1- ممانعت از نمایش عمومی «درباره الی» موفقترین اثر جشنواره بیست و هفتم و فیلم افتخارآفرین سینمای ایران در جشنواره برلین که قرار بود برنامه نوروزی سینماها باشد، به دلیل تعطیلات نوروزی روزنامههای و رسانهها بازتاب چندانی نداشت. این در حالی است که قبل از جشنواره نیز شایعه توقیف این فیلم به دلیل حضور ناهماهنگ با وزارت ارشاد گلشیفته فراهانی در فیلم رایدلی اسکات بر سر زبانها بود که بعد خبر رسید با دستور و مجوز مستقیم ریاست جمهور مشکل حل شده، فیلم در جشنواره نمایش داده شد و نه تنها بازتاب منفی و حاشیه بازدارندهای نداشت، بلکه توجه کارشناسان و داوران را جلب کرد و پس از شهرتی که فیلم در جشنواره کسب کرده بود اکران نوروزی آن در حالی که هنوز اثرات موفقیت فیلم در جشنواره فجر و برلین در اذهان مخاطبین تر و تازه بود میتوانست کمک شایانی به اقبال عمومی از آن و موفقیتش در نمایش عمومی کند.
اما به فاصله کمتر از 50 روز پس از نمایش فیلم در جشنواره مشخص نیست به چه دلایلی همه رشتهها پنبه شد و فیلم امکان و مجوز نمایش عمومی را به دست نیاورد.
انگار اجازه نمایش فیلم در جشنواره به عنوان تاکتیکی موقت از سوی مسئولین برای گریز از هیاهوی مطبوعاتی روزهای پر رونق جشنواره بوده و حالا ظاهراً که آبها از آسیاب افتاده چرخ بر همان محور سابق چرخیده و همان سیاسیت و تصمیم قبلی اجرا شده ...
هنوز این سؤال باقی است که به فرض تخلف یک بازیگر چرا باید تاوان و مجازات این اشتباه از طریق عدم نمایش عمومی یک فیلم توسط یک گروه، به خصوص تهیه کننده و کارگردان آن که هیچ قصور و خطایی در این جریان مرتکب نشدهاند، پرداخت شود.
آیا این مصداق همان ضربالمثل معروف گنه کردن در بلخ و مجازات در شوشتر نیست... به فرض حضور بدون هماهنگی گلشیفته فراهانی در فیلم اسکات و پس از آن عدم رعایت شئونات در جریان شرکت در مراسم افتتاحیه فیلم، مستلزم برخورد مسئولان با وی و ایجاد محدودیتهایی برای او باشد، آیا نمیتوان این محدودیتها را به گونهای اعمال کرد که خود وی متحمل آنها شود و نتیجه فعالیت یک تیم پر تعداد که موفق به ساخت اثری موفق شدهاند و حال مستحق هستند حاصل زحمات خود را در ارتباط با مخاطب برداشت کنند و به ارزیابی کم و کیف اثرشان بنشینند، به هدر نرود و گرفتار محدودیت نشود.
قطعاً پاسخ صریح مسئولان به این ابهامات کمک خواهد کرد تا سوء تفاهمهای بسیاری رفع شده و یا اصلاً امکان بروز پیدا نکنند و البته در این جا بهترین پاسخ ممکن فراهم کردن امکان و شرایط نمایش عمومی این ساخته موفق اصغر فرهادی است، هر چند تا همین جا از دست دادن فرصت مناسب اکران عید، صدمات بسیاری به کار و اکران آن وارد کرده که حتی میتوان گفت این صدمات جبرانناپذیر هستند و به خصوص تهیهکننده به اندازه کافی متضرر و مغبون شده است، اما همین جا هم میتوان جلوی گسترش این ضایعه را گرفت، فردا بسیار دیر است.
2- اخراجیها 2 در همین سه، چهار هفته اول اکران رکوردهای فروش را به نحو چشمگیری جابهجا خواهد کرد. صفهای طویل مقابل سینماهای نمایش دهنده این فیلم و متوسط فروش روزانه یکصد هزار تومان با توجه به حال و هوای کمدی و لحن شاد فیلم، نشان از کسالت روحی جامعه و تمایل و احساس و نیاز آنها به خنده است. به خصوص که تقریباً تمام مخاطبین هم صدا با کارشناسان فیلم دوم را در مرتبهای پایینتر از اخراجیها 1 ارزیابی کردهاند. اما تمهید کارگردان در تبدیل فیلم به نوعی اتراکسیون و طبعآزمایی او در تلفیق انواع و اقسام شوخیها و گونههای کمدی به همراه موسیقیهای عامهپسند و گاه خاطرهانگیز جواب داده و فیلم حسابی دارد میفروشد.
نمیتوان با اطمینان گفت این حدنمایی و نهایی توقع مخاطب از سینماست، اما در شرایطی که بر فضای عمومی جامعه نوعی دلمردگی حاکم است تماشای اخراجیها 2 و آثار مشابه که در کمترین کارکرد خود موفق میشوند برای ساعاتی ذهن مخاطب را از واقعیتهای غیر دلچسب زندگی روزمره منحرف کننده، برای مردم غنیمت است. این در حالی است که سایر فیلمهای اکران شده در ابعاد خود نیز فروش رضایت بخشی ندارند و انگار مردم ترجیح میدهند برای بار دوم و یا حتی سوم اخراجیها 2 را ببینند تا مثلاً بیست یا وقتی همه خوابیم... شاید این جا مکانی است که جامعهشناسان برای رواج چنین سلیقهای در میان مردم تأسف خورده و برای عدم استقبال از سینمای شریف و فرهنگی مرثیه بخوانند، اما مردم نه فقط مقصر نیستند که با مرثیهخوانی جامعهشناسان رویکردشان را تغییر نخواهند داد، واقعیت این است که هیچ کدام از فیلمهای دیگر اکران عید امسال نکته بدیع و تازهای برای جلب توجه مخاطب نداشتهاند وگرنه تجربه ثابت کرده حتی آثار جدی و تلخ سینمای ایران، اگر حاوی بداعت باشند مورد استقبال قرار میگیرند. هنوز فروش بالای چهارشنبهسوری در نوروز دو سال قبل را فراموش نکردهایم ... مردم نشان دادهاند در انتخاب فیلم مورد علاقهشان با هیچکس تعارف ندارند.
نظر شما