محمد اکبری: اکنون فردی در امریکا به قدرت رسیده است که بسیار ساختار شکنانه حرف می زند و دستورات و رفتارهای او می تواند روابط امریکا را نه با یک کشور بلکه با بازیگران متفاوت نظام بین الملل به سمت تنش سوق دهد. او رویکرد و دیدی جدا از ساختار قدرت و حکومت در امریکا دارد. هم اینکه او بی تجربه است و با مسائل سیاسی و ساختار نظام بین الملل نا آشناست و هم اینکه قرائتی جدید از حکومت و حکمرانی دارد و کارهایی که می کند مورد تایید و رضایت سیستم سنتی و حاکمیت امریکا نیست.
اولین برخورد و رودرویی ترامپ با ساختار حاکمتی امریکا در رابطه با فرمان او در مورد ممنوعیت صدور ویزا برای هفت کشور اسلامی بود که سیستم قضایی امریکا و دادستان های ایالتی وارد این کارزار شدند. فرمان ترامپ باعث شد موجی از تشنجات سراسر امریکا را فرا بگیرد و بجز اینکه در سراسر جهان نگرانی های زیادی را در بین شهروندان و مقامات کشورها بوجود آورد باعث تظاهرات و تحسن های زیادی در ایالات متعدد امریکا گردید.
ترامپ پیش از امضای این دستور در پنتاگون گفت: «ما میخواهیم اعتراف کنیم که از کشورمان حمایت میکنیم و عمیقا مردم خود را دوست داریم. ما هیچ وقت درس هایی که از 11 سپتامبر گرفتیم را یا قهرمانانی که در پنتاگون از دست دادیم را فراموش نمیکنیم.
اما نکته ای که از سوی ترامپ مورد توجه قرار نگرفته، این است که 19 هواپیماربا در حمله تروریستی 11 سپتامبر سال 2001 از کشورهای مصر، لبنان، عربستان سعودی بودند و هیچکدام از آن کشورها شامل چیزی که آقای ترامپ به آن گفتند "معیارهای جدید بررسی" نمیشوند.[اینجا]
واکنش های بسیاری از سوی مردم امریکا به این فرمان شد و خیلی ها آنرا نژادپرستانه و در تناقض با ارزشهای امریکایی خواندند. ارزشهایی که با شعارهایی در رابطه با آزادی، برابری و احترام به آن عجین شده است.
در این باره دادستان ها و قضات دادگاهها وارد عمل شده و در صدد مقابله با این فرمان برآمدند. در حالی که مخالفت ها با فرمان اجرایی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در ممانعت از ورود مهاجران 7 کشور اسلامی به این کشور ادامه داشت، دادستان ارشد ایالت واشنگتن با طرح شکایتی علیه این فرمان، آن را غیرقانونی و مغایر با مفاد قانون اساسی آمریکا ارزیابی کرد. [اینجا]
همچنین یک قاضی فدرال در نیویورک با صدور حکمی اضطراری "موقتا" دستور دونالد ترامپ مبنی بر منع ورود شهروندان هفت کشور به ایالات متحده را متوقف کرد. [اینجا]
در نهایت با توجه به اعتراضات و لفاضی های ترامپ که به رای دادگاه اعتراض کرده بود، دادگاه استیناف فدرال در سان فرانسیسکو، به شدت از ادعای دولت درباره اینکه این ممنوعیت از ترس تروریسم است، انتقاد کرد و دادستانی که این حکم را به چالش کشیده بود، تحت فشار گذاشت. این دادستان تاکید دارد دستور ترامپ خلاف قانون اساسی است و مسلمانان را هدف میگیرد. [اینجا]
موضوع دیگری که یادآور رودرویی بخشی از ساختار امریکا با ترامپ است رای ناپلئونی سنا به یکی وزرای پیشنهادی ترامپ بود. در حالی که سنای آمریکا را 48 سناتور دمورکات و 52 سناتور جمهوری خواه شکل می دهد، در جریان رأیگیری خود در خصوص انتصاب بتسی دیواس به عنوان وزیر آموزش شاهد رویدادی تاریخی بود که در آن ۵۰ سناتور به وی رأی موافق و ۵۰ سناتور دیگر رأی مخالف دادند. [اینجا]
این موضوع نشان داد که سناتور های دموکرات در مجلس سنا در مقابل ترامپ کاملا هم دست بسته نخواهند بود و رئیس جمهور جدید کار آسانی در روند رفتارهای ماجرا جویانه خود نخواهد داشت. آنها می توانند با اجماع سازی در مقابل ترامپ طرح های خاصی را برای کاهش تاثیر فرمانهای تنش زای او در پی بگیرند.
از این رو این سوال خیلی زود در اذهان کارشناسان و ناظران شکل گرفت که آیا سیستم حاکمتی امریکا می تواند ترامپِ ساختار شکن را کنترل کند یا قدرت رئیس جمهوری به مانند ترامپ انقدر زیاد است که او ساختار سنتی آنرا می تواند نادیده بگیرد و طرحهای تنش آفرین خود را عملی سازد.
به هر حال موضوع ممنوعیت صدور ویزا و رای قاضی فدرال برای متوقف کردن آن، این موضوع را شکل داد که مسئله تفکیک قوا در امریکا می تواند قدرت قضات دادگستری را در مسائل اینچنینی نشان دهد. این شاید آخرین رودرویی نباشد. اگر مشکلات اینچنینی باز هم بوجود بیایند این قضات می توانند دست به کار شده و کنترل کار را در دست گرفته و ترامپ را محدود کنند. اما این موضوع هم وجود دارد که قدرت دادگاه فدرال در چه حدی است؟ چه دستوراتی را با چه محدوده ای می تواند لغو یا متوقف کند؟ آشکار است که دست قضات در همه مسائل باز نخواهد بود و بسیاری از مسائل در حیطه وظایف آنان نیست و خود دولت مسئولیت اجرای آنرا دارد.
از سویی افکار عمومی و حضور آنان در صحنه می تواند روی بعضی از مسائل تاثیرگذار باشد. تظاهرات و اعتراضات مردم در موضوع ممنوعیت صدور ویزا توانست تاثیرگذار باشد و روند دیگری در مخالفت با فرمان ترامپ شکل گرفت. هر چند ترامپ فردی پوپولیست است و با شیوه های پوپولیستی و شعار های عوام فریب توانست آرای زیای کسب کرده و وارد کاخ سفید شود اما می توان گفت به علت مخالفت رسانه ها و روشنفکران و دانشگاهیان با او نمی تواند مردم را برای جنگ یا تنشی بزرگ بسیج کند.
49312
نظر شما