سمیه فتحی: بر اساس آخرین گفته ها، دولت دهم ظاهرا رضایت داده تا در نیمه دوم سال جاری بزرگترین جراحی اقتصاد کشور را پس از ماه ها وقفه انجام دهد. گرچه هدفمند کردن یارانه ها از سوی کارشناسان اقتصادی به عنوان بزرگترین جراحی اقتصاد کشور لقب گرفته است اما هرچه به زمان عمل نزدیک تر شده ایم نه تنها ابزارهای اجرای جراحی پیچیده تر شده اند بلکه جراحان هم هنوز در حال شناسایی شیوه جراحی هستند. در این بین حتی کارشناسان و صاحبنظران بازار سرمایه نیز به طور کلی درباره آن سخن می گویند تا پیش بینی دقیقی کنند که چه اتفاقی می افتد. شاید حسین خزلی خرازی از معدود مدیران بازار سرمایه است که به جمع بندی به نسبه کاملی در این زمینه رسیده است. وی در حال حاضر دبیر کلی کانون کارگزاران بورس را بر عهده دارد و پیش از آن نیز مدیر عامل کارگزاری بانک کشاورزی بوده است. خرازی که میهمان کافه خبر بود در نشست خود با خبرآنلاین به تشریح جزئیات اجرای هدفمند کردن یارانه ها و تاثیر آن بر صنایع عضو بورس تهان پرداخت. او اعتقاد دارد صنایع خدماتی مانند مخابرات، بانکها، لیزینگی ها با هدفمندی یارانه ها نه تنها متضرر نمی شوند بلکه سود هم می برند اما به شرط این که.... مشروح این نشست را بخوانید:
بسیاری از مدیران بازار سرمایه پیش بینی کرده همچنان رونق بازار بورس ادامه داشته باشد. ارزیابی شما چیست آیا با اجرای هدفمند کردن یارانه ها این رونق ادامه می یابد؟
در دو ماه ابتدایی امسال بازار با شتاب بسیار بالایی مواجه شد و شاخص ها رشد مثبت را از سر گرفتند. این سرعت رشد شاخص ها البته نگرانی هایی هم بوجود آورد در این وضعیت اقتصادی چگونه بورس رشد جهشی دارد. تا اینکه به فصل مجامع در خرداد ماه رسیدیم و میانگین شاخص نزدیک به 14 هزار متوقف شد. به اصطلاح شاخص در حال تنفس است و شاخص ها چندان بالا و پایین نمی شوند. هریک از شرکتها نیز در حال برگزاری مجمع های خود برای تقسیم سود هستند. عمدتا نیز به میزان سودی در سال 88 پیش بینی کرده بودند با رشد یکباره بورس به آن رسید ه اند. در حال حاضر دو ابهام بزرگ در خارج از بورس در مقابلش قرار دارد. یکی هدفمند کردن یارانه ها در محیط اقتصاد ملی ودیگری پرونده هسته ای ایران در محیط اقتصاد بین المللی است . این دو مساله تاثیر غیر قابل انکاری بر بورس دارد. به ویژه در هدفمند کردن یارانه ها فعالان بازار سرمایه بسیار نگران هستند . در زمینه بین المللی نیز باید بگویم هر تصمیمی گیری و امضای پیش نویس در خصوص مسائل هسته ای تاثیرش را در این بازار نشان خواهد داد.
با توجه اینکه خودتان هم اشاره کردید با اجرای هدفمند کردن یارانه ها هنوز ابهامات بسیاری پیش روی اقتصاد کشور قرار دارد. اجرای این طرح چه تاثیری بر روند بازار سرمایه به ویژه کارگزاری ها دارد آیا باعث تنزل رتبه شدید و مرگ آنها نمی شود؟ از طرفی اجرای این قانون در هریک صنایع چگونه اثر می گذارد؟
اینطور نیست کارگزاری ها کاملا از بین روند . پیش از این نیز شرایطی بوده کارگزاری ها نمی توانستند رشد کنند و حیاتشان بخطر افتاده بود اما با رونق بازار توانسته بودند عقب ماندگی شان را جبران کنند. ماهیت کارگزاری طوری تعریف شده می تواند با تجدید قوا دوباره وارد رشد کند. ترسی از ورشکستگی و از بین رفتن کارگزاری ها نداریم بلکه هدفمند کردن یارانه ها شرایطی خاص و نگرانی برای همه اقتصاد کشور است بطور طبیعی تاثیر ش را بورس و کارگزاری ها می گذارد. قطعا کاهش درآمدها را در پی دارد به ویژه در صنایع انرژی بر این اتفاق می افتد. به ترتیب در صنایع آلومینیوم ، فولاد، سیمان، پتروشیمی حاشیه سود شان کاهش شدیدی می یابد و حتی زیان هم خواهند داد. به طور مثال صنعت آلو مینیوم در حال حاضر با افزایش قیمت برق زیان ده شده است چه برسد با آزد شدن نرخ انرژی دیگر منفعتی ندارد.
