فهیمه حسنمیری: چهار سال یک بار، حال و هوای شهرهای کوچک و بزرگ، تغییر میکند؛ نوعی گفتمان عمومی و مشترک جای بحثهای همیشگی را میگیرد، امید برای بهبود شرایط، تلاش برای اتفاق افتادن آنچه قرار است مردم یک کشور، با همه تفاوتها و شباهتها، چهار سال دیگر به طور مشترک پیش رو داشته باشند. چهار سال یک بار، حال و هوای شهرها، کوچه و خیابانها، متفاوت میشود. شب و روز آخر تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر، حال و هوای هرسال را داشت،
بازار تهران، ساعت ۱۲ ظهر ۲۷ اردیبهشت ۹۶: جمعیتی که اغلبشان مردان هستند، دور هم جمع شدهاند. صدایشان ناواضح به گوش میرسد. کمکم صداها بلندتر میشود. بگومگوهای انتخاباتیشان شدت گرفته. هرکدام بین حرف آن یکی میپرد و تلاش میکند حرف خودش را به کرسی بنشاند: "آقای عزیز، من سرد و گرم چشیده روزگارم، چرا مخالفت بیجا میکنی..؟" حرفهایش نیمهکاره میماند: "شما سرد و گرم چشیدهای، من هم دنیادیدهام، درس خواندهام، به سن و سالم نگاه نکن، ریشم مثل شما سفید نشده ولی تجربهام از شما بیشتر است، کلی سفر رفتهام، کتاب خواندهام ..."
یک نفر وارد گفتوگویشان میشود: "به کتاب چه ربطی دارد؟ ما اینجا کف بازار بزرگ شدهایم، میدانیم چه چیزی به نفع مردم است."
این گفتوگوها مشابه هم دارند؛ در تاکسی، در اتوبوس و مترو. حتی در فضای مجازی و شبکههای مختلف اجتماعی. اما حالا مثل روزهای سابق نیست. گفتوگو در فرصتهای کوتاه کفایت نمیکند، آنها که فکر میکنند حرفهای بیشتری دارند، به خیابان آمدهاند تا در فرصت بیشتر و رودررو با دیگران، از نامزدی که میخواهند روز جمعه نامش را در برگههای رای بنویسند، دفاع کنند. گفتوگوهایی که گاهی ملایم و دوستانه است و گاهی تندتر میشود، مثل حالا که مرد جوان و مسنتر، صدایشان بالا رفته.
این وضعیت نگرانکننده است؟ همدلی میآورد یا فاصله؟ دکتر محمدامین قانعیراد، جامعهشناسی است که معتقد است اینها لازمه یک جامعه پویاست.
این جامعهشناس به خبرآنلاین میگوید: در انتخابات به دو نوع تعامل نیاز داریم؛ تعامل سرد و گرم. تعامل سرد از طریق شبکه مجازی و غیررودررو اتفاق میافتد که کوتاه و بدون سرانجام است اما تعامل گرم یعنی ارتباط رودرروی مردم با همدیگر، تولید انرژی و ایجاد انگیزش میکند.
او معتقد است انتخابات به این انرژی اجتماعی نیاز دارد که مردم را از بیتفاوتی دور کند، آنها را به صندوقهای رای بکشاند و آماده باشند ساعتها وقتشان را برای شناخت کاندیدها و رای دادن به آنها اختصاص دهند.
تجریش، ساعت پنج عصر ۲۷ اردیبهشت ۹۶: به جای هیاهوی خرید و شلوغی مغازهها، این بار رنگهای تبلیغاتیاند که خودنمایی میکنند. در هر گوشه میدان، زنان و مردانی ایستادهاند که با دستبندها و پوسترهای کاندیدای مورد نظرشان شعار میدهند. اغلب جوانند اما سالمندان و کودکانی هم هستند که دیگران را به حضور پای صندوقهای رای برای نوشتن نام کاندید موردنظرشان دعوت میکنند. انواع روبان، پرچم و پوستر است که دست به دست میشود؛ عدهای هم به دیگران گل میدهند.
