فهیمه حسنمیری: اول مهر بود که از نارگل، ساحله، عبدالله، ذکریا و دیگر همکلاسیهایشان در روستای محروم و مرزی «آیرقایه» نوشتیم که دست به دوربین شدهاند و با همت هنرمندان، نمایشگاهی از عکسهایشان در تهران برپا شده. یکی از این هنرمندان که برای معرفی این نمایشگاه به دیگران و فروش این آثار برای بهتر شدن وضعیت زندگی و تحصیل این دانشآموزان فعالیت کرد، حجت اشرفزاده بود. این خواننده از هنرمندانی است که دغدغههای زیادی دارد و میگوید از جامعه و محیط اطرافش تاثیر زیادی میگیرد.
گفتوگوی خبرآنلاین را با حجت اشرفزاده درباره پیگیری وضعیت دانشآموزان روستای آیرقایه و مسئولیت اجتماعی هنرمندان بخوانید؛
شما از هنرمندانی بودید که نقش پررنگی در برگزاری نمایشگاه عکس کودکان روستا داشتید، چه شد که وارد این پروژه شدید؟
دوستانی دارم که عکاس هستند، آنها به جای این که به بچههای یک منطقه محروم صرفا کمک مالی و خیریه کنند، تلاش کردند به آنها اعتماد به نفس و روحیه بدهند به این صورت که به هر کدامشان یک دوربین داده شد تا از منطقه زندگیشان عکاسی کنند و بعد از آن عکسها و دوربینها نمایشگاهی برگزار شد که هزینه فروش آنها به این کودکان خوشذوق اما محروم برسد. من از برگزاری نمایشگاه وارد این پروژه شدم، به نظرم کار بسیار خوبی انجام شده بود و تلاش کردم سایر هنرمندان را هم به مشارکت در این کار اجتماعی و خیرخواهانه دعوت کنم. هنرمندان و ورزشکاران زیادی از این نمایشگاه حمایت کردند و در برنامههایی مثل برنامه آقای رضا رشیدپور و رامبد جوان هم در این زمینه اطلاعرسانی شد.
در برنامه خندوانه گفته شد برای این بچهها که نمیتوانند از یک رودخانه عبور کنند و به مدرسه برسند، پل ساخته میشود؛ اما ظاهرا هنوز این پل ساخته نشده. پیگیر این موضوع هستید؟
بله لازم است در ابتدا برآورد کنیم که چه سازهای برای آن رودخانه مناسب است که با یک طغیان از بین نرود، چه مقدار هزینه لازم دارد و چقدر ساخت آن طول میکشد. یک نفر را برای برآورد این موضوع فرستادهایم که بررسیهای اولیه را انجام دهد. این بچهها را فراموش نکردهایم.
بعد از برگزاری نمایشگاه، با معلم و دانشآموزان این روستا در ارتباط هستید؟ از آنجا بازدید داشتهاید؟
با معلم این روستا در ارتباطم اما هنوز نتوانستهام به آن منطقه سفر کنم. این روستا جزء دورترین روستاها و در واقع مرزی است که با شهر فاصله زیادی دارد و رفتن به آنجا به سادگی نیست؛ اما قرار شده با چند نفر به آنجا سفر کنیم که امیدوارم امکانش محقق شود. با این حال، دورادور به فکر این دانشآموزان هستیم و افراد نیکوکار تامین مواردی مثل لباس و وسایل مدرسه را به عهده گرفتهاند.
این پروژهها را ادامه میدهید؟
بله چند روستای دیگر در سیستان و بلوچستان هم به اطلاع من رسیده که باید برای آنها هم فکری شود و شرایط مناسبی ندارند. من فکر میکنم رسالت ما همین است، هنرمند از جامعه تاثیر میگیرد و بر آنه تاثیر میگذارد. نمیتوانیم بدون داشتن دغدغه نسبت به مشکلاتی که کنارمان میبینیم، فعالیتی ارائه کنیم که به دل مردم بنشیند. حال هنرمند به حال مردمش بستگی دارد و نمیتوان به مسائلی مثل معیشت و زندگی و دغدغههای مردمش بی تفاوت باشد. من فکر میکنم این ما هستیم که برای حل بسیاری از مسائل باید دست به دست هم بدهیم، نمیشود فقط از مسئولان انتظار داشت. خودمان به عنوان انسان وظایفی داریم که باید آنها را در حق همنوعمان انجام دهیم.
با این دغدغهها، نماینده انجیاو یا خیریه خاصی نیستید؟
از مراکز مختلفی پیشنهاد شد که نماینده یا به اصطلاح سفیر آنها باشم اما خودم نخواستم، من فکر میکنم همه هنرمندان باید نماینده همه نهادهایی باشند که دغدغه مردم را دارند و در حوزههای مخلتف برای بهتر شدن وضعیت آنها تلاش میکنند. نمیخواهم خودم را به یک فعالیت منحصر کنم بلکه ترجیح میدهم بتوانم در حوزههای مختلف هر کاری از دستم برمیآید را انجام دهم. به عنوان مثال در جریان برگزاری یک نمایشگاه از قربانیان اسیدپاشی هستم و تلاش میکنم به دیدن آن نمایشگاه هم بروم و اگر کاری برای این افراد از دستم برمیآید انجام دهم. من نمیدانم با این پیشینه فرهنگی که در طول قرون مختلف داریم حالا چرا باید به بهانه عشق و دوست داشتن، تمام زندگی کسی را از او با این کار بگیریم و آمار زیادی از اسیدپاشی را در کشورمان شاهد باشیم. امیدوارم فرهنگسازی بیشتری برای دوست داشتن همدیگر و چگونه دوست داشتن همدیگر ایجاد شود تا شاهد خشونتهای کمتری در کشورمان باشیم.
47234
نظر شما