در صنایع غیر انرژی بر دیگر چه اتفاقی می افتد؟
در صنایع عمدتا خدماتی نه تنها با کاهش در آمد مواجه نمی شویم بلکه رشد هم می کنند. به طور مثال در مخابرات با توجه اینکه خصوصی هم شده و خدمات ارزش افزوده بیشتری ارائه می کند با رشد درآمد مواجه می شود . به طور کلی نهادهای خدماتی مانندمخابرات، بانکها، لیزینگها، شرکتهای پیمانکاری به شرط تخصیص بودجه های عمرانی درآمدشان افزیش می یابد. در حال حاضر سرمایه گذاری و تحلیل گرهای هوشمند از صنایع انرژی بر تولید به صنایع خدماتی در حال کوچ هستند.
هدفمند کردن یارانه ها در خودرو سازی چه تاثیراتی دارد؟
در زمینه بخش خودرو نیز با توجه اینکه در حال واگذاری هستند باید مدیریت آنها مشخص شود تا برمبنای آن پیش بینی کنیم. متاسفانه مدیریت صنعت خودروسازی کشور بیشتر گرفتار نگاه سیاسی است تا تخصصی. با این حال اگر مدیریت خصوصی سازی بر خودروسازی حاکم شود فطعا می توانند رشد کند و به صادر کننده بزرگتری تبدیل شود. مهم نیست کدام شرکت وابسته یا شبه دولتی و حتی خصوصی شرکتهای خودرو سازی را خریداری می کند مهم این است مدیریت و تفکر بخش خصوصی حاکم شود. تصور می کنم اگرشرکت ایران خودرو توسط گروه بهمن خریداری شود با توجه سابقه مدیریتی که دارد می تواند موفق شود.
پس با توجه به ارزیابی و تحلیل کارشناسی شما آیا معتقدید با اجرای هدفمند کردن یارانه ها ، بورس نسبت به سایر بازارها امن تر خواهد ماند؟
در شرایط فعلی هنوز بسیاری از مسائل اجرای این قانون مشخص نشده است. توصیه نمی کنم سرمایه گذار خرد و ناشناس وارد این بازار شود. هنوز دقیقا معلوم نیست ضربه واثرات اجرای این طرح تا چه میزان است. باتوجه به اینکه فاقد ابزار مدیریتی هوشمند هستیم ریسک بازار با اجرای هدفمندی کردن یارانه ها بسیار بالا می رود و دقیقا نمی توان پیش بینی کرد چه اتفاقی می افتد.
بورس در ماههای اخیر با رشد بی سابقه ای مواجه شد در حالی که این بازار در سال گذشته با افت شاخص شدیدی مواجه و اقتصاد کشور نیز در رکود همچنان باقی مانده بود. چطور می شود به یکبار بورس رونق جالب توجهی را داشته باشد. از سوی دیگر به نظرتان تا پایان سال این رشد ادامه می یابد؟
طبعا رکود در بازارهای موازی و ذهنیت تاریخی سرمایه گذاران از جمله عاملهای رونق بورس در ماههای گذشته است. اما در کنار این عوامل تصور می کنم ورود منابع جدید مالی هم تاثیر داشته است. برخی از بانکها وامهای را به شرکتهای سرمایه گذاری اعطا کردن این مساله تا حدودی تاثیر داشته است. البته آمار دقیقی در این زمینه ندارم. نظرم این است بورس در دوماه گذشته به اندازه کافی رشد کرده است با این شرایط اقتصادی دیگر شاخص ها رشد بالایی نمی کنند. تصورم این است فعلا در همین بازه زمانی می ماند. البته در نیمه دوم سال نزدیک پایان مجامع شرکتها است تحرکاتی خواهیم داشت تا در پایان سل چه اتفاقی افتد.
با توجه به اینکه سرمایه گذاری در بورس مورد توجه قرار گرفته است اما شرایط انجام معاملات خرید و فروش در قوانین جدید بسیار سخت شده است. در حالی که باید این مکانیزم ساده تر در نظر گرفته شود تا مردم جذب این بازار شوند. علت چیست؟
اگر می خواهیم مطابق با بورس های دنیا حرکت کنیم باید استانداردهای مربوطه اجرا شود. احراز هویت سرمایه گذار اصلی پذیرفته شده است. حتی حجم اطلاعاتی که در کارگزاری ها و بانکها از سرمایه گذار برای انجام معاملات گرفته می شود بسیار وسیع تر از شرایط داخلی ماست. متاسفانه برخی استاندارها هم اصلا اجرا نمی شود. به طور مثال مدیریت سرمایه گذاری برای افراد خاص اصلی است که در دنیا مرسوم است. یعنی وقتی سرمایه گذاری وارد کارگزاری می شود ابتدا باید مصاحبه روانشناسی را انجام دهد. تا میزان داری ها، ریسک پذیری، علاقه مندی سرمایه گذاری و بسیاری از مسائل دیگر مشخص کند تا آن فرددر چه زمینه ای سرمایه گذاری کند موفق خواهد شد. متاسفانه در کارگزاری هایمان اصلا مدیریت سرمایه گذاری برای افراد خاص نادیده گرفته شده است. البته قرار یکی از کارگزاری ها بزرگ کشور با همکاری بانک این کار را برای اولین بار کلید بزند. مدیریت سرمایه گذاری برای افراد خاص زیمنه را فراهم می کند تا سرمایه گذار با توجه به توانمندیهایش وارد بورس شود. فرضا اگر ورزشکار یا هنرمند است با توجه به ویژگی ها ی خاص خود می تواند با گرفتن مشاورهای لازم رشد خوبی داشته باشد و در جهت ارتقای بورس و اقتصاد کشور سرمایه این اشخاص بکارگرفته شود. اما بازار سرمایه ما دست روی دست گذاشته است و تنها فرصت سوزی می کند. امروز با آشفتگی هایی رفتاری در صنعت کارگزاری مواجه هستیم و سرمایه گذار سردرگم است و مجبور است هرلحظه ریسک کند. از طرفی نبود قانون مبارزه با پولشویی در سالهای گذشته آسیبهای جدی به سرمایه گذاری دربورس کشور وارد کرده است. خوشبختانه اخیرا این قانون تصویب شد و باعث شده رتبه کشور در سرمایه گذاری جهانی تا 20 پله بهبود یابد . امیدواریم این قانون هرچه زودتر اجرایی شود تا با اطمینان از امنیت سرمایه گذاری مردم تشویق شوند. جای تاسف دارد چرا شرکتهای هرمی نه اعتبار و نه امنیت سرمایه گذاری لازم را دارند می تواند 8 هزار میلیارد تومان از مردم پول جمع کنند آن وقت بورس کشور که نهادی شناخته شده و ایمن است نمی تواند مردم را جذب کند. واقعا دردناک است چند جوان بی تجربه در یک مکان بی هویت آن هم به شکل شرکت هرمی سرمایه مردم به سمت خود جذب می کنند آنوقت من کارگزار با دهها سال سابقه و آن هم با تضمین امنیت و سود سرمایه گذاری این توانایی را ندارم. این مساله ضعف نهادهای مالی کشور را نشان می دهد.
رتبه بندی کارگزاری ها سرانجام در سال گذشته برای اولین بار اجرا شد ظاهرا سبب شده چالش هایی برای برخی از آنها بوجود آید برخی از آنها معترضند با انجام رتبه بندی زیان دیده اند و سازمان بورس به تعهداتش پایبند نیست. آیا این رتبه بندی واقعا در جهت ارتقای کارگزاری ها است؟
برخی از این مشکلات در سال گذشته وجود داشتند اما بتدریج رفع شدند. رتبه بندی باید انجام می شد حالا پس از 40 سال کارگزاری هایمان برای نخستین بار رتبه بندی شده اند. در این بین اختلافاتی بر سر مدل رتبه بندی وجود داشت . هر طور در این زمینه طبقه بندی انجام شود به طور طبیعی برخی ضرر می کنند چراکه پای منافع مادی در میان است. اما باید از سازمان بورس تشکر کنم چراکه 70 درصد نظرات کانون کارگزاران و کارگزاری ها در مدل رتبه بندی اعمال شد. برای امسال نیز این اتفاق افتاد و نظرات کارشناسی لازم را ارائه کردیم . البته برای امسال این رتبه بندی در دو مدل اوراق و کالا در نظر گرفته شده است .بزودی این مدلها نهایی و اجرا خواهد شد.
