اخراجی‌ها را دیدم. وقتی از سالن سینما بیرون آمدم ساعت یک بامداد بود و هنوز عده‌ای بودند که می‌خواستند وارد سینما شوند...

اخراجی‌های دو به مراتب حتی ازنسخه اولی‌اش افتضاح‌تر بود. نه فیلمنامه و قصه منسجم و نه حرف خاصی. ماجرای هواپیما ربایی‌اش که گرته‌برداری ناشیانه‌ای از ارتفاع پست بود. با صحنه‌هایی که حتی نمی‌شد فهمید چیست. کنار هم قرار گرفتن سرنشینان هواپیما با اسرای تازه اسیر شده در اردوگاه. صحنه‌های بی‌هدف و لوده‌واری چون مسابقه فوتبال که فقط و فقط هدفش خنداندن بی‌معنای تماشاگر بود.

اخراجی‌های2 مرا مبهوت کرد. آنقدر که بشود بدون فیلمنامه و هر طرح مشخصی تنها با لودگی و چهار تا تکه کلام تکراری ملت را وادار به خندیدن کرد. . . البته اخراجی‌ها نمایایی از نیاز عمده جامعه ماست. جامعه خسته، عصبی و درگیری که دوست دارد به چیزی بخندد. حتی اگر بداند آن چیز خنده معنادار ندارد. همه آدم‌ها گاهی نیاز به تخلیه روحی دارند و چه بهتر که سالن سینمایی باشد و در تاریکی آن به لهجه غلیظ یکی و عمله بودن دیگری بخندی. اخراجی‌های2  نیاز مبرم جامعه ما را به شادی و وسایل بروز شادی نشان داد. خنده‌های بی‌دلیل و عجیب تماشاگران کناری واکنشی به همه تلخی‌های ناشی از سختی و شتاب دار بودن زندگی است. زندگی با شتاب به کندی طنزآلود نیاز دارد. اما این نیاز باید به شکل واقعی پاسخ داده شود.

 نه اخراجی‌ها پاسخ واقعی‌اش هست و نه ده نمکی می‌تواند پاسخ‌دهنده این نیاز باشد. ده‌نمکی خودش یکی از عاملین خستگی چندین ساله این ملت است. نعره هایش و (به قول دیالوگ آژانس شیشه‌ای) دود موتورش در گوش و حلقوم مردم آنقدر هست که هنوز خستگی‌شان را در نبرده باشد. اما وقتی که چیزی نیست از خستگی مفرط باید به هر مسکنی چنگ زد. حتی اگر این مسکن ساخته و پرداخته ویروس واقعی باشد. شاید به واقع اخراجی‌ها همان واکسن باشد!

سمیه توحیدلو   smto. ir

سگ خانواده اوباما

بالاخره معلوم شد سگی که باراک اوباما در شب پیروزی در انتخابات قولش رو به فرزندانش داده بود، کدام است. این موضوع امروز بعد از چند ماه حدس و گمان، به موضوع روز رسانه‌های آمریکا تبدیل شد.

واشنگتن‌پست امروز در صفحه نخست خبر انتخاب این سگ خوشبخت رو داد. سی ان ان که راه به راه درباره سگ جدید کاخ سفید حرف می‌زد.

سگ منتخب یک توله شش ماهه از ‌نژاد Portuguese water dog و به رنگ سیاه و سفید است و هدیه سناتور تد کندی است. بچه‌های اوباما نام سگ رو بو گذاشتن.

جالب این که موضوع سگ خانواده اوباما یکی از دو، سه مورد از قول‌های شب پیروزی باراک اوباماست که رسانه‌های آمریکایی در ماه‌های گذشته پیگیری کردن.

اما موضوع بو آخرین موردی است که این هفته از آقای اوباما نقل شده.

آقای اوباما که پس از بازگشت از سفر اروپایی شاد و خرامان از استقبال شایانی بود که ازش شده بود، این هفته مورد تهاجم چند باره دشمنان قرار گرفت.

اول از همه انتشار فیلم دولا شدن (‌تعظیم) آقای اوباما در برابر ملک عبدالله پادشاه عربستان در اجلاس لندن بود.

در این نصویر دیده می‌شه آقای اوباما موقع دست دادن با شاه عربستان مقدار زیادی دولا می‌شه و دست راستی‌ها در آمریکا به شدت از رئیس‌جمهوری این کشور تعظیم‌کرده و سر فرودآورده شاکی بودن. وقتی هم که خبرنگارها این سؤال را از سخنگوی کاخ سفید پرسیدن، او گفت هنگامی که این همه مشکل اقتصادی داریم، نباید از این سؤال‌ها پرسید. منطق براتون آشنا نیست؟

اما موضوع دوم، انتقاد و عدم رضایت دانشجویان دانشگاه نوتردام در ایالت ایندیانا از حضور آقای اوباما در جشن فارغ‌التحصیلی این دانشگاه کاتولیک هست. جماعت مخالف سیاست‌های لیبرال اوباما در برابر موضوع سقط جنین هستن و گفتن نمی‌خوان روی او رو ببینن. جالب این که شنیدیم این دانشجویان یک میلیون دور تسبیح (بله تسبیح) نذر کردن که اوباما نیاد.

اما دانشگاه ایالتی آریزونا هم با اعلام این که در جشن فارغ‌التحصیلی امسال به اوباما دکترای افتخاری نخواهد داد، در کانون یکی از جنجال‌های این هفته قرار گرفت. معمولاً رسم هست مهمان بلندپایه‌ای که برای مراسم دانش آموختگی به دانشگاهی دعوت می‌شه، دکترای افتخاری دریافت می‌کنه. البته نه از جنس دکترای آقای کردان. به عبارتی نسخه بدون غلط دیکته‌ای رو به این افراد تقدیم می‌کنن. حالا مسئولان دانشگاه ایالتی آریزونا که امسال میزبان آقای اوباما هستن می‌گن دلیلی نمی‌بینن به او دکترای افتخاری بدن، چون او جوان است و هنوز دستاورد مهمی در زندگی نداشته!

یکی نیست بگه عمو! بسیج عمومی میلیون‌ها جوان آمریکایی در طول دو سال مبارزه انتخاباتی و ورود به کاخ سفید به عنوان اولین رئیس‌جمهور سیاه پوست کم کاری بوده که می‌گید طرف کاری نکرده؟ ‌

وبلاگ حاجی واشنگتن

hajiwashington. com

کد خبر 6483

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • taghi IR ۱۰:۱۰ - ۱۳۸۸/۰۱/۲۵
    0 0
    خانم توحيد لو ،جانا سخن از زبان ما مي گويي اما بدان جامعه ما مانند لوله هاي مرتبط مي باشد كه همه بخشها در يك سطح قرار مي گيرند. سينما مانند اقتصاد مانند سياست مانند ورزش مانند...