ماهنامه آینده نگر نوشت: مشکلی که ما در تحریم‌ها داریم این است که یک تحریم برداشته می‌شود و یک تحریم دیگر جایگزین آن می‌شود. به بهانه حقوق بشر یا بهانه موشکی مجددا تحریم‌های تازه‌ای را شاهد هستیم و این یک تبعیض غیرعادلانه است. ولی به هرحال فضا بهتر از گذشته شده است و این را نمی‌شود کتمان کرد.

 

تحلیل نقش رایزن‌های بازرگانی در بازارهای هدف صادراتی در خارج از کشور را از زبان سخنگوی وزارت خارجه دولت اصلاحات شنیدیم. حمیدرضا آصفی از تاریخچه حضور و فعالیت رایزن‌های بازرگانی مي‌گوید و اعتقاد دارد اینکه در حال حاضر این افراد بیشتر در مرکز توجه قرار می‌گیرند به این دلیل است که شرایط کشور تغییر کرده و ضرورت تعامل با کشورهای خارجی بیش از گذشته احساس مي‌شود.

اولین سؤالی که مطرح مي‌شود این است که رایزن‌های بازرگانی از چه زمانی فعالیت خود را آغاز کردند. چرا تا الان روی آنها این‌همه تاکید نمی‌شد؟ وظیفه این رایزن‌ها در کشورهایی که حضور دارند چیست؟

رایزن‌های بازرگانی از پیش از انقلاب بوده‌اند و این پستی است که در همه سفارت‌خانه‌ها وجود دارد. در سفارت‌خانه‌ها چند تا پست تعریف شده است. یکی از آنها پست دیپلماتیک است که کادر دیپلماتیک وزارت امور خارجه را شامل مي‌شود. در بعضی از کشورها، ما وابسته‌های نظامی داریم که در کادرهای نظامی هستند که یا از سپاه یا از ارتش هستند. این وابسته‌ها به تناسب کشورها انتخاب مي‌شوند. در بعضی از کشورها وابسته‌ها و رایزن‌های فرهنگی داریم که بعضاً اینها از سوی سازمان ارتباطات تعیین مي‌شوند. بعضی اوقات هم که شخصی از جانب وزارت‌خانه‌های مربوط معرفی نشود، وزارت خارجه از اعضای کادر خود استفاده مي‌کند. یک رایزن هم داریم که رایزن بازرگانی است. این هم دو نوع است. گاهی از سمت وزارت صنعت و نهادها تعیین مي‌شوند، گاهی هم که ما رایزن بازرگانی نداریم، سفارت‌خانه‌ها از کادر و نیروهای خودشان برای رایزنی اقتصادی فردی را انتخاب مي‌کنند. اینها رایزن بازرگانی نیستند. ولی سعی مي‌کنند که آن وظایف را انجام بدهند.