با اجرای رتبه بندی ، کارگزاری های ضعیف با چه سرنوشتی مواجه خواهند شد با توجه اینکه شکاف در آمدی میان آنها با انجام رتبه بندی افزایش یافته است؟
البته این شکاف در آمدی همیشه وجود داشته است اما با رتبه بندی این شکاف در میان کارگزاران عمیق تر شده است. به جرات می توانم بگویم 70 درصد حجم معاملات در اوراق و هم کالا در انحصار 10 کارگزاری است. اگر در بورس اوراق بهادار 88 کارگزاری وجود دارد تنها یک هشتم آنها معاملات را انجام می دهند. انجام رتبه بندی نشان داد بسیاری کارگزاری ها پایین جدول رتبه بندی در آمد خوبی ندارند. اگر میزان معاملات بورس را در سال گذشته نگاه کنید نشان می دهد؛ کل معاملات خرد و بلوکی در سال 88 منجر به کار مزد در حدود 6 هزار و 100 میلیارد تومان است. در مجموع در حدود 12 هزار میلیارد تومان معاملات خرد و بلوک سال گذشته است. در نتیجه کارمزد کل کارگزاری ها در حدود 48 میلیارد تومان است و میانگین در آمد هر کارگزاری نیز در حدود 545 میلیون تومان در سال 88 است . بر این اساس می توان از انحراف میانگین جدول رتبه بندی میزان شکاف در آمدی کارگزاران را بخوبی مشاهده کرد. در حالی که کارگزاران رتبه بالا در جدول درآمد میلیاردی دارند اما کارگزارهای رتبه پایین کمتر از 50 میلیون تومان در آمد داشته اند. متاسفانه باید گفت در حدود 60 کارگزاری کشور زیانده هستند.
علت این تفاوت در آمدی کارگزاری ها چیست و چه تبعاتی برای بورس کشور دارد؟
شکاف در آمدی عمیق میان کارگزاری ها علتهای متفاوتی دارد. در مقایسه با بورس های مشابه حجم معاملات بورس در ایران بسیار پایین است. به طور مثال حجم معاملات بورس کشور در مقایسه با استانبول، عربستان، پاکستان و مالزی در حدود یک دهم معاملات آنها است. در حالی که گردش کل بورس در جهان بیش از 120 در صد است اما ما سهم ناچیزی داریم. متاسفانه بورس ایران همچنان در مشکلات گذشته خود مانده است و نبود سیستم های مکانیزه هم از دیگر دلایل است. اگر بخواهیم از 88 کارگزاری تاسیس شده در کشور تعدادی را در سطح بین المللی معرفی کنیم شاید تعداد زیادی را باید حذف کنیم. در واقع 15 کارگزاری پتانسیل لازم را دارند البته اگر از بعد دانشی در نظر بگیریم تعدادشان به 5 مورد می رسد. درحالی که دانش محوری اولویت اصلی اداره کارگزاری هاست.
هدف از رتبه بندی کارگزاری ها دقیقا چیست آیا سازمان بورس اعتقاد دارد تعداد کارگزارهایی که در چند سال اخیر تاسیس شده بیش از نیاز بازار سرمایه کشور است؟
کارگزاری های بسیاری داریم در حالی که رشد کمی آنها باعث ارتقای کیفی شان نشده است. با توجه مطالعات انجام شده در مقایسه با کشورهای همسایه تعداد شرکتها کارگزاری ما به نسبت حجم و ارزش معاملات بسیار زیاد است. به همین جهت موضوع رتبه بندی مطرح شد. رتبه بندی کارگزاری ها را می توان به لیگ برتر فوتبال تشبیه کرد.در حقیقت هدف از رتبه بندی حذف کارگزاری های کوچک و ضعیف است. براین اساس مدل رتبه بندی طوری تعریف می شود به ترتیب گروههای پایین جدول در صورت عدم کسب امتیاز لازم حذف شوند. به عبارت دیگر کارگزاری هایی که امتیاز لازم را کسب نکنند باید اخطار گیرند و اگر نتوانند در زمان مقرر فرضا در حدود 6 ماه ، ضعف ها وکاستی های موجود را بپوشانند طبق مقررات مربوطه حذف شود.
