بازگشت خطر پوپولیسم و مسئولیت آن بیش از هرچیز و هرکس متوجه جریانها و طیفهایی است که برخلاف رخدادهایی که با همه خوب و بدش از سال 92 برمداری از عقلانیت قرار گرفت به طور ششدانگ به مخالفت برخاستند. آنان براین تصور بودهاند که با کاستن از اندازه دولت اعتدال و ترجیح منافع جناحی خود بر مصلحت عمومی، خواهند توانست باردیگر بر کرسی قدرت اجرایی تکیه زنند. آنان بیآنکه بخواهند حتی در تشخیص منافع خود در آینده سیاسی کشور تعقل کنند، تنها به امیدواری پوپولیستها یاری کردهاند؛ بهگونهای که حالا خود بیش از جناحهای رقیب در مظان حملات پوپولیستها قرار گرفتهاند.
اگر مخالفان تندرو دولت بهجای قبول چارچوبی قانونمند در رفتار سیاسی، به آشفتگی فضای سیاسی دامن نمیزدند، اگر صداقت و اخلاق را در تحلیل و نقد عملکردها بکار برده و به تزریق ناامیدی و سرخوردگی در اجتماع نمیپرداختند، اگر چنان به دروغ پراکنی و ایراد اتهامهای ناروا علیه این و آن نمیپرداختند و... اکنون پوپولیستها وسوسه ورود به عرصه را پیدا نمیکردند. البته اینکه آیا جریان پوپولیست میتواند با عبور از خرد جمعی به قدرت بازگردد یا نه؟ مقولهای دیگر است. اما نقطه امید آنان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری این است که در صورت رویگردانی مردم از اعتماد به سیاست اعتدالی دولت یازدهم و شخص رئیسجمهور روحانی، به مخالفان این دولت نیز اعتماد نمیکنند. در این صورت خلاء ایجاد شده میتواند فرصت لازم را برای عرضاندام شعارهای پوپولیستی فراهم کند. بههمین دلیل راهکار پوپولیستها برای بازگشت به صحنه صورتی چند وجهی دارد: نخست؛ ایجاد شکاف میان خواستهای مشترک طبقات اجتماعی و حتی جمعیت شهرهای بزرگ با شهرهای کوچک و روستاها. به نظر آنان این شکاف و القای تفاوت در خواستهای مردم، فرصت را برای موقعیتهای مطلوبشان فراهم میکند.
دوم؛ مخالفت با ساختارسیاسی کشور که هوشمندانه ازسوی آنان بهعنوان ساختاری الیگارشیک در هرم قدرت نظام سیاسی معرفی میشود. آنان برهم زدن چنین وضعی را نزد افکار عمومی جذاب و وسوسهآمیز مینمایند. اظهارات اخیر چهرههای شاخص این جریان از ماهها پیش و اخیرا در هنگام ثبتنام انتخاباتی، عموما ساختاری را نشانه گرفته است که بهزعم آنان باید تغییر یا اصلاح بنیادین شود. آنان نه از منظر محافظهکاری یا اصولگرایی که از جایگاهی مجهول سخن میگویند و معتقد به حذف همه جریانها و فعالان سیاسی سنتی در کشور هستند. البته اصولگرایان آماج بیشترین حملات آنان قرار دارند.
رقابتها در انتخابات آینده البته صحنه اجماع همه مخالفان ریز و درشت علیه دولت یازدهم خواهد بود اما این وضع به معنای آن نخواهد بود که پوپولیستها جریانهای اصولگرا را مصون از حملات خود کنند. پیشبینی میشود بیشترین آسیبها از این رهگذر متوجه همان گروهها و طیفهایی شود که سادهانگارنه فرصت را برای پوپولیسم تخریبگر فراهم کردهاند.
نقطه اتکای ملت و همه جریانهای ریشهدار(اعم از اصولگرا و اصلاح طلب) در مواجهه با تهاجمهای پوپولیستی، عقلانیت حاصل از تجربه تاریخی مردم و نیز قدرت استدلال دولت در دفاع از عملکرد خود است. مشکل برای طیفهایی است که فاقد ابزار نظری لازم در مقابل این جریان هستند.
در حالی که امید میرفت با پایان دولتدهم، جامعه ایرانی حداقل تا مدتی از جولان پوپولیستها خلاصی یابد، اما بهنظر میرسد این بلیه هنوز هم میتواند سامان سیاسی کشور را دچار تهدید کند.
کد خبر 655085
نظر شما