۰ نفر
۲۳ آبان ۱۳۹۵ - ۰۶:۲۰
 دو واحد درس فرار!

همین یک قلم را کم داشتیم تا جنسمان جور شود! این خیلی بد است که مسئولین ما قدرت رویاروئی با مردم را نداشته باشند. و بدتر آنکه مسئولین قدرت دفاع از نظریاتشان و قانع ساختن مردم را ندارند! بعد از تیتیش مامانیها و فیشهای نجومیشان و مورد لطف قرار گرفتن سفره انقلاب این یکیش نوبره ! هنوز عمر انقلاب و نظام به نیم قرن نرسیده، هنوز نسل اول انقلاب که جسورانه و با دست خالی جلوی استبداد و استعمار ایستاد زنده است، هنوز صدای آرمانهای انقلاب که ناشی از حاکمیت اراده مردم است در هر کوی و برزن به گوش میرسد و به فراموشی سپرده نشده است. آنوقت رئیس بانک مرکزی بدلیل اعتراض عده ائی از مردم متضرر از عدم وفای دولت به تعهداتش در قبال آنها، بجای شنیدن سخنان آنها و ارائه توضیحات کارشناسی و دفاع از اقدامات دولت فرار را بر قرار ترجیح میدهد!

 آفرین به این شجاعت و احساس مسئولیت و پاسخگوئی! از این به بعد باید دو واحد درس فرار برای مدیران کشور در دانشگاهها گذاشته شود تا دانشجویان و انشاالله مدیران آینده کشور با انواع ترفندها برای فرار از مقابله با مردم و نشنیدن انتقاد آنها آشنا شوند!
اولا" جای عذر خواهی وی بعد از گذشت چهل و هشت ساعت از واقعه خالی است. ایشان بر اساس اصل پاسخگوئی و مسئولیت پذیری دولت در مقابل ملت یا باید عذر خواهی کند و یا استعفا دهد. این وهن مردم است! مگر مردم لولو خرخره هستند؟ در غیر اینصورت این بر نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که از طریق ساز و کار قانونی نسبت به مواخذه وی و وزیر دارائی و امور اقتصادی اقدام کنند تا بخشی از این بی حرمتی به مردم عصبانی که به دلیل زیانهای وارده، جبران شود. اگر کسی نتواند یک صحنه داخلی را مدیریت کند چگونه میتوان امیدوار و مطمئن بود که میتواند خزانه یک کشور مهم و نفتی را مدیریت کند؟ وقتی افراد جسورو شجاع خانه نشین شدند و قدرت تحمل آنها توسط سیستم و سیاست و حکومت کم شد خیلی نباید متعجب بود که چرا چنین افرادی بر مصدر کار هستند؟ افرادی که فقط منتظرند از آنها تعریف شود و هر بلائی سر مردم آوردند گوسفند وار مردم به دنبال آنها باشند.
در یاداشت لختی مدیریت به آفاتی در مدیریت مملکت و اثرات ضد توسعه ائی آن اشاره کردم و نوشتم در کشور و نظام اداری آن مشکلات ساختاری (نحوه گردش قدرت)، مفهومی (عدم نظریه پردازی) و مدیریتی (عدم پرورش مدیران و نداشتن آموزش صحیح) به معنای اعم آن داریم. البته یاد آور شدم که میتوان از طریق نحوه اداره جامعه و همچنین تنظیم روابط انسانی با مردم و تلقی آنها بعنوان شهروند و صاحب حق و نه صرفا" صاحب وظیفه، از یکطرف و تعامل سازمان یافته و ساختار مند تعریف شده سیاست و حکومت با شهروندان از طرف دیگر مشکلات ساختاری و کارکرد سیستم و بازسازی مفهومی آنها و نظریه پردازی برای تبیین تغییرات سیاسی اجتماعی و مرتفع نمودن نیازها و خواستهای مردم را برطرف نمود.
در مسکن مهر مردم نه در تصمیم سازی آن نقش داشتند و نه در تصمیم گیری و لذا تبعات و مشکلات این پروژه به دولت مربوط میگردد و نه مردم که دولت می خواهد هزینه سوء مدیریتش را از جیب انان پرداخت کند. مردم وارد یک قرار داد با دولت شده اند و به تعهدات خود عمل نموده اند و دولت الان دبه درآورده است. فرار از در عقب هم دردی را دوا نمیکند بلکه موضوعات اجتماعی را بی دلیل سیاسی و حساس تر نموده و عقبه امنیتی برای مسائلی که با انگشت باز میشود فراهم مینماید! این یک نمونه از نحوه برخورد غیر مسئولانه ما با مردم است و هیچ موقع هم صادقانه از خود نپرسیده ایم ما چه کرده ایم که بخشی از مردم الان دلسرد شده اند؟!

