به گزارش خبرآنلاین محمدباقر قالیباف شهردار سابق تهران و عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، عصر امروز با حضور در دانشگاه علم و صنعت، به آسیبشناسی جریانهای سیاسی کشور پرداخت. او در این سخنرانی، اگرچه اصلاحطلبی را نیاز جامعه امروز نامید اما به بیان ایراداتی پیرامون این جریان پرداخت و بخشی از آن را وبال مردم خواند. او البته بعنوان یک چهره اصولگرا اصولگرایان را نیز از انتقادات خود مصون نذاشت.
اهم صحبتهای او را به نقل از خبرگزاری ها در ادامه بخوانید:
*باید تحلیلهای واقعبینانه داشته باشیم تا چارهاندیشی کنیم. نباید به دنبال قدرت طلبی رفته و با کلمات بازی کنیم. اینگونه نباشد که مبانی اصولی انقلاب نادیده گرفته شود، بلکه باید اسلامی که امام خمینی آن را بیان کردند و یکی از پایه ها آن مردم هستند را دنبال کنیم. چه من و چه هر مسئول دیگری باید پاسخگوی عملکرد خود باشد.
*واقعیت این است که ما 2 جریان اصلی و تاثیرگذار داریم. چه بخواهیم و چه نخواهیم واقعیت این است که یک دوقطبی وجود دارد که بر همه ابعاد جامعه ما چه در سیاست داخلی و خارجی و در عملکرد نظام تاثیرگذار است.
*اگر این دو جریان درست عمل میکردند بهترین مدل سیاست ورزی بود. در ابتدای انقلاب سه جریان سیاسی داشتیم؛ خط یک، دو و سه. خط2 جریان بنی صدر بود که از مسیر خارج شد و توان ادامه نداشت.
*زمان گذشت و این 2 خط،شدند جریان چپ و راست و در ادامه در دهه هفتاد جریان اصولگرا و اصلاح طلب شدند. در اوج جریان اصلاحات در سال 79، رهبری فرمودند این 2 جریان سیاسی 2 بال هستند که اگر درست حرکت کنند می توانند کشور را بسازند.اصلاح طلبی یک نیاز امروز جامعه است اما باید توجه داشت بخشی از این جریان به مبانی و اصول و مکتب امام و موضع مبانی امام تجدیدنظر کردند و به دنبال تغییر در این مبانی حرکت کردند.
*این بخش اصلاحطلبی به جای اینکه بالی برای مردم باشند وبال مردم شدند، مردم را به سمت بیگانه سوق داد و مبارزه با ظلم و توجه به مستضعفین و به این آرمانها توجهی نکرد اما بخشی از این جریان به این مبانی اعتقاد دارند اما برخی شان هم در قلم اعتقاد دارند اما در حوزه عملکردی یا نخواستند و یا نتوانستند به این مبانی عمل کنند.
*جریان اصولگرایی در حرف و عمل معتقد به مکتب امام است اما وقتی از این اصول فاصله میگیریم، میبینیم این جریان هم در ارائه کارنامه، کارنامه قابل قبول و قابل دفاعی ندارد.حتی در هدفگذاری و روش و ابزار هم بد سلیقگی داشته است هرچند برخی بزرگان اصولگرا شاید نپذیرند. امروز هم وقتی به مردم مراجعه میکنیم برداشت آنها این است.
*اصولگرایی میتوانست خواستهای انقلاب اسلامی را محقق کند اما نتوانست. بعد جنگ مسیر برای حرکت فراهم بود. اگر 2 رکن مهم داشته باشیم یکی مردم است و اصولگرایی. این جریان شعار مردم باوری را داد اما در عمل به آن باور نداشت و اعتقاد قلبی به مردم باوری در این جریان سیاسی نبود.
*نواصولگرایی با فرهنگ پدرخواندگی ساخته نمیشود؛ نواصولگرایی پدرخوانده نمیخواهد. هیچکس دیگر حق ندارد به عنوان پیشکسوت جلوی بروز این ظرفیت عظیم جوانان باانگیزه و پخته را سد کند. چون همیشه مانع نیروهای جوان و توانمند شدیم.
*نو اصولگرایی نباید به دنبال این باشد که طیفی در این جریان ایجاد کند، بلکه همه طیفهای این جریان را برای خدمت به مکتب امام منسجم کند. وقتی من نامه نواصولگرایی را نوشتم نقدهایی مطرح شد ازجمله اینکه چرا نامه را عمومی مطرح کردم. این افراد درک درستی از این موضوع ندارند و این کار و این حرکت جز در سطح علنی امکان بروز ندارد و وقتی معتقدیم میخواهیم تحول ایجاد کنیم، پشت درهای بسته این کار انجام نمیگیرد. بیشتر کسانی که خواهان تغییر هستند،اعتمادی به رؤسای این جریان ندارند لذا در محفل خصوصی نمیشود تحول ایجاد کرد.
29215
نظر شما