یعنی از کادری که در سفارت‌خانه هستند این افراد انتخاب مي‌شوند؟

بله. رایزن بازرگانی به هر دلیلی در آنجا نیست. ده الی دوازده کارمند زیر نظر سفیر آن کشور فعالیت مي‌کنند که سفیر به یکی از آنها کارهای اقتصادی را محول مي‌کند. این فرد رایزن بازرگانی نیست، اما کار اقتصادی را انجام مي‌دهد. از این جهت کارهای اقتصادی در یک کشور معطل نمی‌ماند. یعنی به هر شکل باید انجام بشود. رایزن بازرگانی از سابق بوده است. اینکه الان بیشتر مطرح شده است، فکر مي‌کنم به خاطر فضا و شرایطی است که به وجود آمده است، البته تبلیغاتی هم در این‌باره شده که بی‌تاثیر نیست. وگرنه از قبل همیشه مطرح بوده است. ما در وزارت خارجه یک ستادی داشتیم که امیدوارم این ستاد به گونه‌ای احیا بشود. این ستاد، به نام ستاد هماهنگی اقتصادی بود که افراد کاربلد وزارت خارجه مسئول آن بودند. حدود چهل دستگاه اقتصادی هفته‌ای یک بار جمع مي‌شدند، کارهای اقتصادی کشور طراحی، هماهنگ و مشکلات بررسی مي‌شد و در مورد گشایش‌هایی که در کار بود، بحث مي‌شد. لذا این موضوع اقتصادی و توجه به مسائل اقتصادی همیشه در دستور کار بوده است. الان به خاطر فضایی که به وجود آمده است و اتاق بازرگانی که نسبت به گذشته در فعالیت متمایز است و مي‌بینیم که همواره در صحنه حضور دارند، یا حداقل حضور رسانه‌ای دارند، نقش رایزن‌ها مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. اتاق‌های بازرگانی دارند برای بهبود روابط تلاش مي‌کنند. چون این حضور و فعالیت اتاق‌ها را مشاهده مي‌کنیم، موضوع رایزن‌های اقتصادی مطرح شده و بیشتر به چشم مي‌آید. موضوع دیگری هم که مي‌تواند در این خصوص مطرح باشد، شرایط جدید بعد از تحریم است. ما الان از شرایط تحریم به صورت بسیار بسیار تدریجی در حال گذر هستیم. یعنی روند آن خیلی کند است.

مشکلی که ما در تحریم‌ها داریم این است که یک تحریم برداشته مي‌شود و یک تحریم دیگر جایگزین آن مي‌شود. به بهانه حقوق بشر یا بهانه موشکی مجددا تحریم‌های تازه‌ای را شاهد هستیم و این یک تبعیض غیرعادلانه است. ولی به هرحال فضا بهتر از گذشته شده است و این را نمی‌شود کتمان کرد. فضای روابط خارجی بهتر از گذشته شده است. اما روند، روندی تدریجی و کند است. در این فضا که شرایط رو به تغییر است، لازم است که شما اشخاص اقتصادی توانمند داشته باشید که بتوانند کمک‌‌حال کشور باشند. نکته‌ای دیگر که باید به آن توجه کنیم، این است که ما یک زمانی کشور پولداری بودیم. بشکه نفت را صد و اندی دلار مي‌فروختیم، صادرات ما هم زیاد بود. کشور هم متکی به چاه‌های نفت بود که البته این کار اشتباه بود. حالا این نفت، آن نفت سابق نیست. هم قیمت آن پایین‌تر است و هم میزان تولیدش در دنیا بیشتر است. هم اینکه مخاصمات بیشتر شده است، هم کارشکنی‌های کشورهايی همچون سعودی و غیره زیاد شده است. هم بازیگران جدیدی در عرصه نفت حضور پیدا کرده‌اند. نفت شل را مشاهده کنید. انرژی‌های تجدیدپذیر دیگر را هم داریم. لذا نفت به عنوان ماده اولیه و ماده خام ارزش خود را دارد از دست مي‌دهد. نفت به عنوان ماده‌ای که ارزش افزوده درست کند، ارزش خود را از دست نمی‌دهد، بلکه ارزش آن روز به روز در حال بیشتر شدن است. اما نباید آن را سوزاند، به خاطر دارم زمانی که در فرانسه سفیر بودم به من مي‌گفتند که سوزاندن نفت جنایت است. مانند آدم‌سوزی است. باید از نفت استفاده کرد و نباید آن را سوزاند. لذا نفت برای سوخت ارزش سابق را ندارد. ولی برای اینکه بتوان آن را به فرآورده‌های پتروشیمی تبدیل کرد ارزش بیشتری پیدا کرده است. بنابراین وضعیت خام‌فروشی هم مقداری نسبت به گذشته متمایز شده است. از این رو باید روی مواد و کالاهای دیگری سرمایه‌گذاری کنیم. این‌طور نیست که وزارت نفت، نفت بفروشد، پول دربیاورد و در خزانه کشور واریز کند که کار انجام بشود. نکته بعدی اینکه ما در شرایط اقتصاد مقاومتی هستیم. ما باید ابزار پول درآوردن، ابزار صادرات بیشتر، و ابزار واردات هوشمند را داشته باشیم. كالاهای مصرفی‌اي را که در داخل هستند و خیلی هم ضروری نیستند نباید از کشورهای خارجی خریداری کنیم. یک وابسته اقتصادی یا رایزن بازرگانی مي‌تواند در این مورد کمک‌حال باشد. این مهم‌ترین موارد قضیه بود که بازگو کردم. البته موارد دیگر هم هست که امکان دارد از حوصله خارج باشد.

