۰ نفر
۱۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۳:۵۸

اخیراً دوستان سابق پاستور، داستان یک باب ساختمان در میدان نارمک را، پیراهن خلیفه کرده، و اقدام به جمع اوری "أعانه ملّی" کرده اند.

ميگويند، اگر براي ر.ج سابق مشكل حفاظتي پيش امد، مسئول ان، ر.ج فعلي است.
ميگويند، "مردم، كمك كنيد و أعانه دهيد تا ما ان ساختمان را بخريم، و ان شخص را از گزند حوادث، محفوظ بداريم!"
عزيزاني از اين بنده سوْال كردند كه، اين داستان را چگونه مي بينم؟
پاسخ زير، بر خلاف ميل باطني نگاشته شده، و چون ديدم بعض مردم پاكدل و پاكدست، از اين داستان متاثر شده اند، گفتم شايد بتوان دل پاك ايشان را از دست بلند بعضي، مصون داشت. لذا، نوشتم؛...
مستحضريد كه، "امر حفاظت" و ملزومات ان، در تمامي رده هاي مقامات حكومتي (قواي سه گانه و ديگران) و أماكن حساس، ربط و نسبتي با دولت ندارد، بلكه، اين امر از صدر تا ذيل بر عهده عزيزان و برادران سپاه ، نيروي مقاومت بسيج و سپاه هاي تابعه ( حفاظت شخصيت ها، حفاظت أماكن، حفاظت هواپيمايي، حفاظت روساي قوا، حفاظت مناطق حساس و....) ميباشد .
براي تك تك سَرفصل ها و تك تك رده ها و اشخاص، دستور العمل و حتي قانون معين وجود دارد. وفق مسئوليتها نيز، إمكانات و تجهيزات و نفرات كاملاً معين شده ، تعريف شده است،
تعداد نفرات و نوع تجهيزات و إمكانات حفاظتي نيز، تابع مقررات و دستورالعمل هاي خاص، است.
سلسله مراتب ، در همه سطوح ، كاملا تعيين شده است.
مثلا جايي كه عاليترين مقام اجرايي حضور دارد و ضمناً هر تعداد شخصيت رده حفاظتي ديگر كه حاضر باشند، مسئوليت و كنترل، بر عهده تيم حفاظت مقام بالاتر است (مثلا ر.ج)، و همه نيروها و رده ها تحت امر فرمانده حفاظت ان مقام عالي خواهند بود.
حفاظت از "مقامات سابق"، نيز خود تابع مقررات خاص است، أعم از اينكه انها، داراي پٌست فعلي باشند يا خير، . مثلا يك وزير، تا مدت معيني پس از وزارت، تا يك رده معين، تيم حفاظتي دارد، يا يك رييس جمهور سايق، فارغ از وضع كنوني او، تا زمان معيني، رده معيني از حفاظت دارد،
تمام اينها، در قانون و مقررات، تعريف شده و مسئوليت ان با فرماندهان قرارگاههاي حفاظتي مربوط، و النهايه، نيروي مقاومت و سپاه هاي حفاظت تابعه فرماندهي سپاه اند (مثل سپاه حفاظت ....، و يا سپاه حفاظت .... ، و ...)
امّاٰ، در خصوص خبر مذكور و ساختمان محل بحث، - اين قضيه، ماهيت حفاظتي ندارد، بلكه  ماهيت اداري دارد. يعني چه؟
به اين معنا كه، مسئوليت تامين تمام تجهيزات و إمكانات لازم براي تامين حفاظت شخصيت، بر عهده يگان حفاظت  مربوطه است، از جمله أماكن استراحت نيروها.
مثلا، اقاي ..... در زمان مسئوليت سابق خود، يك نيروي معين و مبسوط، مسئول حفاظت ايشان بوده است، امّاٰ، بعد از مسئوليت، يك تعداد نيروي محدود (مثلا چند تيم چند نفره) از ايشان حفاظت ميكنند.
در زمان مسئوليت، تيم همراه، ممكن است كه در حلقه اول، همزمان تعداد .... نفر باشند، لذا به يك ساختمان بزرگ، جنب محل اقامت نياز داشته اند. همين ساختمان را ، ان زمان ، از إمكانات و اعتبار نهاد ر.ج  استفاده كرده و براي رفاه بيشتر نيروها، در اختيار تيم حفاظتي قرار داده بوده اند. بعد از مسلوليت، ديگر بلحاظ تغيير ماهوي و صوري فرايند حفاظتي، مساله، سالبه به انتفاي موضوع بوده، لذا به ان حجم از إمكانات و تأسيسات ، نيازي نبوده است، بنابراين ، ان ساختمان نيز مورد استفاده ديگري قرار ميگرفته. امّاٰ، تا كنون، چهار سال است كه، كماكان ان هزينه و ان ساختمان ، از سوي نهاد ر.ج ، در اختيار تيم ر.ج سابق قرار دارد، و أحياناً از ان بعنوان مقر امورات شخصي ( مانند دفتر مراجعات مردمي ر. ج سابق...) استفاده ميشود، و ، البته شايد ديگر برادران نيز از ان جهت استراحت، بهره ميبٌردند.
اينك بعد از چهار سال، نهاد ر.ج از تامين ان هزينه و ان ساختمان، استنكاف كرده است،. امري كه قاعدتاً همان چهار سال قبل ميتوانست انجام شود، و چهار سال، تاخير شده!
در حاليكه اين مساله، هيچ ربطي به مساله حفاظت ان شخص ندارد، امّاٰ، ايشان و دوستان موضوع را "تراژيك" كرده و عامّه ناس را در ان دخيل نموده اند.
در ادبيات سياسي كلاسيك، اين عمل، نام خاصي دارد كه بنده مايل به ذكر ان نيستم چون، در فارسي، ترجمه مناسبي نشده است،... ، بگذريم.
امّاٰ، ويكتورهوگو در رساله اي  "نقش شارلاتانيزم"  در تسخير أفكار عمومي را، شرح مبسوطي داده كه به اين بحث ما، مربوط نميشود.
امّاٰ، در مقابل، ذكر خاطره از يك واقعه مشابه، شايد در تبيين موضوع، موثر باشد؛

