تاکنون سیاستبازان فریبکار و فرصتطلب برای نیل به اهداف خود بر طبل «اسلامهراسی» میکوفتند. اما رخدادهای میانمار و پدیدآمدن تروریسم بودیستی نشان داد که خشونت و پرخاشگری، آغازۀ ژرفتری دارد.
رفتار دَدمنشانۀ نظامیان و بودائیان میانماری، به ویژه مصاحبۀ اخیر رهبر آنان یعنی «آشین ویراتو» - راهب بودایی افراطی و نژادپرست - با «تایم» و بیهودهگوییهای بیمارگونه و نارواپردازیهای ناشیانۀ او، شاید مؤید این سخن حکیمانه باشد که آئین و آئینداری فقط آنچنان را آنچنانتر میکند.
به بیان دیگر، اگر فردی، خوب است و متدیّن شود خوبتر میشود؛ اگر هم بد است و متدیّن شود، بدتر میشود. «گویا تدیّن جسارتی به آدمی میبخشد که اگر فرد جبلّتاً پاک و طیّب باشد، و از یک خانوادۀ امین و از یک جوهرۀ انسانی برخاسته باشد، تدیّن او را آنچنانتر (یعنی خوبتر) میکند. از آن طرف، اگر یک آدم زُمختی باشد جسارتشان بیشتر میشود» .*
گویا این تعبیر ژرف، از سخن مولانا دربارۀ «می» در دفتر چهارم مثنوی معنوی (بیان سبب فصاحت و بسیارگویی آن فضول به خدمت رسول علیهالسلام) گرفته شده است:
پرتوِ مستیِّ بیحدِّ نبی
چون بزد هم مست و خوش گشت آن غَبی [نادان]
لاجَرَم بسیارگو شد از نَشاط
مست ادب بگذاشت آمد در خُباط [حالتی شبیه دیوانگی]
نه همه جا بیخودی شرّ میکند
بیادب را می چنانتر میکند
گر بُود عاقل، نِکو فَر میشود
ور بُود بدخوی، بَتَّر میشود
لیک اغلب چون بدند و ناپسند
بر همه می را مُحَرَّم کردهاند
چون «می»، آئین صلح و دوستی هم اگر قرین «روان ناسالم» شود، کینه میزاید و تنفّر میپراکند. بار و بهرۀ دینداری بسته به آن است که آموزههایش در کدام روان جاری شود.
متخصصِ ارجمندی برای روشنسازی و بازگویی «سلامت روان»، آنرا به شاسی خودرو مانند میکرد، چرا که وقتی این اسکلت فلزی آسیب میبیند، هر قدر ملحقات افزوده شود، باز هم بیفایده است.
با اینکه پُرشدن (مُلا) آدمی از داناییهای مادّی و معنوی سخت اما ممکن است، گویا حسرتِ «آدمشدن» آدمی بر دل تاریخ خواهد ماند. آئین بودا هم شد یک نمونۀ دیگر که بدانیم، بودیسم هم «آدم» نمیسازد اگر آدم، آدم نباشد.
* مصطفی ملکیان
نظر شما