به نظر شما تا چه حد صحیح است که رایزن بازرگانی یعنی کسی که قرار است یک سری روابط را بین شرکت‌های خارجی ایجاد کند، از سوی دولت انتخاب شود؟ البته من دقیق نمی‌دانم که این‌گونه موارد هم جزو وظیفه آنها هست یا خیر و عمده‌ترین و اصلی‌ترین وظیفه رایزن‌ها چیست. اما اگر قرار است یک شرکت ایرانی با یک شرکت خارجی جوینت بشود و مشورت کند، تا چه حد این درست است که این رایزن دولتی باشد و مقر او در سفارت‌خانه باشد یا اینکه از طرف دولت انتخاب بشود؟ آیا بخش خصوصی نمی‌تواند این رایزن‌ها را انتخاب بکند؟ یعنی این‌که صلاحیت این را ندارد که این رایزن‌ها را انتخاب کند؟

نکته مهمی را مطرح کردید. به نظر من این موضوع، موضوع مهم و قابل توجهي است. تا حالا از سوی دولت این مهم انجام مي‌شده است و این وظیفه برعهده شخصی که یا از سوی وزارت بازرگانی یا کارمند وزارت خارجه بوده، انجام مي‌شده و به صورت دولتی بوده است. شاید روزی برسد که از بخش خصوصی بتواند در این خصوص ورود کند. ولی چند مورد هست که باید به آن توجه داشت. ما نظامی به نام جمهوری اسلامی ایران هستیم. بنده نکات مختلف را در این خصوص عرض مي‌کنم. رایزن بازرگانی ما به لحاظ پایبندی، وابستگی به اصول و ساده‌زیستی باید نماد ایران باشد. اگر بخش خصوصی مي‌تواند چنین کسی را پیدا کند، خب پیدا کند و به عنوان رایزن بازرگانی معرفی کند. البته این نکات مثبت و منفی دارد که به شکل یک تیغ دولبه است. من نباید به عنوان رایزن بازرگانی این کشور از بخش خصوصی بروم و بعد حلیم خودم را به هم بزنم. برای خود دفتری درست کنم و کارهای خود را راه‌اندازی کنم. کار رایزن یا وابسته بازرگانی یک کار دیپلماتیک است. یعنی هم باید به امور بازرگانی و هم امور سیاسی وارد باشد. باید اصول مذاکره را بداند. بخش خصوصی در مذاکره کردن ضعیف هستند. خیلی از آنها فنون مذاکره را نمی‌دانند. کسانی که در اتاق بازرگانی هستند خودشان نیز این موضوع را مي‌دانند. این مهم است که شما چگونه مذاکره کنید. قطعا مذاکره‌ای که برای خودتان و شرکت خودتان انجام مي‌دهید، تفاوت دارد با مذاکره‌ای که برای کشورتان انجام مي‌دهید. این‌دو از زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند. مسائل دیگری هم وجود دارد. یک بار مي‌بینید که همه این بسترها آماده مي‌شود. چه اشکالی دارد که از بخش خصوصی باشد. کسی که وابسته بازرگانی در یک کشور مي‌شود، فقط کار بخش خصوصی را راه نمی‌اندازد. ممکن است که لازم شود در یک مذاکره پیچیده نفتی شرکت کند. ممکن است که لازم شود در یک مذاکره انتقال تکنولوژی شرکت کند. ممکن است که لازم شود در یک مذاکره جدی برای همکاری‌های پتروشیمی شرکت کند.