کد خبر 600278

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۶:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
    2 2
    دو کلمه هم از آقای مختلس...
    • امید A1 ۱۲:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
      1 1
      گویا اقای تاجیک به خال زده؟ پرونده سازی داره شروع میشه بی نام افشا کن افشا کن. تازه داره بازی گرم میشه. مثل اینکه سوخته طرف. بابا این بنده خدا چیزی نگفته. حرف بدی نزده که با یک عذر خواهی ساده کار حل میشه. پیچیدش نکنید. منتظر اسناد اختلاسیم. خبر آنلاین کمی تنور را گرم کن. زمستان سیاست خیلی سرده. نمیشه ترامپ آمریکا را گرم کنه و ما در اینجا از سرما یخ بزنیم. عزت زیاد و ایام مستدام
  • بی نام IR ۰۸:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
    1 1
    بالاخره ترس از مردم با اجازه از کدخدا برای "بله" گفتن همین چیزارم داره دیگه.
  • شمس تبریزی 1 A1 ۱۱:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
    2 1
    پس لرزه های انتخاب ترامپ به ایران هم رسیده. نوشتار جناب تاجیک این دفعه جسورانه است اما نه در حد ترامپی اش. ایشان تا زمانی که دموکراتها بودن معمولا یکی به میخ میزدن و یکی به نعل. این دفعه بهتر شده و امید است 60 روز دیگه که ترامپ میره به کاخ سفید بهتر هم بشه. به این میگن شم سیاسی داشتن اما یه عده زیادی هنوز دارن مرثیه هیلاری و اوباما را میخوانن. بابا تموم شد و رفت. حالا وقته اینه که پاستور را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم. البته میدانم جناب تاجیک ذاتا باید جسور باشن و نه عافیت طلب که اگر نبودن مهمان کمیته مشترک و دولت لندن نمیشدن اما نمیدانم چرا بعد بازگشت از لندن کج دار و مریز راه میرن. این قضیه رییس بانک مرکزی را که اشاره فرمودین، بی خیال بشین
  • شمس تبریزی 2 A1 ۱۱:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
    3 0
    میدانید چرا؟ مگه دولت جمهوری اسلامی به تعهدات دولت پهلوی عمل کرد؟ نه. اشرف کلی پول از ملت گرفته بود تا واحدهای آپارتمانی مهستان را تحویل بده. نه اون تحویل داد و نه جمهوری اسلامی بر ذمه گرفت. حق هم داشت. پولش رو اشرف گرفته بود و زده بود به چاک. به ایشان ربطی نداشت. حالا چرا این مثال را زدم؟ چون دولت که در ایران عوض میشه، مثل اینه که رژیم عوض شده و دولتها تعهدی نسبت به تعهدات دولت قبل ندارن. چون در حقیقت رژیم عوض شده. مگه احمدی نژاد نسبت به تعهدات دولت قبلش تعهدی داشت که روحانی بخواد داشته باشه؟؟ خواستم بگم نیاز به پاس کردن درس فرار نیست. مگه همه چیز را باید در دانشگاه یادگرفت؟چند سال که جزو مقامات جمهوری اسلامی باشی، اتومات در رفتن را یادمیگری. اصلا اگه در رفتن را بلد نباشی جزو مقامات نمیشی
  • شمس تبریزی 3 A1 ۱۱:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
    1 0
    جناب تاجیک، نقد سیاست های دولت را رها کنید. اینها تا سال پیش که دنبال برجام بودن. از سال پیش تا حالا هم دنبال این هستن که دبه درآوردنهای دموکراتها سر برجام را بخیه کنن. تا تیر سال اینده هم که باید با ترامپ و ایل و تبارش چانه بیشتر بزنن. کل چهار سال عمدتا به همین گذشت. اصلا وقتی ندارن که به داخل برسن. من یه پیشنهاد برای آقای روحانی دارم. حالا که شما وقتت را همش روی امریکا گذاشتی، بیا و یه کار دیگه بکن که ما بگیم سنگ تموم رو گذاشتی. ریگان کیک و انجیل و کلت فرستاد. شما هم یه کیک شکلاتی به شکل کلید بفرست. روش هم یه روبان بنفش بزن. قرآن نفرست چون قرآن نباید دست غیر مسلمان باشه. اما ماکت یه کلاهک هسته ای را بفرست. بگو اگه اهل شیرینی هستی که مبارک باشه اگه نه گزینه دوم روی میزه خخخخخخخ
