۰ نفر
۱۴ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۵:۳۶
ما و ترامپ ضد نظم؟!

ترامپ به مرگ گرفته تا به تب راضی شویم! علی‌رغم مشکلات و نبود زمینه داخلی، آمریکا توان و نفعی در تغییر رژیم ایران ندارد و بیشتر به دنبال تغییر رفتار و هنجار سازی رفتارهای بین المللی‌اش مخصوصاً در خاورمیانه است که نقطه قوت سیاست خارجی ما و پاشنه آشیل آمریکاست. بخشی از آن‌چه آمریکا را وادار کرد تا دست از سر بشار اسد بردارد نداشتن اهرم‌های موثر در سوریه و بدیلی برای اوست! در ایران هم دست آمریکا بسیار خالی‌تر است و در همسایگی روسیه دست به چنین ریسکی نمی‌زند و هم به دیدگاه غرب‌گرایانه موجود در بخشی از مردم امیدوارم است! اگرچه حساسیت‌ها و رویکردهای دوران جنگ سرد گذشته است اما آمریکا چندان دلخوشی ندارد که ایران بیش از حد به روسیه نزدیک شود و روس‌ها هم فکر می‌کنند ایران همچون گربه ملوسی بین آن‌ها و آمریکا طنازی می‌کند و لذا وحدت استراتژیک با ایران را جدی نمی‌گیرند! و این در آینده خاورمیانه مهم است.

زهره نوروزپور: روند تحولات در خاورمیانه شکل برق‌آسایی به خود گرفته است. آمریکای ترامپ و دستپاچگی در دیپلماسی این کشور نیز شکل تازه ای از بازی در کانون‌های بحران رقم زده است. آیندۀ خاورمیانه در سال جدید را با نصرت الله تاجیک، سفیر پیشین در اردن و دیپلمات وزارت خارجه مورد بررسی قرار داده ایم که در ادامه می خوانید. سفیر پیشین ایران در اردن، در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین، آیندۀ بحرانهای خاورمیانه را پیش بینی کرده است:

خاورمیانه فعلی را چطور تحلیل می کنید؟
خاورمیانه معاصر دچار یک دگردیسی شده و این روزها با تحولاتی که از سال 2010 در آن به وقوع پیوسته و شکل گیری نیروهای جدید ، از منظر اوضاع داخلی و توجه قدرتها و بازیگران تاثیر گذار داخلی و خارجی به این منطقه با یک پدیده دینامیک و متحول جدید روبرو هستیم. این خاورمیانه بدلایلی چند که خارج از حوصله این مصاحبه است در بسیاری از جنبه ها با خاورمیانه قدیم فرق کرده و به نوعی با یک موجود زنده و پویای تاثیرگذار و قابل سرمایه گذاری متفاوت از گذشته روبرو هستیم که نیروهای جدیدی و از جمله جوانان در آن نقش گرفته اند. یعنی هم اکنون ما در این منطقه در چهارچوب سیاسی جدیدی در بستر عمومی تحولات سیاسی اجتماعی آن و همچنین توازن قوا و معادلات جدید قدرت منطقه ائی و بین‌المللی که وجود دارد شاهد فصل مشترک دو پدیده متفاوتی هستیم. از یک سو با بازیگران و ذینفعان داخلی و خارجی ی روبرو هستیم که دارای منافع متضادی هستند و از سوی دیگر با تشدید جنگهای نیابتی توازن ژئوپلیتیکی بهم خورده است. بطور مثال آمریکا بدلیل نداشتن اهرم تاثیر گذار قوی در کشورهائی همچون سوریه اهداف شفاف و مشخصی ندارد و خود شخص ترامپ علاوه بر اینکه دارای ویژگی‌های منحصر بفرد و تفکرات خاص خود است که متاسفانه نوع اقداماتش بهم ریزنده نظم پیشین و سنتی است که خود باعث زایش شرایط و مولفه های قدرت جدید در خاورمیانه شده است و قدرت و نظم جدید در این منطقه در حال شکلگیری است.

اشاره کردید به سیاست های ترامپ، ایا منظور شما اینست که رئیس جمهور ایالات متحده باعث زایش مولفه های جدید قدرت خواهد شد؟

ترامپ بیشتر از این جهت که حزب مورد پشتیبانی اش عموما" به دنبال گسترش صنایع تسلیحاتی است و منافع شرکت‌ها و کمپانی‌های بین‌المللی تولید اسلحه را نمایندگی می‌کند، این شرایط را برای خود مطلوبتر میداند. در نتیجه با وجود چنین فصل مشترکی چیزی جز به هم ریختگی دنیا برای منافع کوتاه‌ مدت و منافعی که این کمپانی‌های بین‌المللی به دنبال آن هستند نخواهد بود. اما موضوع مهم این است که نمی‌توانیم صرفا به این بسنده کنیم که این بهم ریختگی در همین سطح باقی بماند و طبعا" تاثیرات دیگری در سطوح مختلف خواهد داشت. یعنی درگیریهای محدود منطقه ائی افزایش یافته و سلاح‌های تولید شده به نوعی مورد مصرف قرار گیرد و این سیاست به هم ریختگی منطقه ائی ترامپ است که زمینه مصرف این تسلیحات را فراهم می‌کند.

بنابراین با توجه به تاثیرات بزرگ اقدامات آمریکا در منطقه چنانچه بخواهیم با این تلاش بهم ریختگی سیاستهای تیم نظامیان کابینه ترامپ، منطقه خاورمیانه آرام آرام ازیک مسابقه تسلیحاتی متعارف به سمت مسابقه تسلیحاتی غیر متعارف می رود. یعنی دنیا به تدریج با انباشت اسلحه بسیار در مناطق مختلف مواجه می شود و این درگیری‌ها باعث میشود که نیاز به تولید تسلیحات بیشتر یا با سطح کیفی بالاتر مواجه گردد. بنابراین حدس میزنم اقدامات ترامپ در سالهای آینده به بهم ریختگی بیشتر منطقه صرفا" برای منافع اقتصادی و بهبود اقتصاد آمریکا و تولید شغل خواهد انجامید و با نگاهی به تصویر تحولات خواهیم دید که سیاست های اعلام شده وی در این زمینه با اقداماتش متفاوت است.

مثلا چه نوع اقداماتی؟

بطور مثال سیاست مطرح شده از سوی ترامپ در ابتدای ریاست جمهوری اش با اقداماتش در دوران فعلی متفاوت است، وی در آن مقطع سخن از کاهش مداخله در امور کشورهایی از جمله افغانستان می کرد اما عملکرد کنونی وی نشان دهنده سیاست متعارض وی است که تداومش عملی نیست. اتفاقا در همان مقطع وقتی شعار "آمریکا اول" ترامپ مطرح شد نوشتم که اگر این شعار به معنای این باشد که آمریکا بساطش را جمع کند و به داخل کشور خود مشغول باشد باید از این شعار استقبال کنیم اما در عین حال می‌دانستم که عملا اینطور نخواهد بود. به این معنی که در حقیقت ترامپ بدلیل اینکه کمپانی‌های تسلیحاتی آمریکا را نمایندگی می کند، جمهوری‌خواهان و مخصوصاً بخش نئومحافظه‌ کارانشان بیشتر در ارتباط با صنایع تسلیحاتی بوده و آنها را نمایندگی می‌کنند، منابع مالی‌شان متعلق به این بخش است و باید در حقیقت منافع آنها را تامین ‌کنند. با همین رویکرد است که نیروهایی که اوباما از افغانستان و عراق خارج کرده بود مجددا ترامپ در حال بازگردادن آنها است.

یا در مساله سوریه اگرچه اوباما در این کشور دخالت مستقیم و موثری نداشت اما در حال حاضر گفته می‌شود حداقل ده تا دوازده پایگاه آمریکایی از شمال تا جنوب سوریه در قسمت‌های شرق این کشور به موازات فرات پایگاه‌های آموزشی، تدارکاتی و لجستیک و غیره وجود دارد که چیزی در حدود دو تا سه هزار نیروی آمریکایی در آنجا وجود دارد که با اقداماتش موجب به هم ریختگی صحنه سوریه شده است و با پیام‌ها و سیاست‌های متناقضش از یک طرف کردها را مورد حمایت قرار می دهد و از سوی دیگر نمی داند با ترکیه چگونه تعامل کند. ترکیه به کردهائی حمله می‌کند که مورد حمایت آمریکا هستند.