این صحبت شما به این معنی است که یک رایزن بازرگانی باید در تمام زمینه‌ها اطلاعات داشته باشد. آیا دولتی‌ها از چنین توانمندی‌اي برخوردارند؟

من مي‌گویم که اگر دولتی‌ها نمی‌دانند باید بروند و یاد بگیرند. برای دولتی‌ها امکان این جلسات را گذاشتن زیادتر است. به خاطر اینکه آنها را به کارآموزی مي‌فرستیم و آموزش مي‌بینند. وابسته بازرگانی باید بداند که چگونه مي‌تواند فاینانس و یوزانس کند. باید همه این کارها را بلد باشد. بنابراین بخش خصوصی اگر مي‌تواند همه این عوامل را در کنار هم داشته باشد، بیاید و وارد میدان بشود. ضمن اینکه کشور به سمت خصوصی‌سازی در حرکت است. لذا به نظر من خیلی هم اشکالی ندارد که این مسئولیت بر عهده بخش خصوصی باشد. نکته آخر اینکه مي‌شود در یک کشور به انتخاب بخش خصوصی رایزن‌هایی را به صورت پایلوت گذاشت و بعد دید که چگونه مي‌شود. من از الان به شما مي‌گویم که کلیه بخش‌های دولتی حتماٌ با این طرح در وهله اول مخالفت خواهند کرد. استدلال‌های آنها شاید اینهایی باشد که من عنوان کردم.

آیا این اعتماد را بخش خصوصی هنوز در بدنه دولت نتوانسته است جذب کند؟

بالاخره بین بخش‌های دولتی و بخش‌های خصوصی فاصله هست.

یک نوع رقابت هم هست بین این‌دو بخش.

بله. من سفیر بوده‌ام. بخش خصوصی به سفارت‌خانه و به رایزن‌ها مراجعه نمی‌کرد، مگر اینکه مشکل داشت و خیلی اوقات که بخش خصوصی به سفارت‌خانه مي‌رفت مي‌گفت که کار من را در سفارت‌خانه راه نمی‌اندازند و کارشکنی مي‌کنند. من هردو سوی آن را مي‌گویم. اعتماد بین دو طرف وجود ندارد. همه اینها ناشی از این است که آن اعتماد صددرصدی به وجود نیامده است. بنابراین باید این شرایط را درست کرد.

این اعتماد چگونه بوجود مي‌آید؟ بخش خصوصی چگونه خودش را در این خصوص مي‌تواند ثابت کند که از عهده این کار برمی‌آید و مي‌تواند تعاملات بین‌المللی را خود انجام دهد؟

بخش خصوصی برای کارهای شخصی خودش توانسته است در مذاکرات موفق باشد. تجار ما روز به روز کارشان بهتر شده است. برای بنگاه‌های شخصی مشکلی ندارند. به نظر من شورای گفت‌وگو هم برای جلب اعتماد، ایده خوبی است.

البته اگر خروجی خوبی داشته باشد.

بله، در صورتی که خروجی خوبی داشته باشد و فقط اینکه جلسه‌ای باشد برای رفع مسئولیت و نشان بدهیم یک کاری انجام شده است، نباشد. به نظر من این جلسات مي‌تواند بستر خوبی ایجاد کند. الان مي‌بينم که اتاق تهران خوب دارد در این خصوص عمل مي‌کند. از اتاق ایران اطلاع چندانی ندارم. چون بیشتر در اتاق تهران آمد و رفت دارم، مي‌بينم اتاق تهران دارد خوب کار مي‌کند و تلاش مي‌کند که خودش را معرفی و اعمال و اثبات کند. ولی این کار زمان‌بری است. نباید دچار اشتباه شویم. این روند برای کشورهای دیگر هم زمان برده است تا به اینجا رسیده‌اند. کشورهای درجه‌یک اقتصادی همچون آلمان و ژاپن نیز برای رسیدن به این مقطع زمان صرف کرده‌اند تا به این درک مشترک رسیده‌اند.

