۰ نفر
۲۸ آبان ۱۳۹۵ - ۰۴:۵۷

قصد کرده‌ام به آرامستان ظهیرالدوله در خیابان دربند(در شمیران) بروم.

از نزدیک بر سر خاک ملک الشعرا بهار، رهی معیری، حبیب سماع حضور، روح‌الله خالقی، فضل‌الله صبحی مهتدی، حسین تهرانی، حسین صبا، داریوش رفیعی، غلامحسین درویش، مرتضی محجوبی، غلامرضا رشید یاسمی، توفیق جهان‌بخت و ده‌ها شهره شهر مدفون حضور یافته و فاتحه‌ای بخوانم اما برای ورود به این آرامستان باید و حتماً پنجشنبه‌ها مراجعه کرد و به طور جداگانه بر سر مزار این بزرگان حضور یافت. خانم‌ها از ساعت 10 تا 12 صبح و آقایان از ساعت 13 تا 16 همین! و بقیه هفته و روز و ساعات غیرممکن است. چرا؟ نمی‌دانم!

سال‌ها است که دیگر اجازه دفن اموات را در این آرامستان نمی‌دهند و قریب به نیم قرن است که همسایه جدیدی برای خفتگان در این مزار اضافه نشده اما چرا اجازه حضور نمی‌دهند؟ آیا این آرامستان شخصی است؟ بعید است چرا که قریب به 600 تن از طبقات مختلف مردم برای همیشه اینجا آرمیده‌اند و از عمر درگذشت برخی از آنها، قریب به یک قرن می‌گذرد و بعید است خویش و قومی وجود داشته باشد و نشانی از آنها بگیرد و بیشتر «اهل تحقیق» به این مکان پا می‌گذارند تا دریابند نامداران سرزمین‌شان، در چه وضعیتی مزارشان قرار دارد. در آرامستان «ابن بابویه» (در شهر ری) وضع بسیار اسف‌بار است و قبور بسیاری از نامداران تهران و ایران، چندان نام و نشانی ندارند.

میرزا ابوالحسن جلوه، سیداشرف الدین گیلانی، خانم فخرالدوله، ابوالقاسم انجوی شیرازی، عبدالرزاق بخایری (ترسیم‌کننده یکی از نقشه‌های قدیمی تهران)، استاد حسین بهزاد (نقاش)، هادی خان رنجی، جهان پهلوان تختی، حسین کوهی کرمانی (روزنامه‌نگار و نویسنده)، مهدی خالدی (نوازنده ویلون)، آشیخ رجبعلی خیاط، علی‌اکبر دهخدا، مرحوم عطاالله زاهد (هنرپیشه سینما و تئاتر)، حیدر رقابی (شاعر و متخلص به هاله)، سیدحسن سادات ناصری، مرحوم کاظم سامی، فاطمه سیاح (نخستین بانوی استاد دانشگاه تهران)، حاج محمدحسن شمشیری، شیخ صدوق (صاحب خصال)، دکتر غلامحسین صدیقی(وزیر کشور دولت دکتر محمد مصدق)، زنده‌یاد علی‌اکبر غفاری (نویسنده کتاب ارزنده عاشورا)، میرزاده عشقی، محمدعلی فروغی، رحیم مؤذن‌زاده اردبیلی، رکن‌الدین مختاری(رئیس شهربانی پهلوی اول)، هادی خان تجویدی(استاد بلامنازع مدرسه صنایع قدیمه و مستظرفه)، عباس یمینی شریف؛ دوست خوب بچه‌ها و ده‌ها نفر دیگر در این وادی خفته‌اند و سنگ مزار اغلب آنان از بین رفته است. با خود می‌اندیشم: ای‌کاش ابن‌بابویه نیز همچون ظهیرالدوله نظم و نسقی داشت و با ممانعت، آشنایی نسل امروز و جوان را مانع نمی‌شدند و این چنین نیز دستخوش تاراج طبیعت و آدم‌های بی‌تفاوت نمی‌شد.

گذارم به آرامستان «لهستانی‌ها» در منطقه 14 شهرداری تهران می‌افتد. در جوار این آرامستان، دو آرامستان روس‌ها (ارتدوکس‌ها) و هموطنان آشوری قرار دارد و در قسمت اعظم آن، لهستانی‌هایی که به اجبار در جنگ جهانی دوم به ایران کوچانده شدند و در سرزمین ما به دیار باقی شتافتند، در خاک آرمیده و دارای سنگ مزار «یک شکل» آن هم از جنس خاک آجر هستند و آن گاه که درمی‌یابم مقبره‌ای که به فراز آن طاق گنبدی شکلی از آجر ساخته شده، مربوط به دکتر کلوکه‌ است، یاد خدمات مرحوم میرزا تقی‌خان امیرکبیر می‌افتم که حاضر نشد دانشجو و دانش‌آموز به فرنگ بفرستد و ایضاً تأکید کرد از روس‌ها و انگلیسی‌ها نیز تقاضای معلم و استاد ننمایند و از پروس و (آلمان و اتریش) و دول بی‌طرف این استادان برای آموزش فرزندان این دیار بیاورند و در آن مجموعه دکتر فووریه، دکتر طولوزان و بسیاری از مشاهیری که به ایران آمدند، خفته‌اند. در بخشی از این آرامستان، به سنگ مزار «کنت دومونت فرت» نخستین رئیس پلیس اروپایی (ایتالیایی)
بر می‌خورم و یاد قوانین پیشرفته‌ای که او برای ایجاد نظم و نسق در تهران وضع کرد، می‌افتم و در کنارش، مزار فرزندانش قرار دارد که نام یکی از آنها «لیلی» است.

قطعه هنرمندان و نام‌آوران بهشت زهرا(س) نظم و نسق خوبی دارد و فضای طراحی شده بسیار زیبا و دل‌انگیز است. به یاد استاد مرحومم، جعفر شهری برسر مزار او می‌روم و درکنار او استاد رسام عرب‌زاده و اندکی آن طرف تر، جهانگیر فروهر خفته است و نه محدودیت ظهیرالدوله را دارد و نه بی‌سر وسامانی ابن بابویه را.

این آرامستان‌ها، بخش مهمی از حافظه و خاطرات شهرمان تهران است و شتافتن به دیار باقی، امری ناگزیر و ناگریز. این «شتری است که در خانه همه ما می‌خوابد» و احترام به اموات، بخصوص بزرگان و نامداران، از سنت‌های سنیه ما ایرانی‌هاست. با حفظ این اماکن تاریخی، نسل امروز و فردا را با بزرگان و تاریخ تهران آشنا سازیم.

کد خبر 602095

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین