روسیه یکی از همسایگان بزرگ ایران است و همواره چالشها و فراز و فرودهایی میان ما و روسها وجود داشته است. نگاهی به گذشته تاریخ روسیه و ایران حاکی از اهمیت استراتژیک ایران برای روسیه است. روسیه همواره علاقمند بوده که از طریق ایران به آبهای گرم خلیجفارس دست یابد . بر این اساس در جنگ جهانی اول و قبل از آن حدود 28 شهر ایران را در قالب دو پیمان ترکمانچای و گلستان (1814 و 1828) از ایران جدا نمود.در جنگ جهانی دوم روسیه پس از اشغال ایران حاضر به خروج از ایران نبود و فشار نظام بینالملل و سیاست خوب آقای احمد قوام باعث شد تا روسیه را مجبور به اخراج نمایند.
همچنین روسها تلاش نمودند تا در دو شهر ایران دو حکومت خودمختار شامل تبریز و کردستان تشکیل دهند تا از این طریق به امتیاز نفت شمال برسند.
پس از آنکه ایران در دایره آمریکا قرار گرفت و پایگاههای زیادی را به آمریکاییها بخشید روسیه از طریق همکاریهای اقتصادی به توسعه روابط با ایران علاقمند شد.لذا قرار شد ذوب آهن اصفهان را طی 4 سال به پایان برسانند. لیکن این مدت 8 سال به درازا کشید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی روسها فکر کردند،بر مبنای نظام دو قطبی غیرمنعطف قرار است ایران در چنبره روسیه قرار گیرد. اما هنگامی که حضرت امام خمینی با هر دو ابرقدرت به مقابله پرداخت روسها متوجه شدند که انقلاب اسلامی سر استقلال دارد و حاضر به قرار گرفتن در دامنه یکی از ابرقدرتها نیست. لیکن به هر حال در موازنه بین روسیه و آمریکا نسبت به ایران، مقامات جمهوری اسلامی ایران به دلایل متعدد و از آن جمله همجواری مرزها،تعارض با استکبار و استعمار و سوابق انقلابی دو کشور،به روسیه تمایل بیشتری پیدا کردند.
ایران انتظار نداشت تا سایت بوشهر را که آمریکاییها و سپس آلمانها تحریم کرده بودند،تکمیل نماید و این قضیه همچنان در حال نهایی شدن است.
ایران فکر میکرد که ساخت این سایت نباید بیشتر از 8 سال طول بکشد،اما هماکنون که در سال 89 به سر میبریم نمیتوانیم به طور قطع پایان آن را اعلام کنیم.
از طرف دیگر روسیه به مقامات غربی و آمریکا چنین فهمانده بود که مواضع ایران را کاملا درک میکند و سر نخ انرژی هستهای دست روسیه اس، لیکن در قضیه مبادله اخیر و بیانیه تهران که حاکی از توافق سه کشور ایران،برزیل و ترکیه مبنی بر اینکه 1200 کیلوگرم اورانیوم با غنای سه و نیم را به ترکیه به امانت بسپارند و در مقابل 120 کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 را تحویل بگیرد،این عمل برای روسها گران تمام شد. زیرا روسها فکر میکردند ایران نسبت به این کشور اعتماد بیشتری دارد تا ترکیه و برزیل.
بر این اساس مقامات روسی به نحوی فشار خود را بر روی ایران افزایش دادند و همراهی خود را با ایالات متحده در پیشنویس قطعنامه چهارم شورای امنیت نشان دادند و علیرغم اینکه پوتین رییسجمهور وقت روسیه به ایران سفر کرده بود و از سویی تعاملات تجاری بین دو کشور به میلیاردها دلار میرسید،انتظار ایران و رییسجمهور محترم آن از روسیه این بود که حداقل موضعی مانند چین اتخاذ کنند و نه آنکه بر طبل تحریمها بکوبند.
بر این اساس آقای دکتر احمدینژاد در یک دیپلماسی عمومی و در یک سخنرانی عام تقاضای انتقادی خود را از مدودف اعلام نمودند. به نظر میرسد بهتر آن باشد که چنین گزارههای انتقادی از مجاری دیپلماتیک انجام بگیرد. شاهد بر این ادعا پاسخ سخگوی کاخ کرملین مبنی بر اینکه ما بر مبنای منافع ملی خود عمل میکنیم و دوستیها و دشمنیها اعتباری نداشته و منافع ملی معتبر و پایدار است. البته در طی چند روز گذشته مجاری مختلف جهت آرام نمودن این فضا دست به کار شدند ،زیرا هم روسیه به ایران نیازمند است و هم ایران به روسیه و مسأله انرژی هستهای ایران باید در فضای تعامل بین ایران،روسیه و چین با طرفهای دیگر انجام گیرد.
نظر شما