آیا رایزن بازرگانی در سایر کشورها هم تعریف شده است؟

بله. در همه‌جا تعریف شده است.

آنها چه نوع عملکردی دارند که موفق مي‌شوند؟ اگر بخواهیم عملکرد دو طرف را مقایسه کنیم، آیا رایزن‌های آنها را دولت تعیین مي‌کند یا بخش خصوصی؟ چه اقداماتی انجام مي‌دهند که موفق هستند؟

در همه جای دنیا این رایزن‌ها را دولت‌ها تعیین مي‌کنند. در یک جا ممکن است که بخش خصوصی تعیین کند. آن بخش خصوصی مي‌آید و در بدنه دولت کار را آموزش مي‌بیند. مثلاٌ در آلمان بخش رایزنی بازرگانی مربوط به وزارت اقتصاد است و در فرانسه مربوط به وزارت اقتصاد و بازرگانی است. به خاطر ندارم که در یک کشور درجه‌یک رایزن بازرگانی از بخش خصوصی آمده باشد. دوستان باید استخراج کنند که در سایر كشورهاي دنیا وضع چگونه است.

آیا مقر آنها در همان سفارت‌خانه است؟

می‌تواند سفارت‌خانه باشد، مي‌تواند جدا باشد. کشورهایی که به رایزن بازرگانی‌شان اهمیت بیشتری مي‌دهند، دفتری جدا را برای آنها در نظر می‌گیرند. مثلاٌ در دوبی که بودیم، دفتر رایزن بازرگانی در سفارت نبود. در فرانسه که بودیم دفاتر در یک جا قرار داشت. چون امکانات زیادی نبود. در ارتباط با اینکه رایزن بازرگانی چگونه مي‌تواند موفق باشد، این به‌تنهایی شامل رایزن بازرگانی نمی‌شود، بلکه شامل هرکسی مي‌شود که با خارج از کشور کار مي‌کند. دیپلمات‌ها و رایزن‌ها اول باید کشور خودشان را بشناسند.

یعنی اطلاعاتشان راجع به کشورشان جامع باشد.

بله، یعنی بداند که نقاط قوت، نقاط ضعف، نیازها و مزیت نسبی کشورش چه‌چیزهایی است. شما نمی‌توانید در یک کشور بیگانه موفق باشید بدون اینکه اول کشورتان را بشناسید. پس در ابتدا باید کشورتان را بشناسید. دوم، باید کشور هدف، یعنی کشوری را که در آن کار مي‌کنيد بشناسيد. و بتوانيد آن‌دو را با یکدیگر مچ کنيد. به عنوان مثال، نباید این‌گونه باشد که یک نفر به سعودی برود و تلاش کند که ایران به سعودی نفت صادر کند. این نشان مي‌دهد هیچ آگاهی ندارد. دیگری در چین برود و تلاش کند که فرش ایرانی یا صنایع دستی به چین صادر کند. چین الان به‌تنهایی صنایع دستی همه کشورها را به فروش مي‌رساند. من اینها را به عنوان مثال عنوان کردم برای اینکه مسئله روشن شود. از سوی دیگر یک رایزن بازرگانی باید اوضاع بین‌المللی را بشناسد. بتواند تحلیل داشته باشد که روند نفت و گاز چگونه خواهد شد. چون ما ایرانی هستیم، از منظر ایرانی به این قضیه نگاه مي‌کنم. مثلا یک رایزن بازرگانی ایرانی باید ببیند که رابطه ترکیه با روسیه هنگامی که با یکدیگر در صلح هستند، تا چه حد به نفع ما خواهد بود. صادرات کشاورزی ما به روسیه چه خواهد شد. خطوط نفت چه خواهد شد. روی اینها فکر کند و کشور خودش را تغذیه کند.

پس رایزن‌ها باید تحلیل‌گر سیاسی هم باشند.

مطمئناٌ باید باشد. وگرنه با آدم‌های معمولی چه تفاوتی دارد. رایزن بازرگانی باید اوضاع بین‌المللی را بشناسد و بتواند روند بین‌المللی را پیش‌بینی کند. البته این صرفاٌ به رایزن‌های بازرگانی مربوط نمی‌شود. بلکه وابسته نظامی، وابسته سیاسی و رایزن فرهنگی ما هم باید این را بدانند تا بتوانند موفق باشند. باید بتواند تشکل‌ها و تشکیلات جدیدی را که در دنیا بروز و ظهور کرده‌اند بشناسد. بداند که جهت‌گیری و جهت‌بندی آنها چگونه مي‌شود. پا را در جای شل نگذارد. این است که اول به شما گفتم این‌طور نیست که عاصفی را بردارید و در آنجا بگذارید؛ از این حرف‌ها پیچیده‌تر است. من کتاب پارسونز آخرین سفیر انگلیس را که در ایران بوده است مي‌خواندم. او در زمان شاه سفیر بود، یعنی حدود چهل سال پیش در ایران بوده است. در این کتاب نوشته است: «من با هرکسی که اسم ایران به گوش او خورده بود جلسه گذاشتم که ببینم راجع به ایران چه مي‌گوید. نه با کارکنان وزارت خارجه و افراد دولتی، بلکه هرکسی را که احتمال دادم اسم ایران به گوشش خورده است با او جلسه گذاشتم ببینم چه مي‌گوید.» نباید این‌طور باشد که اگر برای شما حکم بزنند، فردا بلیت بگیرید و بروید. من همیشه به دوستان خود گفته‌ام که اگر کسی بخواهد سفیر امارات بشود یا کار بازرگانی در این کشور انجام بدهد، باید لار و گراش را حتما ببیند. برای اینکه لار و گراش چسبندگی غیرقابل انفکاکي با دوبی دارند. اکثر ایرانی‌هایی که در دوبی هستند، لاری و گراشی هستند. هرکسی که قصد سفیر شدن در امارت را دارد باید برود دو، سه روزی در این‌دو شهر اقامت داشته باشد. اینها چیزهایی نیست که به قول فرنگی‌ها همین‌طوری به دست شما بیاید. باید روی آن وقت گذاشت.

در حال حاضر برای اعزام سفیر و رایزن تا چه میزان به این موضوع دقت مي‌شود؟

خیلی کم و ضعیف.

البته هم رایزن‌ها و هم سفرا دائما در کشورهای مختلف در حال تغییر هستند و از یک کشور به کشور دیگری مي‌روند.

ما سرمایه عظیمی از دیپلمات‌هایی را که در جاهای مختلفی کار کرده‌اند در اختیار داریم. باید برای استفاده بهینه از آنها برنامه‌ریزی بشود. وقتی که در فرانسه سفیر شدم، با یک سری از آدم‌ها وارد صحبت در مورد فرانسه شدم. با اینکه مدیرکل وزارت خارجه در فرانسه بودم، فرانسه را به صورت نسبی مي‌شناختم ولی گفتم که بهتر است اطلاعاتم را بیشتر کنم. روحیه یادگیری باید در ما به وجود بیاید.

