هشدار سازمان برنامه و بودجه در خصوص ورشکستگی آبی ایران

رودخانه های خوزستان رو به نابودی هستند.هر روز خبر از یک طرح انتقال آب به گوش میرسد.هر روز خبر از نابودی بخشی دیگر از اراضی کشاورزی حاصلخیز به گوش میرسد, هرروز خبر از نابودی تالابها,ایجاد ریزگرد و ... بحث من این است که این سدهابرای خوزستان بیشتر مخرب بوده اند تا مفید. دو سال پیش حجم بسیار عظیمی آب به سد کرخه وارد شد به طوریکه در بسیاری موارد مسولان به بی سابقه بودن بارشها در ایلام و لرستان اشاره کردند.سوال من اینست که چرا خروجی سد کرخه آنقدر پایین است که کشاورزی آسیب شدید میبیند ,قسمت زیادی از هورالعظیم خشک میشود و به شنزار تبدیل میشود؟این همه آب ورودی پشت سدهای خوزستان به کجا میرود؟چرا برای سدسازی های غیر کارشناسی و ضد محیط زیست و همچنین طرحهای مخرب انتقال آب این همه تبلیغات میشود؟

سلام : اگر سری به غرب کرخه بزنید خواهید دید که هزاران هکتار از اراضی منطقه علیرغم اینکه کانال انتقال آب از وسط آنها عبور می کند و زمین زیادی از اهالی برای اجرای پروژة کانال تصرف شده است ولی مردم منطقه حق استفاده از این آب را ندارد و بسیاری از کشاورزان با هزینة هنگفت در سالهای گذشته چاه حفر نموده اند یا اینکه زمین ها را دیم می کارند و عدة زیادی هم روی زمینهای خود اصلاً کار نکرده اند. چرا چنین تبعیضی در حق مردم قائل شدهاند چرا کانال از وسط زمینهائی عبور کرده و این مردم حق استفاده از آن را ندارند.

نتایج اکثر تحقیقات داخلی خشکی تالابهای خوزستان خشکی کارون غیر قابل سکونت شدن خوزستان و ... را در پی دارد که مشخص است کاملا هدفمند و از پیش تعیین شده است.

عزيزم وقتي هيچ كس كاري نمي كند. البته كه مي توان گفت با سرعت به طرف ورشكستگي ابي مي رويم؟ مساله اصلي اصلاح وضعيت كشاورزي است كه انجام ان هزينه سياسي و اقتصادي بالايي دارد و هيچكس ميلي ندارد خود را درگير كند.

بوسیله آب سرچشمه های کارون، کشاورزی آن هم در وسعت بسیار زیاد، پرورش ماهی، صنایع گوناگون و تفرجگاههای مختلف در مناطق کویری ایجاد کرده اند و صحبت از کمبود آب هم میکنند. واقعا جز تبعیض فاحش چه نامی میتوان بر این وضعیت نهاد؟

تمام ضررهای مخرب و بی شمار انتقال آب به مردم خوزستان تحمیل شده است تادر وسط کویر لم یزرع برنج کاری آن هم در مساحتی بسیار زیاد صورت گیرد که به نظر میرسد تنها کشور دنیا هستیم که در وسط کویر محصولی آببر مانند برنج کشت میکنیم آن هم در شرایطی که دم از کمبود آب میزنیم. تمامی این ضررها به مردم خوزستان تحمیل شده تا باغات میوه و جنگلکاری روی کوههای کویری داشته باشیم. هر موقع هم که کسی گله ای میکند اولین چیزی که میشنود این است که انتقال آب جهت تأمین آب شرب هموطنان صورت میگیرد؟؟؟حال این سؤال پیش میاید که چرا فقط یک طرف قضیه مهم است و نه سوی دیگر که مالک حقیقی این آب است؟

سوالی که برای من پیش میاید و همه مخالفان صحبتهایم را به چالش میکشم این است که کجای دنیا را دیده ایدکه رودی با عظمت مثل کارون که روزی قابل کشتیرانی بود را به این وضعیت اسفناک دچار کنند؟حتی ترکیه که هیچ گاه رابطه خوبی با سوریه و عراق نداشته چنین اقداماتی را بر روی سرچشمه‌های دجله و فرات انجام نداده است. من همه را به چالش میکشم که رودی را در هر جای دنیا خواستند معرفی کنند که روزی نه چندان دور 21 میلیارد متر مکعب دبی داشته و قابل کشتیرانی بوده ولی اکنون به لجنزاری کم عمق تبدیل شده است. اگر راست میگویید جواب سوال من را بدهید.

بیش از 91 در صد از آب کارون بزرگشامل کارون و دز از دو استان چهارمحال و بختیاری و لرستان تأمین میشده است.حال آنکه این دو استان به همراه استان پهناور و حاصلخیز خوزستان قربانی طرحهای ویرانگر انتقال آب در دو دهه گذشته شده اند.آماری هم که از میزان آب انتقالی ارایه میشود کذب محض است.

بسیاری از این مطالب فقط و فقط برای تغییر ذهنیت مردم و با اهداف از پیش تعیین شده صورت میگیرد. لابد در پایان، به نتیجه رسیدن که آب کارون تا قطره آخر باید منتقل و. بوسیله آن در دل کویر برنج کاری صورت بگیره تا مشکلات مملکت برطرف بشه. من به عنوان یه خوزستانی در تمامی زمینه ها اینقدر از این اظهارات هدفمند و گمراه کننده دیدم که به اندازه سر سوزنی به آنها اعتقاد ندارم.

اگر کمبود آب وجود دارد پس این همه شالیزار، جنگلهای مصنوعی پارک آبی و ... در مناطق کویری که به سرعت در حال گسترش هستند به چه معناست؟