باید مدلی برای تفاهم و وحدت بین اصولگرایان ایجاد شود. برای این کار می بایست، کارگروهی از گروههای موثر اصولگرایان تشکیل شده تا این مدل را طراحی کنند.
تشکیل جلسهی جامعتین و پیشنهاداتی همچون برگزاری کنگرهای برای بیان سخنان و اختلافات بین اصولگرایان بیتاثیر نیست اما به نظر می رسد جریان اصولگرایی باید مدلی را برای وحدت طراحی کند.
البته پیش از این نیز مدلهایی همچون شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، جبهه متحد اصولگرایان و یا همان طرح سه ضلع و 6+5 مدلهای موفقی بود که توانست ظرفیتهای اصولگرایی را زیر چتر واحدی گرد هم آورد و به نوعی بسترهایی را برای رسیدن به وحدت فراهم کند.
رسیدن به وحدت بین اصولگرایان با برگزاری نشست و همایش امکانپذیر نیست. البته این کار رویکرد بیخاصیتی نیست اما هدف غایی یعنی رسیدن به وحدت را محقق نمیکند. در این زمینه باید زمینههای تفاهم و وحدت مبتنی بر یک مدل به وجود آید. این مدل باید بر اساس مبانی و اصول مشترک اصولگرایان طراحی شده و پس از آن به آسیبشناسی نقاط افتراق و اختلاف بپردازد. مطمئنا این مدل میتواند راهکار مناسبی برای ایجاد وحدت بیشتر بین اصولگرایان باشد.
برای اختلافات تاکتیکی و سلیقهای باید با ارایهی مدلی، راه برونرفت از آن را به دست آورد. لزوما با طرح موضوعات و بیان آنها نمیتوان به نقطهی مشترکی دست پیدا کرد بلکه در این مدل باید وحدت و رسیدن به تفاهم جدی مورد تاکید باشد و در ذیل آن از وحدت تعریف واحدی مطرح شود.
وحدت باید مبتنی بر تنازل و کوتاه آمدن همهی گروهها در نقطهی مشترک باشد. به عبارت دیگر از آنجا که وحدت مبتنی بر پیروی، عامل اختلاف و انشقاق بین اصولگرایان است، باید در این مدل وحدتی مبتنی بر تنازل برای رسیدن به نقطهای مشترک مورد نظر قرار گیرد. بدان معنا که هیچگاه گروهها صفر یا صد نیاندیشند و بین صفر و صد را بپذیرند که مطمئنا در این صورت به تفاهم میرسند.
در این میان نقش بزرگان و عقلای اصولگرایان در رسیدن به وحدت بیشتر از سایرین است. حضور این افراد به نوعی در رسیدن به وحدت بیشتر اصولگرایان کمک کرده و بسیار کارگشا، گرهگشا و موثر است. از این رو این بزرگان باید دغدغهها و نظراتشان را برای رسیدن به نقطهی مشترک ارایه کنند.
نظر شما