در جهان عرب باید به کلید واژه عدالت بیش از دموکراسی فکر کرد و نمی توان در جامعه عاری از عدالت ، دموکراسی را برقرار کرد

سرنوشت دو کشور مهم در جهان عرب این روزها در دستان دیکتاتورهایی پیر و خودکامه است . حسنی مبارک 82 ساله ، ژنرال نیروی هوایی مصر بود که از سال 1981 تا کنون بر مسند قدرت در این کشور تکیه زده است . مردی که گفته می شود به شدت بیمار است. در عربستان سعودی هم ملک عبدالله قدرت را از پنج سال پیش در دست دارد و البته قرار بود بسیار زودتر از این ها به قدرت برسد اما اکنون با 86 سال سن بر مسند قدرت در کشورش تکیه زده است . پیش بینی می شود که ماشین درو سیاسی در هر دو کشور به زودی به راه بیفتد. شاید این سیاستمداران کهنه سال مقدمات حضور جانشینان خود را در قدرت فراهم کنند. مبارک بستر لازم برای قدرت نمایی فرزندش جمال را تدارک می بیند.

در عربستان هم شاهزاده سلطان در صف جانشینی ملک عبدالله نوبت نخست را در میان 18 برادر ملک عبدالله به خود اختصاص داده است .چند دهه سرکوب و سانسور به گونه ای ست که در مصر اپوزیسیون سکوت کرده است و در عربستان سعوی نیز صدای مخالفی به گوش نمی رسد. اما همین سرکوب ،مصر و عربستان را تبدیل به بستر مناسب برای ناآرامی های آمیخته به خشونت کرده است. تحول در کشورهایی که تک صدایی در قدرت را تجربه می کنند همواره با نوعی بی ثباتی همراه است . اما سرنوشت این دو کشور به دو دلیل برای غرب حائز اهمیت است: انرژی و امنیت . مصر و عربستان سعودی همواره متحدانی قابل اعتماد بوده اند .

لغزش و ناآرامی در هر کدام از این کشورها می تواند منافع غرب در منطقه را تحت تاثیر قرار دهد . دقیقا به همین دلیل است که رهبران در هر دو این کشورها باید اقتصاد لیبرال را به کار گیرند و البته فضای سیاسی حاکم را باز بگذارند. مصر و عربستان باید تبدیل به کشورهایی شوند که اطلاحات در آنها مولود امید باشد و نه خالق رعب و وحشت. عربستان و مصر در حال حاضر تنها مشکلات جهان عرب نیستند. در چند قرن گذشته، اعراب که زمانی سرآمد تمامی مهارت ها از جبر تا ادبیات بودند، دورانی را در سکون و درجا زدن گذرانده اند. اعراب به مدد منابع طبیعی از جمله نفت که در اختیار دارند ، از ثروت هنگفتی برخوردار هستند اما در اغلب موارد این ثروت در اختیار طبقه خاص قرار گرفته است.

در این سال ها کشورهای عربی کمتری بودند که به رونق در حوزه ای به غیر از انرژی بیندیشند و یا استاندارد زندگی عمومی را افزایش دهند . در میان بیست و دو کشور عربی حتی یک کشور هم نیست که از تمامی اصول دموکراسی برخوردار باشد . شاید لبنان را بتوان با تمام ساختار شکننده سیاسی که از آن برخوردار است به نوعی به دموکراسی نزدیک دانست. عراق پس از صدام حسین هم تاکنون شاهد برگزاری چند دور انتخابات بود اما با خشونت، تقلب سیاسی و فساد همراه شده است . فلسطینی ها در سال 2006 میلادی انتخاباتی آزاد و عادلانه داشتند اما به برنده این انتخابات فرصتی برای تشکیل دولت داده نشد. کشورهای انگشت شمار دیگری مانند مراکش و کویت هم انتخابات برگزار می کنند اما هنوز هم دیکتاتوری و خودکامه گی در آنها ریشه دوانده است . دولتمردان در عربستان سعودی و مصر مولود پیشرفت هایی هم در این کشور بودند . اقتصاد مصر به سرعت سیر صعودی خود را طی کرد .

در عربستان سعودی زنان حق تحصیل دارند اما رانندگی خیر. ملک عبدالله بیش از 12 میلیارد دلار خرج تاسیس یک دانشگاه در سواحل جده کرده است و البته میلیون ها دلار هم خرج پروژه های عمرانی می کند .با این همه هنوز هم سیستم سیاسی مفسد در مصر و عربستان سعودی منجر به توطئه هایی برای تصاحب قدرت در راس و نارضایتی در ستون های زیرین این هرم می شود . با افزایش مدرنیته ، مصری ها و ساکنان عربستان سعودی دموکراسی در دیگر کشورها را به چشم می بینند و این آگاهی کنترل احساسات آن و البته سرکوب این آزادی خواهی را سخت می کند . احمقانه و البته بچه گاه است که انتظار داشته باشیم دموکراسی یک شبه در هر کدام از این کشورها متولد شود .

در هر کدام از این کشورها آشوب و ناآرامی می تواند تندروهای اسلام گرایی را روی کار آورد که مصر و عربستان امروز در برابر آن بهشت برین باشد . در مصر بسیاری از تحلیل گران بیم این را دارند که اخوان المسلیمن بعد از به دست اوردن قدرت ،با انتقال آرام آن موافقت نکنند. در عربستان سعوی هم همگان می دانند که نسل برخواسته از اسامه بن لادن ها در شرایطی که آزادی را در اختیار داشته باشد می تواند بسیار بدتر از خاندان سعود دیکتاتوری را به تصویر بکشد.

همزمان با این دغدغه ها باید اعتراف کنیم که سرکوب اخوان المسلیمن در مصر نه عاقلانه و نه عادلانه است . هزاران نفر از این گروه در زندان به سر می برند. بسیاری شکنجه می شوند. رهبران اخوان المسلیمن تاکید دارند که در صورت راهیابی به قدرت الگوی اسلامی ترکیه را پیاده می کنند و انتخابات مرتب برگزار خواهد شد . حسنی مبارک باید اخوان المسلمین را در چهار چوب پارلمان راه دهد و حتی پست های وزارتی نیز در اختیار انها قرار دهد. در انتخابات ریاست جمهوری سال آتی نیز تمامی موانع برای حضور چهره هایی مانند محمد البرادعی باید از میان برداشته شود . در عربستان سعودی هم حداقل کاری که باید اتجام داد برداشتن بند موروثی بودن قدرت از پدر به سر یا از برادر به برادر است .

کسی نمی گوید که انتخابات یک روزه تبدیل به پروسه تعیین دولت در کشورهای عربی شود. آنچه باید مد نظر قرار گیرد، حکمرانی قانون بر میل و اراده شخصی است. آزادی بیان و آزادی رسانه ها باید در راس قرار گیرد . زنان باید حقوق مدنی خود را در آغوش بگیرند . جامعه مدنی باید احیا شود. عربستان سعودی باید در نخستین مرحله سیستم قضایی خود را به روز و انسانی کند . در جهان عرب باید به کلید واژه عدالت بیش از دموکراسی فکر کرد. البته نمی توان در جامعه عاری از عدالت ، دموکراسی را برقرار کرد. اما در جهان عرب امروز نه از عدالت خبری است و نه از دموکراسی.
اکونومیست پانزدهم جولای / ترجمه : سارا معصومی

کد خبر 76128

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 9 =