اعترافات دزدان خانه های خالی

اقدامهای پلیس برای ردیابی این تبهکار با شکایتی از سوی صاحب یک خانه ویلایی در دستور کار قرار گرفت.
این مرد نزد پلیس گفت: برای انجام کاری به همراه زن و بچههایم خانه را ترک کرده بودیم چون در خانه گاو صندوق داریم، اسناد و جواهرآلات و پولها را در آن نگهداری میکنیم. چندی بعد از ترک خانه وقتی برگشتیم متوجه به هم ریختگی در وسایل خانه
شدیم.
وقتی در گاو صندوق را باز کردم متأسفانه دیدم همه طلا و پولها به سرقت رفتهاند.با توجه به این ادعاها و بازدید مأموران از محل وقوع سرقت، پلیس احتمال داد با دزدان حرفهای روبهرو است که توانسته بیهیچ صدمهای در گاوصندوق را باز کنند و اموال باارزش داخل آن را
بدزدند.
با این احتمالات بود که مأموران پلیس آگاهی تجسس برای به دست آوردن ردی از دزدان جواهرات را در دستور کار خود قرار دادند تا اینکه به سرنخهایی رسیدند که براساس آن سه مرد با مراجعه به یک طلافروشی قصد داشتند مقداری طلا را بدون فاکتور به فروش برسانند.
بدین ترتیب پلیس این منطقه را به صورت نامحسوس تحت مراقبتهای ویژه خود قرار داد و منتظر ماند تا مردان مرموز به جواهرفروشی مراجعه کنند. وقتی پلیس از حضور سارقان در جواهر فروشی اطمینان پیدا کرد وارد عمل شد و این سه نفر را به دام انداخت.
متهمان که باور نداشتند به این زودی از سوی پلیس ردیابی و بازداشت شوند در بازجوییهای ابتدایی ادعای بیگناهی کرده و گفتند که اطلاعی از ماجرای سرقت طلاها و پول از گاوصندوق ندارند اما وقتی در جریان تحقیقات تکمیلی پلیس مشخص شد که آنها از دزدان سابقهدار هستند، ناچار لب به اعتراف گشوده و پرده از سرقت نیمه شب از خانه ویلایی برداشتند.
این در حالی بود که مرد مالباخته با اطلاع از بازداشت این دزدان ، با حضور در اداره آگاهی ، جواهرات به سرقت رفته را شناسایی
کرده بود.
بدین ترتیب بازجویی از دزدان طلاها آغاز شد و یکی از آنها درباره جزئیات ماجرای سرقت گفت: وقتی با دیدن خاموش بودن چراغ این خانه ویلایی احتمال دادیم که کسی در خانه حضور ندارد مدتی آنجا را تحت نظر قرار داده تا اینکه اطمینان پیدا کردیم صاحبخانه بیرون است، بنا براین نقشه سرقت از آنجا را طراحی کردیم.
نیمه شب با تاریک شدن هوا از بالای دیوار وارد آنجا شدیم. شیشه یکی از پنجرهها را شکسته و وارد محوطه داخلی ویلا شدیم چون احتمال میدادیم کسی متوجه حضورمان در خانه ویلایی شود سریع به دنبال اشیای کوچک و باارزش میگشتیم تا اینکه کیف کوچکی داخل اتاق توجهمان را به خود جلب کرد. ابتدا تصور کردیم باید پولی داخل آن باشد. وقتی در کیف را باز کردم یک دسته کلید داخلش بود.
به نظر می رسید کلید گاوصندوق باشد، کلید را برداشته و در گاو صندوق را باز کرديم. مقداری طلا و جواهر و پول داخل آن بود، آنها را برداشته و به سرعت محل را ترک کردیم.
گفتنی است این پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال شد.

46