من آقای نوری را نمیشناسم اما با گروه دلواپسان و متوهمان «خود ارزشیپندار» و روشهای منسوخشان به خوبی آشنا هستم. جریان خاصی که سالهاست در شهرداری چنبره زده و حالا دوباره به زبان آمده. این هم از شوخیهای زمانه است. وقتی در و دیوار شهر، پر شده بود از شماتت و توهین به رجال سیاسی دولت و مذاکرهکنندگان و برجام، این جریان حرفی نداشت. وقتی عدهای از در و دیوار سفارت عربستان بالا رفتند و چنین خسارتی به بار آوردند، آنها نگران تفکر تکفیری و داعشی نبودند. وقتی زنان جامعه در قالب تبلیغاتی بلاهتآمیز با شکلات و ماشین مقایسه میشدند این عزیزان نگران عواقب تقلیل حجاب به چنین حضیضی نبودند. اکنون از حاشیه به متن خزیدهاند و فریاد برداشتهاند. زهی بی سیاستی! بگذارید قدری بگذرد که رندان زمزمه نکنند «چون مرغ از کفتان پریده چنین مینالید!»
از آن سو هم البته بعضی کنشهای ناپسند دیده میشود که خوشایند نیست. یکنفر توئیت کرده که «بعد از ۱۴سال، همشهری آزاد شد» دیگری پیش آمده به اشاره و تصریح میگوید که «تلافی دانشگاه آزاد را در همشهری در خواهیم آورد». در این فرمایشات نه معرفتی هست و نه خلاقیتی و نه تدبیری و نه اعتدالی. طراح این بازی، هر که هست، با چنین قواعد ناسازی میخواهد آب را گل کند و کار خود را پیش ببرد و همین اول داستان، اعصاب مدیران تازه آمده را چنان بفشارد که نایی برای کار و اصلاح نماند.
در فرصتی دیگر در بارهی بدنهی همشهری خواهم نوشت. چیزی که هست، میخواهم این یادداشت هشداری باشد برای آن دسته از دوستانی که گرفتار احساسات و کدورتها و دلگیریهای کهنهاند. در هر حال، از یاد نبریم: تهران اگر یکپارچه به تغییر شورا رای داد و اگر در مشهد نیز یکی از پایگاههای سنتی حضرات از دستشان خارج شد از آن رو بود که شعار اعتدال و تدبیر در میان بود. باشد که همچنان نصبالعین بماند و برقرار باشد و رواج یابد.
نظر شما