آقای دکتر بعضا شاهد این هستیم که برخی از «وابسته بازرگانی» در کشورهای خارجی هم اسم مي‌برند. آیا این سمت با رایزن بازرگانی متفاوت است؟

ما وابسته بازرگانی نداریم. سمتی که ما در این خصوص تعریف کرده‌ایم رایزن بازرگانی است. در سفارتخانه‌ها سمت وابسته نظامی، رایزن فرهنگی و رایزن بازرگانی تعریف شده است. در بعضی از کشورها رایزن بازرگانی حضور ندارد. در نتیجه این سمت را با وابسته بازرگانی جایگزین مي‌کنند. ولی در واقع به‌جای رایزن بازرگانی ایفای نقش مي‌کند.

یعنی کارهایی که انجام مي‌دهند همان وظایف رایزن‌ها است؟

بله. آنها همان کارها را در کشورهای هدف انجام مي‌دهند. چون در برخی از کشورها امکانات لازم را برای استقرار رایزن‌های بازرگانی نداریم، به اصطلاح از آن فرد به عنوان وابسته بازرگانی یاد مي‌کنند. ولی آن کسی که در این پست هست، رایزن است. بعضی وقت‌ها چند وابسته بازرگانی زیر نظر چند رایزن بازرگانی فعالیت مي‌کنند. ولی سمت اصلی همان رایزن بازرگانی است.

ما الان در شرایطی هستیم که به جذب سرمایه‌گذار خارجی خیلی علاقه‌مندیم و شاهدیم که هیئت‌های زیادی هم مي‌آیند و مي‌روند و به سرمایه‌گذاری و همکاری با ایران علاقه نشان مي‌دهند. این رایزن‌ها تا چه حد مي‌توانند در جذب سرمایه‌گذار به کشور به ما کمک کنند؟

حتماٌ موثر هستند. چند مورد به جذب سرمایه‌گذار کمک مي‌کند. یکی امنیت کشور است که کشور ما الحمدلله از نظر امنیت در منطقه بی‌مثال است. دیگری ساختار اقتصادی که ما باید آن را درست کنیم. دیگری شفاف بودن اقتصادی است که باید شرایط را برای این امر نیز مهیا کنیم. اما با این‌همه مشکلی که داریم، مزیت بزرگی به نام امنیت کشور را نیز دارا هستیم. این خیلی مهم است. البته برای جذب سرمایه باید دو مورد دیگر را هم در کنار این امنیت داشته باشیم: تبلیغات و اطلاع‌رسانی، که رایزن بازرگانی این را مي‌تواند در حد اعلا انجام بدهد. لذا رایزن بازرگانی حتماٌ نقش مهمی دارد. منتها رایزن بازرگانی باید بتواند ارتباطات خوبی را به وجود بیاورد. باید بداند که با چه‌کسی و در کجا صحبت کند. به چه صورتی صحبت کند، چه‌چیزی به نفع ما و چه‌چیزی به ضرر ما در مذاکرات است. طرف مقابل به دنبال چه اهدافی هستند و ما چه اهدافی را دنبال مي‌کنیم. در واقع رایزن بازرگانی یک مولفه جدی است برای اینکه بتواند سرمایه جذب کند.

شما پیشنهادی در مورد احیای معاونت اقتصادی در وزارت امور خارجه داده بودید. گویا این معاونت قبلاٌ در این وزرات‌خانه فعال بوده است.

هنوز هم اعتقاد دارم که باید این معاونت در وزارت امور خارجه فعال و احیا شود.

چرا چنین اعتقادی دارید؟ این معاونت در آن موقع تا چه حد تاثیرگذار بود؟ آیا این همان ستادی بود که در ابتدا به آن اشاره کردید؟

قطعا این معاونت خیلی تاثیرگذار بوده است. البته آنچه که من در ابتدا گفتم یک ستاد بود اما معاونتی هم در این زمینه در وزارت امورخارجه فعال بود. آیت‌الله خامنه‌ای در مورد نقش وزارت خارجه در کار اقتصادی تاکید کردند که باید هماهنگی بشود و ایشان به این قضیه به صورت برجسته پرداختند. این ایده و این حرف، حرف کاملا درست و به‌جایی است. اگر شما معاونت اقتصادی در وزارت خارجه نداشته باشید، موضوع اقتصادی در وزارت خارجه به فراموشی سپرده مي‌شود. البته ممکن است بعضی از دستگاه‌های داخلی فکر کنند که این معاونت رقیب آنها خواهد شد و برای آنها ایجاد مزاحمت خواهد كرد و این مزاحمت را دوست نداشته باشند.

در ظاهر چنین به نظر مي‌رسد که در صورت احیای این معاونت، تداخل وظیفه به وجود خواهد آمد. یعنی یک سری وظایف موازی به وجود مي‌آید.

باید یک سری وظایف را در تمام دستگاه‌های مرتبط به حداقل برسانند. اتفاقاٌ ممکن است که حتی در وزارت امور خارجه نیز برخی از معاونت‌های سیاسی هم از این تصمیم و احیای این معاونت ناراضی باشند. چون بخشی از وظایف و کارهایی که بر عهده آنها بوده به معاونت‌های اقتصادی سپرده خواهد شد. البته این بحث‌های داخلی وزارت خارجه است که آنها را بازگو مي‌کنم. ممکن است در ابتدای امر، مزاحمت‌هایی هم ایجاد بشود و ناهماهنگی‌هایی هم به وجود بیاید، این امری طبیعی است. به عنوان کسی که عمر خود را در وزارت خارجه گذرانده است این مسئله را طبیعی مي‌دانم. ولی اعتقاد دارم که مي‌شود کارگروهی تشکیل داد و یک مدتی هم برای این تغییر، زمان در نظر گرفت و این مسائل را حل و فصل کرد که این معاونت، هم با سایر بخش‌های وزارت امور خارجه و هم با سایر وزارت‌خانه‌ها اشکال ایجاد نکند. ولی احیای این معاونت حتما در میان‌مدت و بلندمدت به نفع کشور خواهد بود.

بخش خصوصی ظاهرا با این قضیه خیلی موافق است. در صحبت‌ها و نشست‌هایی که داشته‌اند این بخش نیز موافق راه‌اندازی معاونت اقتصادی است. آیا از جانب بخش خصوصی در این مورد به وزارت خارجه پیشنهادی شده است؟

این را من نمی‌دانم. اما بخش خصوصی مي‌تواند در اتاق مخالفان و موافقان را جمع کند و هرکسی در باره موضع خود صحبت کند. بالاخره یک موضوع جدی است و اتاق بازرگانی مي‌تواند در این خصوص یک ورك‌شاپ بگذارد. حاضران پیشنهادهاي خود را اعلام کنند و ببینند که چه نتیجه‌ای مي‌گیرند.

پس قابلیت احیای این معاونت در وزارت امور خارجه وجود دارد.

بله. البته شرایط کشور را باید بررسی کنید.

آیا وظایف تعریف‌شده برای این معاونت با وظایف رایزن بازرگانی تداخل ندارد؟ یا اینکه در صورت احیای آن، رایزن بازرگانی زیر نظر این معاونت مي‌رود؟

رایزن در هر کشوری به دو جا وصل است: یکی معاون اقتصادی و دیگری دستگاه ذی‌ربط که او را فرستاده است. مثلا رایزن فرهنگی از سازمان ارتباطات اعزام مي‌شود. این رایزن‌ها زیر نظر وزارت امور خارجه و وزارت ارتباطات فعالیت مي‌کنند. ما در ایران باید یاد بگیریم که با یکدیگر کار کنیم. این را باید یاد بگیریم که اگر کشور مي‌خواهد رشد کند باید حرف همدیگر را بشنویم. همدیگر را تحمل کنیم. نقدپذیر باشیم. زود کافه را به هم نزنیم.

3939

 

کد خبر 586699

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین