مساله آب دغدغه بسیاری از سیاستمداران ایرانی است که از مناطق کویری و نیمهکویری داخل ایران میآیند. این سیاستمداران ارزش منابع محدود آب در میانه سرزمین ایران را به عینه لمس کردهاند و آرزو دارند کاری کنند که منابع آب استحصالنشده یا از منظر آنها هدررفته به ارزش اقتصادی تبدیل شود.
هاشمی جزو مثالهای مهم این نوع سیاستمداران بود. اگر برای مرحوم آیتالله چند میراث مهم قایل شویم قطعا دغدغه بخش آب و موج سرمایهگذاریهای گسترده در این بخش (خصوصا سدسازی) جزو موارد انکارناپذیر آن فهرست خواهد بود.
البته امروز که به عقب نگاه میکنیم و تصمیمات ۲۰-۳۰ سال قبل را با دید انتقادی امروزی بررسی میکنیم در کنار تاثیرات مهم این برنامهها، خطاهایی بزرگ و کوچک هم در آن میبینیم.
شاید مهمترین نقدمان تمرکز بیش از حد تلاشها بر روی روشهای سازهای برای «افزایش عرضه» و کمتوجهی به افزایش «بهرهوری مصرف آب» (خصوصا در بخش کشاورزی) بود. ولی این نقدی است که امروز و پس از رسیدن کشور به مرز ظرفیتهای استحصال و نیز یادگیری از تجربه جهانی داریم.شک ندارم که خواسته خود هاشمی هم این میبود که گذشته را بازخوانی انتقادی کنیم، درسهای چند دهه قبل را جمعبندی کنیم و به راهحلهای جدید و متفاوت بیندیشیم.
*استادیار اقتصاد مالی انستیتو فناوری استیونس آمریکا
3535
نظر شما