گروهی که مشخص است از یک طیف فکری نیستند، دور هم جمع شدهاند: "چرا باید رای بدهیم؟ چه کسی رای بیاورد به نفع شرایط کشور است؟ کدام وعدهها محقق میشود؟ کدام کاندیدا عملکرد بهتری داشته و چه کسی در مناظره موفقتر بوده؟"
شروع گفتوگو بهانه نمیخواهد، همه انگار همدیگر را میشناسند، میایستند و سر صحبت را باز میکنند. ماشینها هم وارد گفتوگو میشوند؛ با انواع بوقها و شعارها و پوسترهایی که چسباندهاند؛ حتی با آهنگهایی که پخش میکنند؛ از خوانندههایی که طرفداری جناحهای مختلف را کردهاند.
دکتر قانعیراد، رییس سابق انجمن جامعهشناسی ایران، این تعامل را سازنده میداند: این گفتوگوها امکان یادگیری اجتماعی را فراهم میکند و به افراد فرصت و آموزش حرف زدن با همدیگر را میدهد. مهمترین شرط زندگی معاصر در یک جامعه سالم، بانشاط و پویا، گفتوگو است. اگر میخواهیم جامعهای مبتنی بر خردورزی داشته باشیم، باید امکانات و موقعیت گفتوگو فراهم شود. این که افراد برای مخالفت و موافقت با همدیگر زمان صرف میکنند، استدلال میکنند و به نقد یا دفاع مسائل مختلف میپردازند بسیار خوب است. البته تا حدی که به شکل گفتوگو باشد مثبت و سازنده است و نه فراتر از آن یعنی تخریب و فحاشی.
دکتر قانعیراد، جامعهشناس، همچنین معتقد است نباید نگران تفاوتها بود چون همین تفاوتهاست که باعث بهتر شدن شرایط میشود: در شرایط انتخاباتی همانطور که به همدلی نیاز داریم، به تفاوت هم نیاز است. باید تفاوتها هم در چنین شرایطی وجود داشته باشند تا رقبای جناحهای مختلف نقاط ضعف کارنامهشان را برطرف کنند. ضمن این که این تفاوتها به مردم یاد میدهد با شیوههای همدلانه به یکدیگر گوش کنند، پذیرای نظر مخالف باشند بدون این که برآشفته شوند یا به دیگران بیاحترامی کنند.
او معتقد است: این که تفاوتها بازنمایی میشوند، نشاندهنده یک جامعه توانمند است؛ البته این فاصله و تفاوت باید به نحوی باشد که تولید شکاف بنیادی نکند. جامعهای توانمند است که شهروندانش در چنین تعاملهایی، همدیگر را بشناسند. سادهبینانه است اگر فکر کنیم این گفتوگو مضر است. این فضا نوعی شرایط پارادوکسیکال است؛ یعنی همانطور که مردم را از همدیگر متفاوت و متمایز و حتی شاید کمی دور میکند، آنها را به همدیگر نزدیک میکند. مخصوصا این گفتوگوها که خودجوش است. اگر با دستور و برنامه قرار بود مردم در خیابان بایستند و با همدیگر حرف بزنند طبعا چنین نتیجهای نداشت اما این که مردم خودشان ساعتها در خیابان تعامل و گفتوگو میکنند یعنی مشترکات زیادی دارند.
نیمههای شب است. جمعیت کمتر شده اما هنوز خیلیها در خیابانها و میدانهای مختلف شهر ایستادهاند که با حضورشان، حرفهایشان یا عکسها و شعارهایی که در دست گرفتهاند، دیگران را برای رای دادن به نماینده تفکرشان، ترغیب، توجیه یا مصمم کنند. آخرین تلاشها برای جلب رای بیشتر.
47234
نظر شما