دوازده سال پيش، روزهاي اول كار دولت منتخب، در مرداد  ٨٤ بود. يكروز صبح زود، يكنفر از دوستان صاحب منصب، كه ان زمان هنوز معاون اقاي روحاني (و نيز مشاور اقاي هاشمي) بودند، تماس گرفتند، و به كوه پيمايي دعوت كردند.
در مسير، ضمن گفتگو، حس كردم ايشان از مساله اي ناراحت و متاثر است. علت را با حفظ حدود، جويا شدم. ايشان گفت، ؛ ديروز (چند روز پس از تحليف ر.ج نٌهم)، نزد اقاي هاشمي بودم، ناگهان مسئولان خدمات امدند و عذر خواهي كردند، گفتند كه از اداره أموال نهاد ر.ج امده اند، و يك ليست دارند از أموالي كه در دفتر اقاي هاشمي است، (كاخ مرمر، مجمع تشخيص)، و اينها ميگويند كه اقاي ا.ن گفته كه اين أموال متعلق به نهاد ر.ج است و مال بيت المال ، لذا بايد بازگردد، و استفاده شما از اينها ، خلاف شرع است!؟؟!!،
جالب اينكه، فرش زير پاي اقاي هاشمي هم جزء ان أموال بود!..
اقاي هاشمي را بلند كردند، فرش زير پايش را جمع كردند و بردند...
ايشان گفت، من خيلي ناراحت شدم، و از دفتر اقاي هاشمي رفتم بيرون و رفتم مركز تحقيقات نياوران، دفتر اقاي روحاني، ، رفتم تا با ايشان درد دل كنم،
ميگفت، وقتي رسيدم، ديدم انجا هم اوضاع غير عادي و كمي بهم ريخته است،،
رفتم نزد شيخ ، ديدم كه ايشان هم خيلي عصباني است، تا امدم داستان فرش اطاق اقاي هاشمي را بازگو كنم، ايشان گفت، ؛ صبح امده اند منزل، و ماشين  "بي ام و" من را كه به نهاد هم ربطي نداشته، از تيم حفاظت گرفته و برده اند، و گفته اند، اين بيت المال هست و خلاف شرع...
بالاخره با ماشين ديگري امديم مركز تحقيقات، ديدم امده اند فرش زير پاي من را هم جمع كرده اند و برده اند، . گفته اند اينها مال بيت المال است و استفاده شخصي!! خلاف شرع است..
اين ها فقط يك نمونه بودند،،.
حالا همين "حافظان بيت المال" ، كه از قرار بايد پاسخگوي ميلياردها وجوه ارزي و ريالي "درامد و هزينه" زمان مسئوليت خويش باشند، و هنوز ساختمانهايي درجه يك از نهاد را با تمام تجهيزات ان، در اختيار خود  دارند، و خدا ميداند كه ميزان مسئوليت ايشان در قبال سرمايه هاي ملّي، از زمان مسئوليت شان تا كنون، چقدر بوده است،..،  يك ساختمان غير ضروري را كه سَر كوچه أقاي "برادر ا.ن" بنام نهاد خريده بوده اند و هزينه هاي جاري انرا هم از نهاد ميگيرند، بعد از چهار سال از ايشان پس گرفته اند، ببينيد چه شالتاقي  در اورده اند..

من بيش از هر چيز براي اندسته از ادم هاي ساده اي متاسفم كه با نهايت خلوص، از اين شانتاژگران عوام نواز،  و اعمال مٌلك بر باد ده انها، دفاع ميكنند ، و چه دفاع متعصبانه و قابل تاسّفي!
البته، انصافاً كه طرح "جمع اوري اعانه ملّي"، عجب ايده موثر و حيات بخشي است!!

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 672384

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا IR ۱۰:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۴
    1 0
    تا ابله در جهان است مفلس در نمیماند