اگر سازمان بورس و اوراق بهادار بدنبال حذف کارگزاری های کوچک است چرا در مقطعی مجوزهایی بسیاری در این زمینه صادر کرد؟
متاسفانه امروز سازمان بورس و اوراق بهادار وارث مجوزهایی است بی رویه در سالهای گذشته صادر شده است درصورتی که نباید این اتفاق می افتاد. کافی است شرایط اعطای مجوز کارگزاری در ایران را با کشورهای دیگر به ویژه در اروپا مقایسه کنیم. به طور مثال در آلمان گرفتن مجوز تاسیس یک کارگزاری با مجوز تاسیس یک بانک تفاوتی چندانی ندارد. آنقدر شرایط را سخت در نظر گرفته اند تا هر کسی نتواند وارد این عرصه شود. در دنیای مالی امروز بورس رکن اساسی اقتصاد کشورها بشمار می آید و کارگزاری نهادی بزرگ مالی است به همین جهت باید به تکنولوژی روز، ابزار و توانمندی لازم در بازار سرمایه مجهز باشد. متاسفانه علی رغم اینکه سابقه تاسیس کارگزاری ها در ایران به 40 سال گذشته برمی گردد اما ما وارث شبکه ای هستیم متاسفانه با روشهای 20 سال پیش اداره می شوند. حتی برخی از آنها قبل از اینکه موضوع رتبه بندی اجرایی شود یک سایت معمولی هم راه اندازی نکرده بودند. این مشکلات وجود دارد و نمی توان در یک شب راه صد ساله رفت، باید بتدریج در این مسیر حرکت کرد تا در آینده نزدیک کارگزارهایی قدرتمند مطابق با استاندارهای جهان داشته باشیم. در اینجا اعلام می کنم کارگزاری هایی توانایی توسعه و رشد کیفی همگام با دانش روز را ندارند چاره یا جز حذف نیست و باید فکر کاسبی دیگری باشند.
درباره فعالیتهای کانون کارگزاران بورس بگویید. این کانون با چه هدفی تشکیل شد و در کل چه وظایفی برعهده دارد؟ برای امسال نیز آیا برنامه خاصی پیش بینی کرده اید؟
تا سال 84 ، 3 سازمان کار گزاران با نامهای بورس اوراق بهادار، بورس کالاهای کشاورزی و بورس فلزات فعالیت داشتند تا اینکه با تصویب قانون جدید دو سازمان کارگزاران بورس کالاهای کشاورزی و کارگزاران بورس فلزات در یکدیگر ادغام و به بورس کالای ایران به صورت شرکت سهامی تبدیل شدند. سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار هم به فعالیت خود در همان سال پایان داد و به شرکت سهامی بورس اوراق بهادار تهران تبدیل شد. بر این اساس طبق آن قانون کارگزاران موظف شدند تا تشکل صنفی در این بخش راه اندازی کنند. سرانجام در خرداد سال 86 مجمع موسسان کانون کار گزاران بورس تشکیل شد و از مهر این سال نیز فعالیت خود را رسما آغاز کرد. در حال حاضر 109 شرکت کارگزاری و در حدود 500 شعبه در سراسر کشور فعال است و بیش 1800 نفر در این شرکتها در حال فعالیت هستند. بر این اساس هر فعالیتی منجر به ارتقای صنعت کارگزاری شود جزو وظایف این کانون محسوب شده که می توان به توسعه آموزشی ، ارتقای نیروی انسانی و تکنولوژی اشاره داشت. همچنین طبق قانون کمیته سازش اختلافات بین کارگزارها و سرمایه گذاران نیز در این کانون تشکیل می شود. ادامه فعالیت کارگروههای اخذ اعتبار و تسهیلات از شبکه بانکی برای کانون و صنعت کارگزاری، بررسی امکان برونسپاری دفاتر پذیرش شرکتهای کارگزاری، بررسی و طراحی کاهش ریسک عملیاتی شرکتهای کارگزاری و طراحی و تشکیل کارگروه تهیه پیشنویس نحوه اعطای اعتبار به اشخاص توسط شرکتهای کارگزاری از جمله برنامههای اولویت دار کانون کارگزاران برای امسال است.
نظر شما