یا مثلاً اولین سفری که ترامپ به عربستان رفت پیام‌های متناقضی که داد و با موضع‌گیری نادرستی که نسبت به قطر داشت باعث افزایش تنش بین عربستان و قطر شد. در حال حاضر نیز عربستان رقم‌های بالای تسلیحاتی با آمریکا منعقد کرده و هم اخیرا" در سفر وزیر دفاع قطر به آمریکا قراردادهای تسلیحاتی بالائی بین آمریکا و قطر منعقد شده است.

از نظر شما نتیچه اتخاذ این نوع سیاست چه می تواند باشد؟ یا اینکه در سال جدید در خاورمیانه شاهد چه نوع تحولاتی هستیم؟

اینها همه نشان می‌دهد که به یک نوعی ترامپ مهم‌ترین کاری که فکر می‌کند باید انجام دهد این است که بتواند از طریق فروش تسلیحات به کشورها به اقتصاد آمریکا رونق بیشتری از جهت تولید شغل و قول‌هایی که به حامیان و رای دهندگانش که بیشتر طبقات فرو دست سفید آمریکا داده بود، انجام دهد. اما اینگونه اقدامات که من به آن سیاست بهم ریختگی نام داده ام، اگرچه از سوئی برای ترامپ مفهوم آمریکا اول دارد که همه چیز برای آمریکاست ، اما در حقیقت آمریکا را از جایگاه یک کشور مستقل و بی‌طرف جدا می‌کند کما اینکه در موضوع فلسطین هم همین شد یعنی با اقدامات نپخته در مورد بیت‌المقدس تصمیم گرفت که در حقیقت روندی که ممکن بود به سمت مصالحه و مذاکره رفته و از تنش‌ها جلوگیری کند دوباره به افزایش تنش‌ها کمک کرده است. یعنی ما در اینده نه چندان دور با تنشهای بیشتری در مناطق گوناگون جهان روبرو بوده که هم خودمان باید طراحی سیاستهایمان منسجم تر و دور برد تر و دراز مدت تر باشد و هم بتوانیم در جهت بلوک بندی مخالفین این اقدامات مخصوصا" روسیه، چین و اروپا حرکت کنیم تا مانع شویم ترامپ منابع محدود بشری را به سمت جنگ و درگیری پیش ببرد. باید در سیاست خارجی کمی بیشتر در زمینه تصویر بزرگ تحولاتی که در حال وقوع است بحث و بررسی کارشناسی صورت پذیرد. ان‌شاالله!

منبع: خبرگزاری خبرآنلاین مورخ ۹۷.۱.۹ با عنوان: نظم جدیدی در خاورمیانه در حال شکل‌گیری است و با اضافه کردن خلاصه.

 

کد خبر 766774

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی A1 ۰۶:۲۶ - ۱۳۹۷/۰۱/۱۴
    0 0
    میخواهم یکی از جملات یادداشت جناب تاجیک را تحلیل روانشناختی کنم. ایشان نوشته اند "در ایران هم دست آمریکا بسیار خالیتر است و در همسایگی روسیه دست به چنین ریسکی نمی زند و هم به دیدگاه غربگرایانه موجود در بخشی از مردم «امیدوارم» است." در ایران دست آمریکا خالی تر است. چرا؟ آقای تاجیک دلیلی را برای این چرا در ذهن دارند. در ذهن ایشان این است که «به دیدگاه غربگرایانه ی موجود در بخشی از مردم «امیدوارم». اما موقعی که مطلب از ذهن ایشان بر قلم جاری می شود یک « است» هم به دنبال آن اضافه میکنند تا اگر اصلاح طلب یادداشت را میخواند بداند که ایشان هم مثل سایر اصلاح طلبان امیدوار است و اگر اصولگرا میخواند بگوید اشتباه تایپی بوده و نه من، بلکه آمریکاست که امیدوار است. در هر صورت الخیر فی ما وقع خخخخخخ