  • شمس تبریزی 4 A1 ۱۲:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
    2 0
    از شوخی گذشته، مردم آمریکا از جمهوریخواهان و دموکراتهای سنتی خسته بودن و فهمیده بودن از اینها آبی گرم نمیشه. اینه که به نظر من دو نفر فقط شانس داشتن. برنی سندرز و دونالد ترامپ. نه اولی دموکرات سنتی بود و نه دومی جمهوریخواه کلاسیک. به نظرمن مردم ایران هم همین وضعیت را دارن. حنای اصولگرایی و اصلاح طلبی کلاسیک دیگه رنگی نداره. میگین نه؟ کاری نداره. اردیبهشت 96 امتحان کنین، ببینید چند نفر میان پای صندوق رای. لا اقل اگه نامزد جسور هم ندارین، تظاهر به جسارت کنید. برای رای آوردن نیاز دارین همانطوری که جمهوریخواهان نیاز داشتن. دموکراتها کله خشکی کردن و نذاشتن سندرز انتخاب بشه، حاصلش شد همینی که میبینید خداحافظ
  • شمس تبریزی A1 ۱۲:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
    2 0
    راستی آقای تاجیک میخواستم یه پیشنهاد برای پرشور شدن انتخابات 96 بدم. آمریکایی ها از فساد جنسی هم صحبت کردن و میلیونها بیننده را مجذوب مناظرات انتخاباتی کردن، ما هم بیایم از فساد مالی هم حرف بزنیم. به شور و هیجان انتخاباتی کمک زیادی میکنه. این هم یه پیشنهاد بود تا شور انتخاباتی و علاقه به انقلاب را باردیگر به رخ جهانیان خصوصا آمریکای جهانخوار بکشیم خخخخخخخ
  • شمس تبریزی 5 A1 ۱۳:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
    0 0
    دم آقای تاجیک گرم. این دفعه زود منتشر کردن. به نظرم نوشته هام خط قرمز نداشت که زود تصویب شد. خخخخخخ. خب من هم به وجد آمدم و میخوام یه کمی درس تاریخ بدم. به من بگین خسرو معتضد خبرآنلاین. خخخخخ. جناب تاجیک، دکتر هوشنگ نهاوندی میگه شاه یه خصوصیت داشت. هر کدام از مقامات پهلوی که نقدی به دستگاهی داشتن، ور میداشت همون منتقد را میذاشت در راس دستگاهی که منتقدش بود و ضمنا نمیذاشت هم کار کنه. مثال میزنه و میگه ناصر یگانه به دادگستری نقد داشت، کردش رییس دیوان عالی کشور و نذاشت کاری هم از پیش ببره. ناصر مقدم هم که در رکن دو بود و یه طومار بلند و بالا از اسامی فاسدان آن روز جمع کرده و به دفتر فرح فرستاده بود را کرد رییس ساواک و نذاشت اون هم کاری از پیش ببره
  • شمس تبریزی 6 A1 ۱۳:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۳
    1 0
    حالا با عرض پوزش به نظرم در جمهوری اسلامی مشابه این قضیه اتفاق افتاده. هر کس که به وضعیت اقتصادی و فساد و سیاست خارجی و غیره نقد داره، خودش بعد مدتی در راس همان تشکیلات قرار میگیره، و میبینی اون هم کاری از پیش نمیبره. قضیه چیه؟ آقای تاجیک، آیا انقلاب کردیم که هی مسولیتها پاسکاری بشه؟ رییس صدا وسیما بره تو مجلس، قایم مقامش بشه وزیر کشور و شهردار منتقد بشه رییس جمهور؟ خب آقا این که میشه همون بازی شاهانه که قبل انقلاب هم بود. اشرف رفیق عشقی اش پرویز راجی را میکرد سفیر لندن، و راننده رییس بانک مرکزی انقلابی هم میشه مولتی میلیاردر. اینها با هم چه تفاوتی دارن؟ همینجور به هم نون قرض میدن. عین دوره پهلوی هزار فامیل داریم. تا انقلاب بعدی خدانگهدارتان خخخخخخخخخ