و فارس در پیش باشد. چه اینکه اکنون بیش از نیمی از کسانی که در فارس در نوبت دریافت پیوند کلیه و خدمات دیالیزی هستند قند خون دارند و نزدیک به 30 درصد دیگر فشار خون. این احتمالا به این معناست که افراد مبتلا به این بیماریها، همزمان در خطر بیماری آلزایمر و هوش مرگی هم هستند. همین چند وقت پیش انجمن حمایت از بیماران کلیوی فارس به سرویس گزارش «خبرجنوب» اعلام کرد که هم اکنون 8 هزار بیمار تحت پوشش دارد و آن طور که نادر معینی، مدیرعامل این انجمن به گزارشگر «خبرجنوب» میگوید، نیمی از آنان دیابت و بقیه فشار خون و بیماری هایی از این دست دارند: «دیابت با 50 درصد اصلیترین علت نارساییهای کلیوی است؛ سپس فشار خون علت 30 تا 40 درصد بیماری را تشکیل می دهد و بیماریهایی چون سنگ کلیه و زمینه ارثی هم در ابتلا به این بیماری نقش دارند.»همچنین از قرار معلوم اکنون یک هزار و 200 نفر در انتظار دریافت پیوند کلیه هستند. به این ترتیب اکنون باید بیماری آلزایمر را هم بر مشکلات بیماران مبتلا به قندخون و فشار خون افزود. این در شرایطی است که در ابتلا به آلزایمر افزون بر عوامل محیطی زمینه ارثی خانوادگی هم نقش دارد. ضمن اینکه شناخت دانشمندان از عملکرد مغز به اندازه بیماریهای مربوط به اندامی چون کلیه، قلب و ... افزایش پیدا نکرده است و آلزایمر درمانی هم ندارد. در این شرایط نیاز است که تا جای ممکن نسبت به تامین بهداشت روان افراد سالخورده توجه شود بلکه از بروز یک بیماری کمتر شناخته شده و بیدرمان جلوگیری شود و افراد بتوانند در سنین بالا از بهداشت و زندگی با کیفیتتری برخوردار باشند. استاد نورولوژی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این باره می گوید: «با پیشگیری از انسداد عروق عصبی میتوان از هوشمرگی جلوگیری کرد. افزون بر پیشگیری از قند خون، چربی خون، افسردگی و انزوا باید نسبت به فعال کردن کارکردهای مغزی از راههایی چون خلاقیت، بازی، هنر و... اقدام کرد و این میتواند در کاهش ابتلا به بیماری آلزایمر بسیار اثرگذار باشد.»با این حال و آن طور که به نظر میرسد فضای کافی برای پیشگیری از بیماریهایی چون آلزایمر در فارس وجود ندارد؛ از یک طرف درمان های حوزه بهداشت روان عموما به درمان روان پزشکی خلاصه شده است و کمتر به درمانهای روان شناختی روی آورده می شود و دیگر اینکه در کشور سیستم درمانی عموما بر درمان متمرکز شده و نه پیشگیری از بیماری. ضمن اینکه توجه کمتر به بیماری های حوزه روان هم بر بار مشکلات میافزاید. دکتر برهان حقیقی میگوید: «با داشتن میانسالی سالم، پیشگیری از بیمارها و مصرف کردن دخانیات، ورزش و فعالیتهای خلاقانه و ارتباطات اجتماعی می توان از آلزایمر جلوگیری یا اینکه دست کم از روند ابتلای افراد به آن پیشگیری کرد.»
چرا امروزه افراد بیشتر بیمار می شوند
شاید این عبارت عامیانه را بسیار شنیده باشید که قدیمها بسیاری از بیماری ها وجود نداشت؛ این سخن بی راه نیست اما کل واقعیت را نمیگوید. در واقع در گذشته سن امید به زندگی ایرانیان کمتر از 60 سال بود و به همین خاطر افراد اصلا به سنین سالخوردگی نمیرسیدند که بخواهند به بیماریهایی چون آلزایمر دچار شوند. ضمن اینکه مراقبت های بهداشتی به ویژه در 4 دهه اخیر بسیار افزایش یافته است. استاد نورولوژی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این باره می گوید: «جامعه ایران دارد پیر میشود. سن امید به زندگی زنان به 76 سالگی و سن امید به زندگی مردان به 73 سالگی رسیده و همزمان شاهد افزایش بیماری های غیرواگیر هستیم. ضمن اینکه روند زندگی با مصرف غذاهایی چون فست فودها، افزایش کشیدن سیگار و قلیان و... احتمال سکته های قلبی و مغزی را افزایش داده است.»
او ادامه میدهد: «بسیاری از سکته های مغزی سکته های خاموش هستند و وقتی روی هم جمع می شوند زوال عقل یا هوشمرگی را پدید میآورند؛ این می شود که با افزایش هوشمرگی روبرو میشویم. از این رو از مردم میخواهم که متوجه خطرات این بیماری باشند.»
از قرار معلوم با کارهایی چون باغبانی، کاهش پرخاشگری، کاهش فشار خون، کاهش دیابت، خواب کافی، مطالعه، ورزش، کاهش چاقی و... می توان روند پیشرفت بیماری را کنترل کرد. در این زمینه البته نباید به توان دستگاه های درمانی بسنده کرد و شاید نیاز باشد همانند کاری که در پارک خلد برین انجام می شود دستگاه های دیگر همچون شهرداری در فرهنگسراها دست به کار شوند و برای اصلاح سبک زندگی شهروندان و کاهش بیماری هایی این چنین دست بالا بزنند؛ وگرنه هزینه ای که درمان بیماران بر روی دست جامعه خواهد گذاشت بسیار بیشتر از هزینه ای است که میتوان صرف افزایش کیفیت و رضایت سالمندان از زندگی و کاهش بیماریها در آنان کرد.
46
نظر شما